" آلبرت انشتین" فیزیک دان بزرگ معاصر در آخرین رساله علمی خود با عنوان DIE-ERKLARUNG که در سال 1954 در آمریکا و به زبان آلمانی نوشت ، اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح داده و آن را کامل ترین و معقول ترین ادیان دانسته است .
این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه ای است که انشتین به مرجع بزرگ عالم تشیع مرحوم آیت الله العظمی بروجردی نوشته و طی آن نظریه نسبیت خود را با آیاتی از کلام الله مجید و کتاب شریف نهج البلاغه و بحارالانوار تطبیق داده و اعتراف نموده ، در هیچ مذهبی چنین احادیث و سخنان پر مغزی یافت نمی شود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه پیچیده " نسبیت " را ارایه داده ولی اکثر دانشمندان آن را نفهمیده اند .
اینشتین با الهام از واقعه معراج رسول خدا (ص) ضمن ارایه شرح فیزیکی مبسوطی در باره حدیثی از پیامبر اکرم ( ص )معاد جسمانی را با ادله فیزیکی ثابت کرده و فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف نسبیت ماده و انرژی می داند. انشتین در این کتاب همواره از آیت الله العظمی بروجردی (ره) با احترام و با تعبیر " بروجردی بزرگ " یاد نموده است . این کتاب صندوق امانات سری لندن نگهداری می شود و صحت انتساب آن به انشتین تایید شده است .
بسم الله الرحمن الرحیم
اسلام دین جامع نگری و پیشرفت است و زمینه را برای رشد و تعلی انسان کاملا مهیا نموده است . یکی از این زمینه ها تشویق و ترغیب برای یادگیری زبان خارجی و فرهنگ و سنن بیگانگان است .پیغمبر گرامی اسلام (ص) آنقدر نسبت به این امر اهتمام داشتند که به اصحاب و یاران خویش فرمود:زبان دیگر قبایل را هم یاد بگیرید چرا که زبان هر طایفه نردبانی است برای رسیدن به مقاصد آن طایفه.
و تاکید نمودند :برخی از شما باید زبان بیگانگان را بیاموزد تا نامههای آنان را ترجمه نماید.
به نام خدا
اسلام دین اعتدال است و به طور جدی توصیه مینماید که در همه امور حد اعتدال رعایت گردد از جمله آن امور مزاح و شوخی است، در روایات زیادی از افراط در شوخی منع شده است.
هر چند شوخی و مزاح باعث ایجاد محبت، صمیمت و نشاط روحی و روانی در طرفین میگردد اما باید توجه داشت که رعایت موازین شرعی، عقلی و عرفی در این موضوع بسیار ضروری است.
همچنانکه در مسئله خنده نیز این تعادل باید برقرار گردد، خنده یکی از نیازهای فطری و عاطفی انسان است . همانطور که انسان به غذا خوردن، عشق، محبت و سایر مسائل مادی نیاز دارد، در زمینه مسائل روحی به خنده نیازمند است.
به اعتقاد روانشناسان خنده یک پساورد روحی و روانی است که اگر مورد بیاعتنایی و بیتوجهی قرار گیرد، لطمات شدید روحی و روانی متوجه انسان میگردد.
اما مع الوصف، در روایات وارد شده که خنده مومن تبسم است و یا قهقهه از شیطان است.
چرا قهقهه نه؟!
هر عملی در بدن انسان عکسالعملی دارد، چنانچه خنده موزون و متبسم موجب تبسم، شادابی، نشاط، سلامتی روانی انسان میشود، خنده بلند و مستمر نیز اثرات منفی بر جسم و روح انسان دارد، برخی از اثرات عبارتند از:
1- امتناع رگها و شریانها و در نتیجه گشادی دریچه قلب.
2- نوسان تارهای صوتی و ایجاد خش و زنگ در صدا.
3- زمینهسازی ورود ویروس و میکروب به مخاط بینی، حنجره و مغز.
4- ایجاد فاصله بین سلولهای بدن.
5- ایجاد چاقی غیر طبیعی.
6- غفلت و فراموشی خدا و قیامت.
1- دلکشترین آهنگهای موسیقی شومترین آثار را روی اعصاب انسان میگذارد مخصوصاً هنگام گرمی هوا این تاثیر بیشتر میشود.
