سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند بی کردار، مانند چراغی است که خود را می سوزاند و به مردم روشنی می دهد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

زیبایی معنوی

 زمانی که در شیشه عطر بسته است عطر داخل ان هم محفوظ خواهد بود ولی به محض این که چند ساعتی سر شیشه عطر برداشته شودعطر داخل ان می پرد و تنها شیشه خالی بدون عطر می ماند که کسی به ان میلی ندارد .ججاب هم مانند سر شیشه عطر است که بوی خوش و زیبایی و حلاوت و طراوت خانمها را حفظ می کند و با برداشتن ان زیبایی و حلاوت از بین می رود . اری رمز زیبایی خانمها همین حجاب است.



مسعود صفی یاری ::: پنج شنبه 86/6/22::: ساعت 7:22 عصر نظرات دیگران: نظر

اشتباه کوچک

شاید شنیده باشی که در فلان جا خانه ای در اثر جرقه ای کوچک به اتش کشیده شده و با گسترش ان از خانه جز تلی خاکستر چیزی به جای نمانده است .و بارها شنیده ایم که بر اثر یک بی احتیاطی کوچک درختان جنگلی سرسبز همه در اتش سوخته اند .بله   برای وقوع پیشامدی ناگوار یک بی احتیاطی کوچک کافی است . از این رو می توان گفت که همه مشکلات انسان با همین اشتباهات کوچک شروع می شود.این واقعیت در مسایل معنوی و اخلاقی نیز جریان دارد - کسی که از گناهان به ظاهر کوچک پرهیز نکنددر دام گناهان بزرگی خواهد افتاد که محصول همان گناهان کوچکند .به یاد اوریم درسی را پیغمبر اسلام (ص) به همه داده اند:
روزی در یک بیابان خشک و لم یزرع به اصحاب فرمود : بروید هیزم جمع کنید. اصحاب عرضه داشتند یا رسول الله  اینجا بیابانی خشک است .هیزمی در اینجا وجود ندارد اما با اصرار رسول خدا  اصحاب پراکنده شدند وساعتی بعد هر کدام خار و خاشاکی ریز وکوچک که به زحمت به چشم می امد جمع کرده وروی هم ریختند. پیغمبر اسلام نگاه پر معنایی به تک تک اصحاب نموده وفرمودند:گناهان کوچک مثل خار وخاشاک ریز و کوچکی هستند که شما جمع کردید هرچند به تنهایی به نظر نمی ایند اما روی هم که انباشته شدند انسان را بیچاره می کند.
امام رضا (ع) هم میفرمایند:گناهان کوچک راهی به سوی گناهان بزرگند و ان کس که در کم از خدا نترسد در زیاد هم از خدا نخواهد ترسید.

اری      تخم مرغ دزد شتر دزد می شود




مسعود صفی یاری ::: پنج شنبه 86/6/22::: ساعت 7:20 عصر نظرات دیگران: نظر

هنر دینی یا هنرمند دیندار

در فرهنگ دینی هنری ارزش دارد که سازنده ، هویت بخش ، و زمینه ساز رشد و تعالی بشر باشد و از معیارهای اسلامی ذره ای تخطی نکرده باشد . هنری که ریشه در اسلام ناب محمدی (ص) داشته واز التقاط ، معصیت ،بدعت ، خرافه ،تلون و در یک کلمه از مایه های شیطانی دور باشد . بدیهی است دستیابی به چنین هنری جز با ممزوج شدن و آمیخته گشتن با معنویات ، التزام عملی به اموزه های دینی و تقید به حرام و حلال الهی میسر نیست . هنر دینی هنر قدسی ، منادی تعهد ، صداقت ، تکامل ، یک رنگی و مروج اندیشه های ناب اسلام و جلوه ای از جلوات الهی است و صد البته کسانی شایستگی ایفای نقش در این وادی را دارند که بهره ای از فیوضات معنوی برده و متدین و متعبد باشند . پر واضح است اگر عرصه هنر فاخر جولانگاه بی هنرانی گردد که که فقط اسم هنر را یدک کشیده و در واقع عمله شیطانی بیش نیستند که ماموریت شیطان را که همانا گمراه کردن انسان ها از صراط مستقیم الهی و دور کردن انها از جاده تقوی و عبودیت است انجام می دهند و اینان نه تنها هنرمند نیستند که در اوج بی هنری بسر می برند . واگر روزی هم بنا به اقتضاء کاری در حوزه اخلاق و دین هم وارد شوند فقط نقش دیندار را بازی می کنند و از عمق ان خبری ندارند .                                                     
امروز جامعه ما به هنرمندانی وارسته  نیاز دارد . هنرمندانی که زیر بنای هنر خود را بابندگی خالصانه خدا و اطاعت از فرامین او بنیان نهاده و به اموزه های دینی و اصول اخلاقی از صمیم قلب وفادار بوده و تزکیه و تهذیب را از درون خویش شروع نموده و با اندیشه ای خالص و بی غل و غش ، دلی پاک و اعتقادی راسخ پای در وادی هنر نهند . هنرمندان متعد و متخصصی که نگاهی به گذشته دارند و میراث دار تمدن کهن اسلامی _ ایرانی و وامدار -ثقلین - به عنوان سرچشمه فضایل و مکارم هستند و نگاهی به آینده .... آینده ای نه چندان دور ....به عصر ظهور ....عصر پاکی ها و زیبایی ها ....عصر عدالت گستر مهدوی ..



مسعود صفی یاری ::: چهارشنبه 86/6/14::: ساعت 12:23 صبح نظرات دیگران: نظر

با مدیران

بعضی ها فکر می کنند همینکه فلانی آدم متدین و خوبی است حتماشایستگی پست های مدیریتی را هم دارد . غافل از اینکه مدیریت برای انسان های عادی  نیاز به پیش زمینه هایی دارد که متدین بودن تنها یکی از آنها است .مدیریت یک تخصص ، فن و دانش اکتسابی  است هرچند چاشنی های ذاتی هم در آن بی تاثیر نیست .بنا بر این لازم است در کنار تعهدو تدین که البته جایگاه بس والاو اساسی دارد ،ضرورتا قله های دانش مدیریت نیز فتح شود تا خدای ناکرده سنگرهای کلیدی اسلام به دست نااهلان و نامحرمانی که فقط از دانش مدیریت آن هم بدون پشتوانه اخلاقی برخوردارند نیفتد .یک حدیثی از پیامبر اعظم (ص) بنویسم تاتکلیف مدیریت در اسلام روشن شود .ما هر چه هم خوب باشیم از ابوذر متعبد تر نمی شویم . اما جناب ابوذر با همه مراتب بندگی اینچنین مرد خطاب پیامبر قرار می گیرد :