2- موسیقی، اثری همچون الکل و افیون در روح و روان انسان میگذارد، یعنی با رخوتی که در اعصاب ایجاد میکند، موجب میشود که انسان موقتاً از واقعیتهای زندگی فاصله گرفته و در عالم اوهام غرق شود.
3- هر چند موسیقی لذت و تخدیر آنی و زودگذر ایجاد میکند ولی نابسامانیهای بسیاری در پی دارد.
4- یکی از بزرگترین اثرات سوء موسیقی بر روان آدمی، سوق دادن آن به طرف شهوت و تحریک قوای حیوانی و پاره کردن پردههای حیا و عفت اوست.
5- موسیقی عواطف انسانی را در هم شکسته و انسان را سخت دل میکند.
6- ضعف اعصاب که سرچشمه امراض دیگر و مهمترین عامل پیدایش ناراحتیهای جسمی و روحی است از موسیقی نشات میگیرد.
7- سست شدن نیروی اراده و ارتعاشات ناخودآگاه، عصبی و خارج کردن اعضاء و جوارح از تحت فرمان انسان و رکود فکری، به طوری که دانشمندان به موسیقی لقب «سرپوش فکر» را دادهاند.
8- موسیقی عامل سکته قلبی است، این حالت ناشی از هیجانات کاذبی است که از طریق موسیقی در انسان ایجاد میشود.
9- بسیاری از سردردها از گوش دادن طولانی و عمیق به موسیقی نشات میگیرد.
10- تاثیر منفی در روی جنین مادران حامله، به طوری که ضربان قلب طفل در رحم، بر اثر گوش دادن مادر به موسیقی، از حالت تعادل خارج شده و بخصوص از 6 ماهگی به بعد به تندی زده میشود.
11- بیماری فشار خون، تضعیف حس شنوایی و بینایی، افسردگی و خمودگی، تهیییج عشق تا سر حد جنون، اتلاف وقت و... از جمله عوارض دیگر این پدیده خسارت بار میباشد.
آیا موسیقی روح انسان را تصفیه میکند؟
برای روشنتر شدن موضوع، به گفتاری از علامه مرحوم محمدتقی جعفری(ره) توجه فرمائید:
اگر موسیقی آن چنان که عاشقان دلباختهاش میگویند، حقیقتاً روح انسانی را تصفیه میکند. چرا با شیوع موسیقی در شرق و غرب، بیماریهای روانی و فساد اخلاقی به حدی است که گفتگوی درباره آن باعث شرمساری است.
سپس ایشان به تشریح بیماریهای ناشی از موسیقی میپردازند و این بیماری را به شرح زیر بیان میکنند:
1- ایجاد عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک که بینظمی در این دو عصب مشکلات زیر را به همراه دارد:
الف)اضطراب ب) عصبانیت ج) سستی و بیارادگی د)سرگیجه
هـ) تحریکات قلبی و) مالیخولیا ز) نفخ معده ح) آنژین صدری
ط) انقباظات عروقی ی) اختلال در غدد مترشحه داخلی مخصوصاً تیروئید و تخمدان ک) اختلال در لوله گوارشی ل) آسم و ..
2- بیماری مانی که نوعی جنون است با درجات مختلف
3- بیماری سیلکموتی (نوعی بیماری روانی که منجر به خندهها و گریههای بیوقت میشود)
4- کوتاهی عمر.
5- ضعف اعصاب
6- اختلالات دماغی و ....
چرا موسیقی حرام است؟
پس از بیان برخی روایات و دیدگاههای دانشمندان درباره مضرات موسیقی به این نکته مهم قابل تامل است، که تمام دستورات دینی براساس یک سلسله مصالح و مفاسد پایهریزی شدهاند.
اگر اسلام امری را حلال و مجاز شمرده قطعاً مصالح و منافعی برای دنیا و آخرت انسان دارد و اگر امری حرام و ناپسند است یقیناً مضرات دنیایی و آخرتی در آن وجود دارد که از جمله این موارد موسیقی و غناء است.
علاوه بر آنچه که گفته شد؛ موسیقی غنایی انسان را به فساد و جامعه را به انحطاط و پستی سوق میدهد. غیرت و همیت و رگ دینی و ارزشی از انسانها رخت بر میبندد، شخص منزوی شده و از اجتماع فاصله گرفته در واقع به گرداب غفلت پا مینهد، غفلت از خدا، پیغمبر(ص)، ائمه(ع)، قیامت، خانواده، تربیت فرزند، صله رحم، عبادات و ...