یا اباذر، انی احب لک ما احب لنفسی انی اراک ضعیفا فلا تامرن

علی اثنین و لا تولین مال یتیم

اباذر ، من آنچه برای خودم دوست دارم برای تو نیز دوست دارم و برای تو نیز می خواهم . ولی تو از نظر مدیریت و مسئولیت پذیری ضعیف و ناتوانی . پس هیچگاه مدیریت و ریاست حتی دو نفر را هم به عهده نگیر و سرپرستی مال یتیمی را هم قبول نکن . 
از این حدیث شریف چند نکته استفاده می شود :
1- همیشه باید در تذکر دادن به دیگران نقاط مثبت وی را هم بگوییم
2- تذکر در فضای صمیمی و با ملایمت و زبانی خوش داده شود
3 - مومن  و انسان خوب بودن با مدیر موفق بودن دو چیز است البته جمع شدن ان با هم خیلی خوب است .
4- مدیریت مانند سرپرستی مال یتیم حساس و ظریف است .

   

                                                                                    



مسعود صفی یاری ::: یکشنبه 86/5/7::: ساعت 7:22 عصر نظرات دیگران: نظر

چهل نکته در وصف فقیه مجاهد آیت الله فاضل لنکرانی

مسعود صفی یاری

در روایتی آمده است وقتی یک عالم ربانی از دنیا برود خسارتی جبران ناپذیر برای اسلام و مسلمین حادث می شود. تامل در ابعاد زندگی علمای بزرگ این حقیقت را کاملا روشن می‌نماید که لحظه لحظه زندگی آن بزرگان نعمت بی‌بدیلی است که خداوند متعال به بندگانش ارزانی داشته است.

 دریغ که همواره ارزش و منزلت واقعی انسان‌های کامل پس از هجرت ابدی آنان نمایان می‌گردد. اینک که در اربعین رحلت فقیه مجاهد حضرت آیت‌الله‌فاضل لنکرانی قرار داریم چهل نکته از زندگی نورانی ایشان را مرور می‌کنیم تا با ابعاد شخصیتی آن بزرگوار بیشتر آشنا شویم.

1ـ آیه الله ‌فاضل لنکرانی در سایه پدری مجتهد و مادری صالحه که منتسب به دخت گرامی‌نبی مکرم اسلام(ص) بود پرورش یافت.

2ـ استعداد و نبوغ وی به حدی بود که از همان سنین جوانی چهره ممتاز علمی‌ خود را به نمایش گذاشته و با قلم عالمانه خود به تقریر دروس فقهی مرحوم آیت ‌الله‌ بروجردی پرداخت. در دروس حضرت امام خمینی(ره) هم حضوری فعال داشت و از جمله شاگردان ممتاز مکتب فقهی واصولی امام بزرگوار به شمار می‌آمد.

3ـ تدریس بیش از پنجاه سال اصول و فقه و معارف اهل بیت و تربیت عالمان و مجتهدان بی‌شمار مرحوم آیت ‌الله فاضل را در زمره مدرسین عالی رتبه حوزه علمیه قم قرار داد.

4ـ رمز موفقیت معظم له در تدریس، تسلط کافی بر محتوای کتاب، بیان بسیار واضح و محکم و متین همراه با طمأنینه و آرامش بود.

5ـ تسلط و دقت در مباحث فلسفی و درک مقام علمی‌علامه طباطبایی(ره) در زمینه فلسفه و اسفار از دیگر ابعاد علمی‌آن مجتهد وارسته به حساب می‌آید.

6ـ از این مرجع بزرگوار تعداد زیادی کتاب چاپ شده که فقط 30 جلد آن مربوط به شرح تحریر الوسیله حضرت امام(ره) می‌باشد.

7ـ این مرجع فرهیخته دل بستگی به دنیا نداشت، خود ایشان فرمودند: من رغبتی برای ماندن در این دنیا ندارم مگر برای دو چیز، اول این ‌که، شرح تحریر الوسیله امام را به پایان برسانم و دیگر این‌ که اکنون که در این جایگاه مرجعیت قرار گرفته‌ام بتوانم چند روزی به این طلاب خدمت کنم و مشکلی از مشکلات طلاب را برطرف نمایم.

8 ـ از آرزوهای آن بزرگوار این بود که اطلاع رسانی دقیق و فراگیر در حوزه‌های علمیه توسعه یابد و فرهنگ مباحثه و گفت‌وگو به هر شکل ممکن احیاء شده و پر رنگ گردد.

9ـ توأمان ساختن جهاد بی‌وقفه علمی‌با جهاد مستمر سیاسی و پیشگامی‌در نهضت اسلامی‌ایران از ویژگی‌های برجسته آن فقیه برجسته بود.

10ـ همراهی و مصاحبت صمیمانه حضرت آیت ‌الله ‌فاضل لنکرانی(ره) با فرزند شهید حضرت امام، آقا مصطفی وی را تا حد یکی از اعضای بیت و فرزندان امام مطرح ساخته بود.

11ـ آن استوانه علم و فقاهت به دلیل برخورداری از بینش‌ عالی و شناخت دقیق جریانات سیاسی و سوابق گروهها و احزاب با تیزبینی، شجاعت، صراحت و استحکام خاص مواضع خود را اعلام می‌کرد. به خصوص در مقابله با خطوط انحرافی منافقین و جریان بنی‌صدر این نقش بسیار برجسته بود.

12ـ به تعبیر رهبر معظم انقلاب  ایشان در سالهای طولانی دوران خفقان در شمار برجستگانی از حوزه علمیه قم بوده که در میدانهای گوناگون مبارزات حضور داشته و رنج تبعید را به جان خریدند و پس از پیروزی انقلاب از جمله روحانیون نامداری بودند که نقش‌های مهمی‌ در همه موارد حساس ایفا نمودند.

13ـ مشی سیاسی آن فقید سعید حرکت در مسیر امام و آرمانهای ایشان بود، در واقع ارتباط ایشان با امام ارتباط مرید و مرادی بوده و همواره افتخار می‌کردند که در خط امام و انقلاب هستند.

14ـ به رغم این‌ که معظم له اکثر اوقات خود را در فعالیتهای علمی ‌صرف می‌کردند اما این اشتغالات هیچ وقت ایشان را از اوضاع
جهان اسلام و حوادث داخل و خارج کشور غافل نمی‌نمود و هر گاه احساس وظیفه می‌کرد با پیام و سخن خویش موضع قوی و متین خویش را اعلام می‌فرمود.

15ـ دیدگاه همیشگی و محکم ایشان این بود که باید عملاحافظ انقلاب بود و سختیها و ناراحتیها را تحمل کرد.

16ـ از نگاه حضرت آیت ‌الله فاضل لنکرانی (ره) رهبری نظام اسلامی ‌واجب ‌الاطاعه بوده و بر این نگاه اصرار می‌کردند.

17ـ طبق نظر آن مرجع والامقام مشروعیت و لزوم تبعیت از قوانین حکومت راهی غیر از ولایت فقیه در زمان حاضر ندارد و در زمان غیبت حکومت و قوانین با تصدی فقیه جامع الشرایط مشروعیت پیدا می‌کند.

18ـ حمایت صریح و با صلابت از مبارزات مردم فلسطین و حزب الله لبنان جلوه دیگری از نگاه ناب سیاسی آن فقیه فرزانه به حساب می‌آید.

19ـ حمایت شجاعانه از حکم ارتداد سلمان رشدی توسط امام خمینی(ره) برگ زرین دیگری در مبارزات سیاسی و سندی بر حضور فعال ایشان در عرصه بین‌المللی می‌باشد.

20ـ آن فقیه مجاهد جهد و اجتهاد را توأما در وجود خود جمع کرده و در عین حال که از استوانه‌های سترگ علمی‌جهان تشیع بودند تا آخرین لحظه بر مبارزه و جهاد اصرار و تأکید می‌کردند.

21ـ فعالیتها و برنامه‌های فرهنگی، تبلیغی دفتر معظم ‌له به خصوص آموزش و اعزام مبلغین کارآمد و شایسته به نقاط ویژه نشانگر دغدغه‌های فرهنگی و اجتماعی معظم له است.

22ـ نام و امضاء آن بزرگوار زینت بخش اعلامیه مرجعیت حضرت امام خمینی(ره) بود که در کنار اسامی‌سایر علما و اکابر به چشم می‌خورد.

23ـ در سالهای خفقان که رژیم سفاک پهلوی با تبعید امام خمینی(ره) سعی داشت یاد و نام آن امام عزیز را به فراموشی بسپرد آیت‌ الله فاضل (ره) در دوران تبعید خود در یزد اقدام به شرح کتاب تحریر‌الوسیله حضرت امام نمود و قریب پنجاه سال از عمر خویش را برای تدوین این کتاب شریف صرف نمود.

24ـ ایشان هم  در طول نهضت و هم پس از پیروزی انقلاب یار و همراه حضرت امام خمینی(ره) بود و خود را مکلف به دفاع از مبانی فکری و عقیدتی امام می‌دید.

25ـ پس از رحلت امام(ره)، حضرت آیت‌ الله فاضل (ره) در کسوت مرجعیت شرح و بسط اندیشه‌های فقهی و اصولی امام را با ژرف نگری خاصی ادامه داده و با تمام توان از میراث ارزشمند سلف صالح دفاع و پاسداری می‌نمود.

26ـ حضور خالصانه ایشان در جبهه‌های نبرد و همگامی ‌با رزمندگان اسلام روحیه مدافعان از اسلام و ایران را افزایش داده و حقانیت دفاع مقدس را ثابت می‌نمود.

27ـ همراهی خالصانه با رهبر معظم انقلاب حضرت آیت ‌الله خامنه‌ای  و توصیه مداوم و اکید به تقویت رهبری در عرصه‌های مختلف بعد دیگری از زندگی آن بزرگمرد است.

28ـ حمایت کامل و قاطع از نظام جمهوری اسلامی‌ در عین نقد منصفانه و عالمانه و تذکرات دلسوزانه و مشفقانه به مسؤولان ویژگی بارز و برجسته آن عالم اندیشمند بود.

29ـ علاقه و ارادت خاص ایشان به اهل بیت (ع) خصوصا حضرت فاطمه زهرا(س) و سید الشهدا(ع) به نحوی بود که با یادآوری مصائب آن بزرگواران اشک از چشمان ایشان جاری می‌شد و عملا به پاسداشت مجالس و محافل اهل بیت می‌پرداخت.

30ـ مرکز فقهی ائمه اطهار یادگار ارزشمند آن مرجع عظیم الشأن است که به منظور صیانت و گسترش علوم اهل بیت(ع) بنا شده است.

31ـ مصادف شدن رحلت آن بزرگوار با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) نشانه‌ای از معنویت و قداست روحی ایشان و پذیرش خدمات بزرگ وی در پیشگاه اهل بیت عصمت و طهارت (ع) می‌باشد. در سالروز شهادت مظلومانه دخت گرامی‌اسلام(ص) روح بلند بزرگمردی که تمام عمر همچون شمعی در مصائب کوثر قرآن یاس نبی فاطمه زهرا(س) سوخت و با تلاش همه جانبه خود فاطمیه را عاشورائی ساخت، مهمان پیشگاه قدس سیده نساء عالمیان گردید.

32ـ انس با قرآن کریم و عشق وافر به مباحث قرآنی و تفسیری از دیگر ویژگی‌های حضرت آیت‌الله فاضل بود. هر چند به لحاظ اشتغالات فراوان فقهی و اصولی و علیرغم میل و علاقه شدید ایشان، نوشتن یک دوره کامل تفسیر قرآن برای آن عالم ربانی میسر نشد.

33ـ زندگی ساده و زی طلبگی ایشان زبانزد همه کسانی است که با معظم‌ له ارتباطی داشتند. حضرت آیت ‌آلله ‌فاضل علیرغم این ‌که از مراجع بزرگی بودند که در داخل و خارج کشور مقلدان بی‌شماری داشتند، اما همواره زندگی خود را با پایین‌ترین سطح زندگی طلبگی تنظیم می‌نمودند و مهمتر این‌ که هیچوقت این مسئله را ابزاری برای فخر فروشی و تظاهر قرار ندادند.

34ـ از خصوصیات بارز آن مرحوم این بود که در برابر برداشت‌های سلیقه‌ای و انحرافی از دین و فقه بسیار حساس بوده و در دفاع از حریم ولایت اهل بیت(ع) و شعائردین بسیار با صلابت و قوی عمل می‌کردند.