لذا پیامبر رحمت(ص)، وقتی به عنوان رسول و سفیر الهی برگزیده شد. از اولین اقدامهای او برچیدن بساط این ابزار بود، او میفرمود؛ من مبعوث شدهام تا بتها و ابزار آلات موسیقی و غنا را از بین ببرم، چرا که بت و موسیقی هر دو ابزارهایی هستند با جاذبه قوی، انسانها را به وادی گمراهی و ضلالت میکشانند.
باید هزاران تاسف خورد بر اینکه در جامعه ما برخی مراسم جشن میلاد و جشن بعثت آن حضرت را با استفاده از ابزار آلات موسیقی و رقصهای محلی و سنتی گرامی میدارند و آن شبها و روزهای پاک و باصفا و معنوی را با چنین اعمالی آلوده میکنند. هر چند این نیز از نشانههای آخر الزمان است. چنانچه رسول خدا(ص) میفرمایند: از جمله نشانههای آخرالزمان این است که آلات لهو (موسیقی) نواخته میشود و یک نفر نیست که نهی از منکر کند و کسی جرئت بر نهی آن نمینماید. مردم به غنا و آواز عشق میورزند، رقص، طرب و غنا را حلال میدانند و آلات ساز و آواز ظاهر تار و تنبور زنی را نیکو شمارند و برای آموزش و برگزاری مجالس موسیقی مالها خرج کنند.
زنهای آوازهخوان و رقاصه آشکار شده، لهو و آلات موسیقی ظاهر شود و عابرین بر وی گذرند و احدی احدی را منع نکند.
پیامبر خدا(ص) اینگونه بود
پیامبر گرامی اسلام(ص) هر وقت صدای موسیقی میشنید (ضمن نهی از منکر) دستانش را در گوشهایش میگذاشت تا چیزی نشنود.
فردی نزد آن بزرگوار آمد و عرض کرد: یا رسول الله! خداوند مرا بیچاره کرده به طوری که مجبورم برای تامین روزی نوازندگی کنم. خواهش میکنم با توجه به این ضرورت به من مجوز دهید تا دایره بزنم، غنا بخوانم و از راه آن مخارج زندگی را تامین کنم.حضرت رو به او کرده و فرمود: من هرگز به این کار اجازه نمیدهم، کرامت و بزرگ منشی در تو نیست، ای دشمن خدا! خداوند برای تو رزق و روزی حلال مقرر کرده و تو را در راه حرام آن را میجویی؟برو دنبال کسب حلال!
آری پیامبر(ص)، اینگونه بود ... راستی ما چگونهایم!
بسمه تعالی
با توجه به فضای آلوده فرهنگی در عصر جاهلیت، رسول خدا(ص) پس از بعثت، با تبلیغ دین اسلام، انقلاب فکری و فرهنگی عظیمی را پایهگذاری کرده و طی آن از بین بردن مظاهر جاهلیت و همچنین فساد و ناهنجاریهای جامعه آن روز را در برنامههای اصلی خود قرار داد.اینک مروری داریم بر برخی از روایات که از آن حضرت در باب موسیقی و غنا وارد شده است.
اولین مخترع غنا
قال رسول الله(ص):«کانَ اِبْلیس اَوَّلَ مَنْ تَغَنّی»
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: اولین کسی که مرتکب غنا شد ابلیس بود.
خانه شیطانی
قال رسول الله(ص):«لاتَدْخُلُ الْمَلائِکَةُ بَیْتاً فیهِ خَمْرٌ اَوْ طَنَبْوُرَ اَوْ نَرْدٌ وَ لاتُسْتََجابُ دُعائَهُمَ وَ تُرْفَعُ مِنْهُمْ الْبَرَکَةُ»
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: ملائکه وارد خانهای که در آن شراب باشد، یا از وسایل موسیقی و قمار در آن موجود باشد، نمیشوند. دعای اهل آن خانه مستجاب نمیگردد و برکت از آن رخت بر میبندد.
راه خطرناک
قال رسول الله(ص):«اَلْغِناءُ رُقیةُ الزِّناء»
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: غنا و موسیقی زمینه را برای ارتکاب به زنا هموار میکند.