35ـ تشکیل کارگروه فقهی واصولی از ابتکارات ارزنده‌ای است که منشأ خدمات زیادی بوده و خواهد بود.

36ـ در کنار همه امتیازات، تواضع و فروتنی ایشان بخصوص نسبت به طلبه‌ها در حد بسیار بالایی بود. ایشان از هرگونه تکبر و تکلف و خودبزرگ‌بینی دور بودند.

37ـ مردمگرایی و روحیه گرهگشایی از مشکلات مردم در آن مرجع عزیز بسیار قوی بود. ایشان مصمم بودند اگر گرفتاری مراجعه کرد، دست خالی برنگردد.

38ـ از دیدگاه آیت ‌الله فاضل لنکرانی(ره) امام خمینی(ره) مصداق انسان کامل بوده و همه فضائل انسانی را داشتند.

39ـ امام خمینی(ره) علاقه زیادی به آقای فاضل داشتند. روزی به او فرمودند : آقای فاضل من به اندازه مصطفی شما را دوست می‌دارم. حضرت امام (ره) با ایمان به استعداد عمیق و ظرفیت بالای علمی ‌و اخلاقی حضرت آیت ‌الله فاضل (ره) توصیه فرمودند : بگذارید ایشان حوزه را اداره نمایند و افاضل حوزه از برکات وجودی آقای فاضل استفاده کنند.

40ـ رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیام خود فرمودند: با رحلت ایشان حوزه علمیه یکی از استوانه‌های علمی ‌و تحقیقی و یکی از اساتید برجسته خود و ملت ایران یکی از مراجع تقلید انقلابی و بیدار و پرتحرک خود را از دست داد.

منبع: سایت سازمان تبلیغات اسلامی قم



مسعود صفی یاری ::: یکشنبه 86/5/7::: ساعت 9:49 صبح نظرات دیگران: نظر

ازدواج موقت ، شلیکی بی هدف

وزیر محترم کشور در نشست بررسی مقوله ارزشمند عفاف در شهر مقدس قم مسئله ازدواج موقت را مورد توجه قرار داده و گردید .  این اولین بار نیست که مسئولی با استفاده از تریبون عمومی بحث ازدواج موقت را مطرح و افکار عمومی را بدان مشغول نموده و یقینا اخرین بار نیز نباشد .
در این که موضوع ازدواج موقت جزء احکام شرعی ومسائل دینی است تردیدی نیست اما سخن این است که با طرح در جامعه و سپس رها کردن آن چه سودی عائد شده و چه مشکلی حل می شود ؟
این که یک مقام مسئول مسئله ای حساس ، ظریف و جنجالی را مثل توپی سرگردان در زمینی به وسعت جامعه شوت کرده و در پی آن نه خود او و نه دولت و نه هیچکس دیگری مسئولیتی در قبال ان قبول نکنند امر موجهی نیست . به خصوص اینکه این سخن چه به لحاظ شخصیت حقیقی و چه شخصبت حقوقی وزیر محترم کشور قابل نقد است . اصلا از نظر روانشناسان تحریک بدون ارضاء خطرناک ترین و خسارت بارترین چیز برای انسان و بخصوص جوان به حساب می اید کما اینکه اگر شخصی را که از فشار تشنگی و عطش در آستانه هلاکت باشد فقط با شعار آب ،آب و نشان دادن کوزه آب بخواهیم عطش اورا پاسخ دهیم راه به خطا رفته ایم .
وزارت کشور یا هر دستگاه دیگری اگردر نظر دارد طرحی را به مرحله اجرا دراورد لابد فرایند اجرایی ، مدیریتی و نظارتی آن را در نظر گرفته و بارعایت ضوابط و مصالح و سلسله مراتب اقدام به اقدام ان می کند . حال چگونه است امری که هنوز الفبای اجرایی ، ضوابط ، شرایط ، ابزارهای اجرایی و نظارتی و راهکارهای قانونی آن در هاله ای از ابهام قرار داشته و اصولا در دستور کار هیچ وزارتخانه و نهادی نسیت به ناگاه مسئله اول جامعه می شود . اگر بیم تعطیلی احکام شرعی راداریم ضمن احترام به این دغدغه باید گفت ، مسائل دینی و شرعی دیگری هم وجود دارد که اتفاقا دارای اولویت بیشتری بوده و متاسفانه هنوز در جامعه اجرا نشده است . وانگهی شارع مقدس هم برای اجرای دستورات دینی شرایط ، اولویت ، زمینه و مصالح را تا حد بالایی مد نظر قرار داده است .
مسئولین محترم باید توجه داشته باشند طرح نسنجیده بعضی از مسائل دینی و اجتماعی نه تنها به مسئله کمک نمی کند بلکه موجبات پیدایش و بروز بحران های اجتماعی ، تشدید معضلات روحی و روانی و به چالش کشیده شدن هنجارهای اخلاقی و حتی به وجود آمدن بحران های سیاسی در جامعه می گردد و این کار نه تنها منجر به خدمتی نمی شود که زمینه ساز سوء استفاده و هنجار شکنی عده ای را فراهم می کند .
نگارنده معتقد است طرح مسئله ازدواج موقت درشرایط فعلی اصلا مصلحت نبوده واین شائبه را در ذهن به وجود می اورد که خدای ناکرده مسئولین از حل و فصل مسائل اصولی و ریشه ای عاجزند و به فرافکنی متوسل شده اند . مسائلی مهم چون مسکن و اشتغال جوانان که به خاطر عدم توجه دقیق و کارشناسی بدان ریشه بسیاری از ناهنجاری ها از جمله بالا رفتن سن ازدواج و به تبع آن مشکلات روحی و روانی ، افسردگی ، بدبینی ، اعتیاد ، خودکشی ، فساد و تباهی است .
مناسب است مسئولین محترم به جای پرداختن به مسائلی  مثل ازدواج موقت که مطمئنا حتی در رسمیت یافتن در چمبره سوء مدیریت ها به ضد هدف تبدیل گشته و از کنترل خارج خواهد شد مشکلات ریشه ای جوانان را نه به صورت سطحی ،شعاری ، موقتی و مسکنی که عمیق ، ریشه ای و کارشناسی شده دنبال نموده خدمت به جوان را در عمل به مردم نشان دهند      .  