اثرات زشت موسیقی
قال رسول الله(ص):«اِیّاکُمْ وَ الْغِناء فَاِنَّهُ یَنْقُصُ الْحَیاءَ وَ یَزیدُ فی الشَّهْوَةِ وَیَهْدِهُمْ الْمَرُوءَةِ وَ اِنَّهُ لَیَنُوبُ عَنِ الخَمْرِ وَ یَفْعَلُ ما یَفْعَلِ لِسْکر فَاِنّ کُنْتُمْ لابُدَّ فاعِلین فَجَنِّبوهُ النِّساءَ فَاِنَّ الغِناءَ داعِیةُ الزِّنا»
فرمود: از غناء و موسیقی دور باشید، چرا که آثار مخربی دارد:
1- حیاء را از شما میگیرد.
2- شهوت را زیاد میگرداند.
3- جوانمردی را از بین میبرد.
4- همانند شراب انسان را مست میکند.
5- انسان را وادار به زنا میکند . پس اگر ناچار به دام موسیقی افتادید آن را از زنان دور نگهدارید چرا که موسیقی غنایی انگیزه زنا را در انسان ایجاد میکند.
نفاق و دورویی
قال رسول الله(ص):«اَلْغِناءُ یُنْبِتُ الْنِّفاقَ فی الْقَلْبِ کَما یُنْبِتُ الْماءَ الذّرْعَ
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: موسیقی نفاق و دورویی در دل میرویاند، همچنانکه آب زراعت بار میآورد.
عذاب دردناک
قال رسول الله(ص):«مَنْ اِسْتَمَع اِلَی الْلَّهْوِ یُذابُّ فی اُذُنِهِ الْاَنکَ
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: کسی که گوشهایش را از موسیقیهای مطرب آشنا سازد، در روز قیامت، سرب آب کرده در گوشهایش ریزند.
آموزش موسیقی ممنوع
قال رسول الله(ص):«لایَحِلُّ تَعْلیمَ الْمُغَنّیاتَ وَ لابَیْعَهُنَّ وَ اَثْمانُهُنَّ حَرامٌ وَ قَدْ نَزَلَ فی کِتابِ اللهِ وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْتَری لَهْوَ وَ الْحَدیثِ ..
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: آموزش موسیقی، خرید و فروش کنیزکان آوازه خوان و در آمد حاصله از آن حرام است. کما اینکه خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است « بعضی از مردم کسانی هستند که سخن لهو و باطل را میخرند و ....»
آلات موسیقی، هم ردیف بتها
قال رسول الله(ص):«اِنَّ اللهَ بَعَثَنی هُدیً وَ رَحْمَةً لِلْعالَمین وَ اَمَرنی اَنْ اَمْحُوا الْمَزامیرَ وَ الْمَعازِفَ وَ الْاَوْتادَ وَ الْاَوْثانَ وَ اُمور الْجاهِلَّیة»
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: خداوند متعال مرا مبعوث کرد تا هدایت و رحمت برای جهانیان باشم و به من امر فرمود، آلات موسیقی، بتها و مصادیق و مظاهر جاهلیت را از بین ببرم.
عاقبت اهل موسیقی
قال رسول الله(ص):«یُحْشَرُ صاحِبُ الطَّنُبور یَوْمَ الْقِیمَةِ وَ هُوَ اَسْوَدُ الْوَجْهِ وَ بِیَدِهِ طَنبُورٌ مِنْ نارٍ وَ فَوْقَ رَأسِهِ سَبْعُونَ اَلْفَ مَلَکٍ بِیَدِ کُلِّ مَلَکٍ مِقْمَعَةٌ یَضْرِبُونَ رَأسَهُ وَ وَجْهَهُ وَ یُحْشَرُ صاحِبُ الْغِناءِ مِنْ قَبْرِهِ اَعْمی وَ اَخْرَسَ وَ اَبْکَمَ وَ یُحْشَرُ الزّانی مِثْلُ ذلِکَ وَ صاحِبُ الْمِزْمارِ مِثْل ذلِکَ وَ صاحِبُ الدَّفِّ مَثِلَ ذلِکَ
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: کسی که در دنیا با آلات موسیقی حشر و نشر داشته، روز قیامت با رویی سیاه در حالی که در دستانش تنبوری از آتش است، محشور میگردد و بالای سر او هفتاد هزار ملک حضور دارند که در دست هر کدام گرزی است که با آن بر سر و صورت او ضربه وارد میکنند.