انشاء الله                    



مسعود صفی یاری ::: چهارشنبه 86/3/23::: ساعت 7:39 عصر نظرات دیگران: نظر

از روایت فتح تا اخراجی ها

یادداشت قبلی که راجع به فیلم اخراجی ها داشتم ( آقا مسعود از تو بعید بود ) با برخوردهای متفاوتی مواجه شد . برخی موافق، برخی مخالف و بعضی از دوستان هم تا دیدند نویسنده آخونده ،لطف شون رو شامل حالم کرده و به جای حرف حساب شروع کردند به متلک گفتن . خوب ما اخوندها به این وضعیت عادت داریم . یعنی همه جورش رو دیدیم و می بینیم و از این بابت نه تنها دلگیر نمی شیم که شاید ته دلمون کمی هم .... چرا که به قول شاعر :                 

اگر با دیگرانش بود میلی           چرا جام مرا بشکست لیلی

برم سر اصل موضوع . داشتم بحث اخراجی ها رو فراموش می کردم که جایی دیدم شبکه ماهواره ای طنین که ماهیت ضد انقلابی و ضد ارزشی ان بر هیچکس پو شیده نیست با افتخار تمام مسئولیت پخش و توزیع فیلم آقا مسعود رو به عهده گرفته . خوب مبارک باشه انشا ء الله ، بالاخره یه جورایی باید رفاقت رو برقرار کرد دیگه . مهم نیست طرف کیه و چیه . مهم اکران  خوب فیلمه .  خوشایند مردمه .لابد استقبال مردم و کف و سوت اونا دلیلی بر مشروعیت و ارزشی بودن یه کاره ،  رزمنده دیروز و حزب اللهی داغ و متعصب ما  هم پا به پای فیلمش اون طرف مرز ها با کف و سوت مردم حال میکنه و حسابی از این که اینقدر تحویلش میگیرن خوشحاله و در پوست خودش نمی گنچه .اگر هم به اخراجی های 2 در داخل کشور اجازه اکران نمی دن ،غصه نداره .پس فکر میکنی دوستان ما در کشو.رهای دیگر که تا به حال به خون ما تشنه بودند چکاره هستند .اخراجی ها که مثل روایت فتح نیست که همه اش صحبت از بزم  عارفانه ،رقص خون وپروازدر ملکوت وحال و هوای یه مشت بچه های اسمانی داشته باشد . الان وضع عوض شده باید جبهه رو امروزی تعریف کنیم . جوری اون رو نشون بدیم که یه موقع کسی فکر نکنه یه بچه 13 ساله میتونه با حضور در دانشگاه جبهه به مدال پر افتخار رهبری برسه ،اون هم رهبری که کسی مثل امام راحل اولین نفری باشد که با او بیعت میکنه . اصلا بی خیال شب های عاشورایی عملیات ، بی خیال رقابت برای شهادت فی سبیل الله ،بی خیال چفیه ها و پیشانی بندهای بهشتی ، بی خیال اینکه در سنگرها مینوشتند: اینجا رسمه برای نماز شب بیدار میشیم هر کس ناراحته اینجا نخوابه ، کی گفته بچه های دوکوهه هر کدام برای خودشون قبری کنده بودند و نیمه شب به بعد داخل قبرها میرفتند و برای خودشون حال می کردند . تو خیلی از سنگرها اجازه غیبت کردن و پشت سر این و اون حرف زدن رو به هیچکس نمی دادند .نماز های با حال ، زیارت عاشورا و دعای کمیل و ندبه و حلقه های انس و......اینها دیگه الان مشتری نداره. کی گفته جبهه ما مدیون بچه های با غیرت مسجدیه ؟ کی گفته فضای غالب جبهه معنویت بود ؟ کی گفته بچه ها جهاد اکبر و اصغر رو با هم تجربه میکردند ؟ و کی گفته عشق به خدا و ائمه و امام حسین و حضرت زهرا بود که ما رو پیروز کرد والا از نظر نیر و مهمات و ادوات و سلاح ،دشمن صدها بربر ما بود . اصلا بود که بود . الان و چه به این حرف ها . الان اونچه که مهمه اینه  تو سایت ها و ماهواره ها و روزنامه ها ، همه و همه بدونن که ما عوض شدیم . همه اش که نباید جبهه را با عینک شهید آوینی و روایت فتح دید . از این به بعد ما میگیم جبهه چی بود و  چی    نبود  .                                                                      
هرکس هم که انتقادی بکنه و نقدی بزنه سریع متهمش می کنیم و انگ بهش می زنیم ومیگیم اینا متعصب هستند . اینا جامعه رو درک نمی کنند و.....     

                               ********                                                                     

راستی دوستان، چقدر دلم برای شهید اوینی گرفته ، باید یه دور دیگه روایت فتحش رو ببینم .


التماس دعا

 

 



مسعود صفی یاری ::: یکشنبه 86/3/20::: ساعت 7:25 عصر نظرات دیگران: نظر

بسمه تعالی

بعد از نقدی که بر فیلم اخراجی ها داشتم موضع گیری های متفاوتی از سوی دوستان و بازدید کنندگان صورت گرفت . و هر کس طبق دیدگاه و برداشت خود نظراتی را ابراز نمود . ضمن تشکر از همه عزیزان نقد اخوی عزیزم محمد مهدی صفی یاری را از وبلاگش کپی کردم تا با نظرات اوهم آشنا شوید . حال شما نظرات دو برادر پیرامون فیلم اخراجی ها تا نظر شما چه باشد .                      یا علی

 آقا مسعود از خودت هم بعید بود.

سلام ..دیشب بعد از مدتها رفتم تو وبلاگ اخوی عزیزم ( خانه طلبگی)


اخوی گلم یه نقد آتیشی به فیلم اخراجی ها زده بود.... خیلی جاهاش درست بود و بعضی جاهاش هم هی یه کمی تند و یه کمی تعصبی و دلسوزانه


بخاطر همین مطلب تصمیم گرفتم یه نقد کوچولو به نقد اخوی ام بزنم تا بدونه بر هر نقدی نقدی هست و مطلق خوبیها خداست.


پس شروع می کنم ..یا علی


آقا مسعود از خودت بعید بود


مخلص درجه یک اخوی عزیزم هستم و از دور اردات ام رو ابلاغ می کنم.


اولا شما چرا گیر دادی به این مسعود ده نمکی بیچاره...بدبخت هر کاری می کنه یه عده گیر بهش می دن ...