و کسی که اهل غنا و موسیقی است کر و نابینا از قبر بر میخیزد و همچنین است احوال شخص زناکار و شخصی که اهل دف زدن بوده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
با مراجعه به آیات نورانی قرآن کریم آیات متعددی مشاهده میشود که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به مذمت غناء، لهو و لعب پرداخته است که به دو مورد از آن اشاره میگردد:
آیه اول:«وَ مِنَ النّاس مَنْ یَشْتَری لَهُوَ الْحَدیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِ اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذُها هُزُوًا اُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهین»[1]
ترجمه: بعضی از مردم سخنان بیهوده و باطل خریداری میکنند تا مردم را از روی جهل و نادانی گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء و سخره گیرند.تعبیر «لهوالحدیث» در این آیه شریفه معنای وسیع و گستردهای دارد و هر گونه سخن یا آهنگ سرگرم کننده و عفت زا را که انسان را به بیهودگی یا گمراهی میکشاند در بر میگیرد. خواه از قبیل غنا، الحان و آهنگهای شهوتانگیز و هوسآور باشد و خواه سخنانی که نه از طریق آهنگ، بلکه از طریق محتوا، انسان را به بیهودگی و فساد سوق می دهد، یا از هر دو طریق، چنانچه در تصنیفها و اشعار عاشقانه خوانندگان، معمول است که هم محتوایش گمراه کننده است و هم آهنگش.در تکمیل این گفتار، ذکر این حدیث هم لازم است که امام صادق(ع) درباره مفهوم این آیه شریفه میفرماید:«اَلْغِناء مَجْلِسٌ لایَنْظَر اللهَ اِلی اَهْلِهِ وَ هُوَ مِمّا قالَ الله تَعالی «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْتَری لَهْوَ وَ الْحَدیث» و...» (غنا مجلسی است که خداوند به اهل آن نظر رحمت ندارد و این غنا از مصادیق آیه شریفهای است که خداوند میفرماید: و بعضی از مردم سخنان بیهوده و باطل خریداری میکنند...)[2]
آیه دوم:«وَ الَّذینَ یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ اِذا مَرّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً»[3]
ترجمه: و کسانی که شهادت به باطل نمیدهند و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد میکنند، بزرگوارانه از آن میگذرند.این آیه شریفه به احترام و حفظ حقوق دیگران تاکید کرده و به بیان صفات دیگری از «عبادالرحمن» پرداخته است، از جمله این صفات این است که بندگان شایسته خدا هرگز شهادت به باطل نداده و در مجلس باطل حضور نمییابند.از نظر مفسرین عالیقدر، مفهوم این بخش از آیه، این است که بندگان شایسته و مومن، هرگزدر مجالس غنا و لهو حاضر نمیگردند
بسمه تعالی
از نظر مراجع معظم تقلید، نیز حرمت موسیقی و غنا مشروط به لهوی و طربآور بودن آن است، از جمله:
- موسیقی، نواختن آلات غنا است که اگر به طور معمول در مجالس لهو و لعب و گناه باشد هم بر نوازنده و هم بر شنونده حرام است و اگر به آن نحو نباشد فی نفسه اشکال ندارد.
- موسیقی لهوی آن است که به سبب ویژگیهایی که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقی دور نموده و به سمت بیبند و باری و گناه سوق دهد.
- معنای مطرب آن است که حالت غیر عادی از نظر وجد و نشاط به وجود آید.
- کلیه صداها و آهنگهایی که مناسب لهو و فساد است حرام است و غیر آن اشکال ندارد.
- موسیقی مطرب مطلقاً حرام است. موسیقیهای که مناسب مجالس خوشگذرانی باشد حرام است، بین انواع آن فرقی نیست، چه سنتی باشد یا غیر آن.