دور از جون انگار قرار شده نذاریم کسی به سراغ ساختن فیلم مذهبی و ارزشی بره..نمی ذاریم دیگه..از یه طرف دوستها ..از یه طرف ......ها .


شما خودت اهل فضل و هنر و ریزبین این قضیه ای ..شما که می دونی الان کار ارزشی کردن چقدر مشکله...شما که می دونی چه بلایی به سر عقاید جوونها آوردن ...حالا ما هی بشینیم رو منبر ..بگیم آی جوونها گناه نکنید قیامت بهتون گیر می دن........ اخوی جونهایی که من و شما زیاد می بینیم تو جامعه خیلی زیاد نیستن ...اونهایی رو که کم می بینیمشون بیشترن.



یه کمی باید به فکر بیشترها هم باشیم. با زبون خودشون حرفمون رو باهاشون بزنیم.


بنا نیست از اگه از صد کلوم حرفمون صد تا رو نگیرن شگست خورده باشیم ... نه بخدا اگه صد تا حرف کم ربط هم بزنیم بخاطر یه حرف اساسی و بخاطر فهموندن همون یه حرف صد تا حرف بی ربط سرهم کنیم تو این زمونه می ارزه..


شما خودت استادی ...گذشت اون زمونی که یه روحانی و استاد بشینه رو منبر مردم صف بکشن حاجی چی می گه تا بگن چشم... الان باید بری سراغ تک تک افراد و برای هر نفر یه منبر بری.


ده نمگی به احساس من خواسته بود راه رو برای فهموندن اون حرفهای اساسی باز کنه..راه رو برای اینکه عموم مردم بفهمن که می شه لحظه آخر خر بن یزید ریاحی شد حتی اگه از  اول ابالفضل نبوده باشی برای امام حسین(ع).. بنظرم این فیلم یه جورهایی فاصله ها رو کم کرد...فاصیه بین خوب ها و بدها.... فاصله بین خوب مردن و بد مردن...فاصله بین عشق مجازی تا رسیدن به یه گوشه ای از عشق حقیقی... بنا نیست به یه توبه کار یه دفعه همه چیز بدن... بهش یه چشمه از خوبی رو هم بدن برنده شده..من بارها با این فیلم از ته دلم خندیدم و از ته دلم گریه کردم...این فیلم فاصله بین خنده و گریه رو بشدت کم کرد.... فاصله بین ما و خوبها وبدها رو..


بدها هم می تونن تو لحظات بارونی خیس بشن و حس کنن رحمت خدا رو..... مثل خوبها.. بعضی ها به نیت بد وارد یه کار خوب می شن اما خوبیها دلشون رو می بره... تسبیح های دزدیده رو پس می دن...برای استشمام بوی خدا ماسک رو بر می دارن.... حتی اگه خودشون هم نفهمن تو مسیر خدا افتادن...


داداشی ... من و همسن های من اونجور جبها ای رو دوست داریم که هر لحظه فاصله ها کم می شه....وگرنه جبهه نمی ریم اگه جنگ بشه.... اونجا جای عوض شدنه...جای جلوه کردن مقلب القلوب.....


توی این فیلم کم نبود صحنه های بی بدیل.....یادت بیار سرهنگ جانباز ارتشی ...صدای نوار بچه اش.....ماسک بزغاله برای بچه کوچولو.....پاک کردن میدون مین با تکون خوردن دل یه لات  ... خجالت کشیدن حاجی از عاقبت به خیری اراذل و اوباش....ایثار بسیجی کم سن و سال تو قضیه نارنجک و......


بابا اگه این فیلم فقط یکی از اینها رو هم داشت بس بود...این فیلم باعث شد لات ها و بی سرو پاها هم بفمن می شه یه تکونهایی خورد... فهمیدن محکوم به بد بودن نیستن و خدا همیشه در انتظار رفیق تازه است.


یه گوشه از حرفهاتو بخون:


چرا خانواده معظم شهدا را افرادی التقاطی معرفی کرده و در یک دست آنان تسبیح و در یک دست آنان ابزار موسیقی قرار می دهیم ؟


 


چرا عینک بد بینی و نگاه منفی خود را آنقدر تسری می دهیم که جلوه های ملکوتی و منحصر به فرد دفاع مقدس را تحت الشعاع ذهنیت خود قرار داده و در حق جبهه و جبهه ای ها جفا می کنیم ؟


 


چرا خدای ناکرده حاضر می شویم  اعتقادات ، ارزشها و ارمان ها ی خود را به خاطر" گیشه " و" خنده چوب حراج بزنیم ؟


یادت نره تسبیح و آلت حلال موسیقی متضاد و انکار کننده هم نیستن...همونطور که تسبیح و اینترنت خنثی کننده هم نیستن.... تعجب کردم از این حرفت . چون شما خیلی با کلاس تر از این حرفهایی عزیزم


یادت نرفته که خنده و جک های درون سنگری یکی از نقطه های قوت دفاع مقدس و جاذبه های اون بود..


ما نباید شهدا و ایثارگران رو برای نسل امروز دست نیافتنی جلوه بدیم... فقط باید بگیم اونها از ما جلو افتادن و رسیدن و ما عقب موندیم و معلوم نیست بالاخره می رسیم یا نه؟ فقط همین ..اونها از جنس ما از خاک ما از شهر ما و از قماش ما بودن....اونها هزار جور آدم بودن که عشق یه جورشون کرد..


گفتی :


راستی جابگاه زین الدین ها ، باکری ها ، حاج همت ها و سایر سرداران دفاع مقدس در کجای این فیلم است ؟


 


آیا جای عشق به خدا ، امام ، دلهای کربلایی ، امام حسین ، ابوالفضل ، حضرت زهرا ، پیشانی بندها ، نماز جماعت های باحال ، نماز شب ها و راز و نیازها ی سحرگاهی ، دعاها و زیارت عاشوراها که انسان را از فرش به عرش می برد در فیلم خالی نیست ؟


منهم بعنوان یک نقد موثر حرفت رو شدیدا قبول دارم..راست می گی ..اثر پذیری این لات و لوتها از جبهه خوب به چشم نمی اومد...جاذبه های حبهه رو خوب نمی شد لمس کرد. من هم نفهمیدم بنا بود کجا یه جرقه کلی و یه شوک تموم کننده معنوی به اینها وارد بشه تا لا اقل بعشی هاشون یه رکعت نماز بخونن ...قبول دارم حرفتو...اینجا کم کاری شده ..اونهم اساسی..


حرف آخر:


خدا سوز دل ات رو ازت نگیره .... می سوزی که برای شهدا و رزمند ها کم کاری شده ..راست هم می گی ...اما کوتاه کنم ... من فرق ام در این بحث با تو اینه ..می گم : خدا رو شکر بالاخره بعد از مدتها برای شهدا یه نفر یه ذره کار کرد...خدا عوض اش بده ....تا بتونه با سوز و گداز و قدرت جذب بیشتری کار کنه...اللهم قو علی خدمتک جوارحی


مخلص دربست شما


برادر کوچکت مهدی صفی یاری

شما بین این دو برادر قضاوت کنید :



مسعود صفی یاری ::: دوشنبه 86/2/24::: ساعت 8:5 عصر نظرات دیگران: نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مسعود صفی یاری

 

 

                                          

آقا مسعود، از تو بعید بود!

 

بالاخره پس از هیاهو و جنجال تبلیغاتی فراوان فیلم سینمایی" اخراجی ها " اولین فیلم بلند مسعود ده نمکی در سینماهای کشور اکران شد . بنده هم مثل خیلی از افراد از قبل با ایده ها ،  افکارو دغدغه ها ی اقای ده نمکی آشنابودم . دیدگاهایی ارزشی و البته بعضا تند اما از سر درد و سوز .

با دیدن فیلم اخراجی ها ناخوداگاه ایه ای از قران کریم در ذهنم نقش بست و هر چه از  زمان نمایش  فیلم  سپری می شد محتوای آیه پررنگ تر و ملموس تر می نمود .

ولئن سئلتهم لیقولن انما نخوض و نلعب قل ابالله و رسوله تستهزئون؟جریان از این قرار بود  که تعدادی از رزمندگان اسلام در جریان جنگ سخت و طاقت فرسای تبوک  به خاطر اینکه مرعوب تبلیغات دشمنان و شرایط خاص آن زمان شده بودند در بین صحبت هایشان هر از چند گاهی باورها و اعتقادات اسلامی را  مورد طعن قرار داده و با مطرح ساختن برخی مسائل باعث دلسردی نیروها ی اسلام و تضعیف روحیه انان

می شدند . پیامبر پس از اطلاع از قضیه روی به انان کرد و ضمن تقبیح این کار از انان توضیح خواست . این افراد به رسول خدا عرضه داشتند : یا رسول الله نگران نباشید ما نظر بدی نداریم فقط خواستیم مقداری شوخی و مزاح کرده باشیم . در این هنگام آیه فوق نازل شد که ای رسول من به این افراد بگو آیا با خدا و رسول او هم سر شوخی دارند . ایا با ارزشهای اسلامی و اخلاقی هم سر مزاح دارند ؟

نمی دانم انگیزه اقای ده نمکی از ساخت و عرضه این فیلم چه بوده و چه هدفی را دنبال می کند اما همینقدر می دانم با نمایش این فیلم ، اولین سوالی که در ذهن هر بییننده خالی الذهن، بخصوص نسل امروز که حماسه دفاع مقدس را درک نکرده اند ، این است که آیا جبهه و جنگی که  مایه مباهات امام راحل (ره) و قبله گاه اولیاء الهی از قبیل حضرت آیه الله بهاءالدینی (ره) و میرزا اقا جواد تهرانی (ره) و بسیاری از اهل دل بود و مظهر مقلب القلوب و الابصار و محول الحول و الاحوال خداوندی ، همین بود که یک رزمنده بسیجی که خود یادگار دفاع مقدس است  در فیلمش اورده است ؟

اتفاقا همین سوال را فرزندانم پس از دیدن فیلم از من کردند . من یک لحظه بهتم زد که در پاسخ چه بگویم .

قبلا فیلم های مشابهی مثل" لیلی با من است " و برخی سریال های تلویزیونی را دیده بودم و استدلالم این بود که سازندگان این فیلم ها از نزدیک جبهه را درک نکرده اند و با فضای ملکوتی آن بیگانه هستند . اما راجع به ده نمکی چه بگویم ؟ کسی که ارتباط قلبی ، عملی و قلمی او با جبهه و جنگ زبانزد است . او خود درد کشیده است و با با حماسه های این دوران مقدس عجین است . و اتفاقا نقطه شگفت همین جاست .

مازیاران چشم یاری داشتیم          خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم

ناچار به فرزندانم چنین پاسخ دادم :

جبهه ای که من و امثال من دیده بودیم با جبهه ای که آقا مسعود ده نمکی به نمایش در اورده زمین تا آسمان متفاوت است .نمی خواهم بگویم بچه های جبهه تافته جدابافته و پاک و معصوم بودند . لکن این را ادعا می کنم در فضای جبهه چنان معنویت , عرفان ، سلوک و در یک کلمه نور الهی طنین انداز بود که هر چیز دیگر را تحت الشعاع خود قرار میداد و هرکس با هر سابقه و تفکری محو این نور  می شد و در پرتو نور معنویت قرارمی گرفت .

بر خلاف آنچه در فیلم مورد  اصرارقرار گرفته و متآسفانه بجز یکی دو صحنه تا آخر فیلم روی آن پافشاری شده است جوانان و نوجوانان   در اوج آرزوها ، هوسها و خواسته های خود را زیر پا گذاشته و به " فرمان خمینی "، " در لشگرحسینی " سر از پا نشناخته جان  خود را در طبق اخلاص می گذاشتند. و این وجه غالب جبهه بود .

خلوص ، ایثار ، ایمان ، انجام تکلیف ، حفظ اسلام و انقلاب و لبیک به خمینی حرف اول و آخر رزمندگان بود

بسیاری از بچه های جبهه برای فرار از گناه و تمرین مبارزه با نفس به جبهه امده بودند و الحق که در این مصاف نمره عالی گرفتند . یادم نمی رود برخی از آنان علیرغم اینکه دلشان برای خانواده و بستگانشان تنگ شده بود و امکان رفتن به مرخصی هم برایشان میسر بود از این کار سر باز می زدند و میگفتند ، می ترسیم در شهر و کاشانه آلوده دنیا شویم و نوری که خداوند در دلمان روشن کرده با دیدن صحنه های نکبت بار معصیت و شعله های سر کش گناه کم سو شود .