- بعضی خیال میکنند مرز موسیقی حلال و حرام، موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی غیر سنتی است. نه این طور نیست، آن موسیقی که منادیان دین و شرع در دورههای گذشته همیشه با آن مقابله میکردند و میگفتند حرام است همان موسیقی سنتی خودمان است که به شکل های مختلف در دربارهای سلاطین در نزد افراد بیبند و بار، در نزد افرادی که تمایل به شهوت داشتند و خوض در شهوات میکردند، اجرا میشده، این همان موسیقی حرام است. بنابراین مرز موسیقی حرام و حلال عبارت از ایرانی بودن، سنتی بودن، قدیمی بودن، کلاسیک بودن، غربی بودن و یا شرقی بودن نیست، مرز آن چیزی است که من عرض کردم (که انسان را به بیکارگی، ابتذال، بیحالی و واخوردگی از واقعیتهای زندگی بکشاند و نیز انسان را از معنویت، خدا و ذکر خدا غافل نموده و به شهوت رانی تشویق کند
چناچه ملاحظه شد، موسیقی فی نفسه حرمت ندارد، هر چند فضیلتی هم ندارد، اما با توجه به اینکه در شرائط کنونی و همچنین در ادوار گذشته، همواره مطرب بودن، جزئی لاینفک از موسیقی به شمار رفته و میرود و اصولاً بسیاری از علاقمندانف موسیقی را با حالتی مناسب مجالس لهو و لعب میپذیرند و عمدة از نظر محتوا و آهنگ سمت و سوی محافل گناه را داشته و از مرز شرعی عبور کرده، لذا هالهای از حرمت، پیرامون این رشته را فرا گرفته است و اگر موسیقی غیر حرام هم وجود داشته باشد، باید با بررسیهای کارشناسی دقیق استخراج گردد.
گویا امروز کلمه موسیقی، با غناء لهوی و موسیقی مطرب با هم آمیخته شده و از واژه موسیقی اولاً و بالذات، آهنگ و محتوای طرب آور به ذهن تبادر میکند. بیجهت نیست که دشمنان اسلام از موسیقی به عنوان تاثیرگذارترین ابزار تهاجم فرهنگی علیه اسلام و نظام اسلامی بهرهبرداری کرده و به نتیجه آن امیدوارند.
بر همین اساس است که رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله العظمی خامنهای میفرماید:
«در هر صورت ترویج موسیقی و اهتمام و اشتغال به آن، با هدفهای نظام اسلامی منافات دارد.»
و در پاسخ استفتاء دیگری مرقوم کردهاند:
آموزش موسیقی و نوازندگی، به نونهالان و نوجوانان موجب انحراف آنان و ترتب مفاسد است و جایز نیست، به طور کلی ترویج موسیقی با اهداف عالیه نظام اسلامی منافات دارد. مسئولین فرهنگی مجاز نیستند سلیقههای شخصی خود را به اسم نشر فرهنگ و معارف در آموزش و پرورش نوجوانان بکار گیرند.
با این حال این سئوال مطرح است که علیرغم نظر مقام معظم رهبری، چگونه است که برخی متصدیان امور که در راس حاکمیت قرار گرفتهاند، امکانات و پول بیتالمال مسلمین را هزینه امری مینمایند که با اهداف نظام اسلامی منافات دارد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از دامهای موثر شیطان برای نفوذ در دلها، تسخیر قلبها و در نهایت ربودن اعتقادات و ایمان مومنین به ویژه جوانان، «غنا و موسیقی» است، که در مضامین دینی عنوان گناه کبیره و از امور حرام میباشد
«موسیقی» کلمهای است یونانی که با کمی تغییرات در لغت عرب وارد شده و از آنچه به زبان فارسی متصل گشته است و به «فن ترکیب صداها به نحوی که به گوش و دل خوشایند باشد» اطلاق میگردد.
واژه «غنا» عبارت است از «کشیدن صدا و گرداندن آواز در حلق به کیفیت مخصوص که اگر این کیفیت طربآور و مناسب به مجالس لهو و لعب و محافل معصیت گناه بوده و با آلات موسیقی موافق باشد حرام است.»
چنانچه در تعاریف آمده است، قید طرب آور بودن یکی از شرائط موثر در حرمت غنا از نگاه شرعی است.
حال باید دید «طرب» به چه حالتی میگویند؟
در پاسخ باید گفت: طرب حالتی است متاثر از شنیدن ساز، آواز و آهنگ موسیقی که سبب اندوه زیاد یا خوشحالی فوقالعاده و غیرطبیعی در انسان میشود. و به تعبیری دیگر، غنا حرام، صوتی است که شهوات انسان را تحریک و انسان درآن حال احساس میکند که اگر در کنار آن صدا، شراب و فساد جنسی نیز باشد کاملاً مناسب است. [
ادامه دارد