فیلم اخراجی ها نگاه نامناسبی به حضور روحانیت در جبهه دارد .حضور روحانیت در دفاع مقدس آنچنان که در اخراجی ها آمده است  کلیشه ای ، بی اثر ، بی ثمر وتصنعی نبود . بلکه بسیار موثر و کلیدی بود . آنان عمامه بر سر ، لباس رزم بر تن و اسلحه به دوش همگام و همراه با رزمندگان اسلام در دو جبهه فرهنگی و رزمی انجام وظیفه کرده و در تمام صحنه ها فعال و موثر بودند.

در جبهه ای که من به یاد دارم شجاعت ، رشادت ، ایثار و تدبیر غالب بود اما جبهه ای که آقای ده نمکی به تصویرمی اورد بزدلی،  ترس ، بی انگیزگی ، ضعف روحیه ، بی برنامگی و بی تقوایی چند لات بی سرو پا تعمیم داده شده وخروجی آن  فضایی کاملا خلاف واقعیت است .

بسیاری فرماندهان ،انسان هایی والا ، خود ساخته و نمونه کامل اخلاص ، وفا ، صفا ، سعه صدر ، مهرورزی و صلابت بودند نه بی منطق ، عصبی ، بی ظرفیت و تنگ نظر چنانکه متاسفانه در  فیلم چنین وانمود شده است  .

 

چرا بچه های مظلوم  و بی ادعای تخریب افرادی عقب مانده و احساساتی معرفی میشوند ؟

چرا خانواده معظم شهدا را افرادی التقاطی معرفی کرده و در یک دست آنان تسبیح و در یک دست آنان ابزار موسیقی قرار می دهیم ؟

چرا عینک بد بینی و نگاه منفی خود را آنقدر تسری می دهیم که جلوه های ملکوتی و منحصر به فرد دفاع مقدس را تحت الشعاع ذهنیت خود قرار داده و در حق جبهه و جبهه ای ها جفا می کنیم ؟

چرا خدای ناکرده حاضر می شویم  اعتقادات ، ارزشها و ارمان ها ی خود را به خاطر" گیشه " و" خنده چوب حراج بزنیم ؟

راستی جابگاه زین الدین ها ، باکری ها ، حاج همت ها و سایر سرداران دفاع مقدس در کجای این فیلم است ؟

آیا جای عشق به خدا ، امام ، دلهای کربلایی ، امام حسین ، ابوالفضل ، حضرت زهرا ، پیشانی بندها ، نماز جماعت های باحال ، نماز شب ها و راز و نیازها ی سحرگاهی ، دعاها و زیارت عاشوراها که انسان را از فرش به عرش می برد در فیلم خالی نیست ؟

چه اصراری هست همه فیلم را خرج آدم های لات و بی سر وپا کنیم و  و جبهه را متشکل ازمظاهرفساد جامعه ( لوطی ، قماریاز ، معتاد ، هوس ران و دزد و...) معرفی کنیم و آنگاه برای انکه در آخر فیلم پیامی داشته باشیم یکی دو نفر از آنها را قهرمان نشان داده و در مقابل ، شخصیت های مثبت فیلم را ریا کار ، فریب کار ،  عقب مانده و وامانده نشان دهیم ؟

کمی بیندیشیم ، دل چه کسانی را می شکنیم تا دل چه افرادی را به دست بیاوریم ؟ آن هم به چه قیمتی و به چه بهانه ای ؟ امروز مردم دنیا جبهه را ازفیلم آقای ده نمکی خواهند شناخت همچانکه جامعه اسلامی تحت امر ولی فقیه را از فیلم " فقر و فحشای " او شناختند و البته که آنان استقبال خواهند کرد چرا که ما خواسته و نا خواسته حرف دل آنهارا میزنیم و آب به آسیاب دشمن می ریزیم /.

دشمنان اسلام و انقلاب از نداشته های خود صدها فیلم وسریال می سازند و ما به داشته های خود پشت می کنیم . داشته هایی که روزگاری در" شلمچه " و جبهه از آن دم می زدیم .

آقامسعود ،  خودت هم خوب می دانی جنگ تمام نشده  بلکه اسلحه عوض شده . ما حق نداریم این اسلحه را به طرف نیروهای خودی نشانه بگیریم . مگر نمی بینی دشمن محاصره مان کرده است . مگر نمی بینی مولا تنهاست ؟ مگر نمی بینی حرف های آقا فقط و فقط در حد شعار تحویل گرفته می شود ؟

به حرمت امامی که به او عشق می ورزی ، شهدایی که داغشان را بر دل داری و به خاطر دلخوشی سند های زنده دفاع مقدس( جانبازان عزیز ) و به سوز دل " سید علی " با جبهه و جبهه ای ها مهربان تر باش .

 

والسلام

 

 



مسعود صفی یاری ::: شنبه 86/2/1::: ساعت 9:17 عصر نظرات دیگران: نظر

مسئولیت خانواده

ا

یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا و قودها الناس و الحجاره ..........             سوره مبارکه تحریم آیه 6

ترجمه : ای کسانی که ایمان آورده اید ، خود و خانواده تان را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگها است نگاه دارید

در این آیه شریفه خداوند از همه مؤمنین می خواهد که ضمن خود سازی و آراستن خویش به فضائل و دوری از

محرمات ورذائل به فکر تامین نیازهای معنوی و هدایت خانواده نیز باشند و با ساختن محیطی پاک و نورانی خود و

خانواده را از سقوط در منجلاب دنیا و عذاب جهنم نجات دهند

تعبیر بسیار زیبا و دقیق- قو -که به معنای نگاه داری و محافظت می باشد اشاره به این معنا دارد که پدران و مردان و یا

به تعبیر دیگر سرپرستان خانواده ها تصور نکنند وظیفه آن ها صرفا تآمین نیازهای مادی خانه و خانواده است بلکه

وظیفه سنگین تری نیز به عهده آنان است و آن اصلاح و پیرایش محیط خانه و خانواده از گناهان و

معصیت ها و محرمات است و این مسئله از حقوق مسلم خانواده بر گردن مرد خانه است و در صورت کوتاهی او در روز

قیامت خانواده وی این حق را از وی مطالبه نموده و به پیشگاه الهی شکوه می برند که  بارالها پدر یا شوهر ما در حق

ما اجحاف نموده و ما را با احکام دینی آشنا ننمود. پس حق ما را از او بستان   

 

 

 

 



مسعود صفی یاری ::: سه شنبه 86/1/21::: ساعت 12:12 صبح نظرات دیگران: نظر
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >