سال 1387 به ابتکار و درایت رهبر فرزانه انقلاب سال نوآوری و شکوفایی نامیده شد.
تردیدی نیست که انتخاب این نام همچون عناوین سالهای اخیر از روی اتفاق یا نگاهی سطحی و ظاهری به قضایا نیست، بلکه مقام معظم رهبری که سکانداری کشتی انقلاب را در دریای متلاطم عصر امروز به عهده دارند با نگاهی ژرف، آینده نگر و نیازسنجی دقیق وضعیت امروز و اقتضائات آینده انقلاب و نیز بر آورد وضعیت موجود با وضعیت مطلوب، چنین عناوینی را در آغاز هرسال مطرح میکنند.
ایشان با نامگذاری امسال به نام سال «نو آوری و شکوفایی» خط مشی اصلی و مسیر مشخص سال جدید را تعیین نموده و مسؤولان و مدیران را در بوته آزمایش دیگری قرار داده است. باشد که حداقل امسال وظیفه و مسؤولیت خویش در قبال این تدبیر رهبری را بهتر و شایستهتر از گذشته انجام دهند و کارنامه قابل قبولی از خود بر جای گذارند.
چشم اندازه تازهای که مقام معظم رهبری در ابتدای سال 1387 ترسیم کردند چشماندازی روشن و مملو از امید،نشاط و پیشرفت است اما به شرطی که مخاطبین اصلی آن یعنی مدیران و مسؤولان افق ترسیم شده را با جدیت دنبال نمایند وسال جاری را به میدان عملی برای تحقق نوآوری و شکوفایی مبدل کنند.
طبیعی است تحقق این مهم با تکرار سخنان رهبری و برخورد شعاری با آن میسر نمیشود، بلکه نیازمند تمهیدات و لوازمیاست که باید به آن پرداخته شود.
مهمترین لازمه اعتقاد به ضرورت نوآوری با تجدید نظر اساسی در افکار، شیوهها رفتارها،تقویت نقدپذیری،پرهیز از برخوردهایهالهای، انحصاری و خود ستایانه و حاکمیت عملی نخبگان و شایستگان به دست میآید.
با اصرار به روشهای کهنه و مدیریتهای نا کار آمد و زنگ زده، بیتوجهی محض به شرایط تازه اجتماعی و فرهنگی، خود شیفتگی و اتکاء به گزارشهای آماری بی پایه نه تنها نوآوری و شکوفایی محقق نمیگردد که نتیجه عکس حاصل خواهد شد.
«نوآوری» به منزله خانه تکانی جدی، کامل و همه جانبه ذهنی،روشی، رفتاری و شکلی است. به تعبیر «نیما یوشیج» در نو ساختن وکهنه را عوض کردن پیش از هر کاری لازم این است که شیوه کارتان را نو کنید. پس از آن فرم و چیزهای دیگر و فروع آن...»
البته معنی این حرف به تاراج دادن دستاوردها و تجربیات گذشته نیست بلکه هدف تعالی،رشد و ایجاد بهرهوری بیشتر از امکانات و داشتهها و زمینه سازی برای پیشرفت و توسعه فراتر و مؤثرتر است.
پرواضح است شرایط تازه اجتماعی، فرهنگی و علمیآثار متناسب با خود میخواهد و نو آوری یعنی آفرینش این آثار و تطابق اسلوب، محتوا، روش وحتی شکل و قالب با وضعیت جدید البته با در نظر گرفتن معیارهای کلی، ارزشی، اخلاقی و هنجارهای اعتقادی.
نیاز به توضیح نیست نو آوری و شکوفایی در عرصههای مختلف قابل پیگیری و دسترسی است اما در عرصه فرهنگی اولویت بیشتری دارد. چرا که فرهنگ زیر بنای عرصههای مختلف در حوزههای مختلف تأثیر گذار است.
به رغم ماهیت کاملا فرهنگی انقلاب، متأسفانه شرایط فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی جامعه چندان مطلوب نیست. لاجرم وقت آن رسیده بخش فرهنگ آسیبشناسی جدی شده و نو آوری واقعی را تجربه کند.
با خود بیندیشم چرا به رغم هزینههای گزاف مادی و معنوی وضعیت فرهنگی جامعه روز به روز بحرانیتر شده، فاصلهها از آرمانهای اصلی اسلام و انقلاب بیشتر گشته و تیرهای زهرآگین تهاجم فرهنگی قربانیان بیشتری میگیرد.از کدام عرصه فرهنگی نشانی از تهاجم مؤثر فرهنگی دشمن دیده نمیشود؟
عرصه سینما، فیلم، رادیو، مطبوعات، موسیقی، دانشگاه، دبیرستان، مدارس، پوشش، آرایش، معماری و ...
چرا پس از گذشت قریب سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامیهنوز فاقد استراتژی مشخص فرهنگی در جامعه هستیم؟ چرا هنوز هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی مرزبندی نشده و هر کس به سلیقه خویش آن را تفسیر و تحلیل کرده و بعضا هنجار جای ناهنجار و ناهنجار جای هنجار را گرفته است؟
چرا در نظام فرهنگی دچار روز مرگی، انفعال، شتاب زدگی و سلیقه گرایی شدهایم؟
چرا آفت رفتارهای متناقض درحوزه فرهنگ رو به گسترش است؟
چرا برخی سردمداران فرهنگی ما خود اهل فرهنگ نیستند و از این تخصص بیبهرهاند؟
و چرا... ؟
امروز آسیب شناسی، مهندسی فرهنگی و نو آوری در عرصه فرهنگ ضروریترین امر است و تا این مهم محقق نگردد شاهد شکوفایی فرهنگی نخواهیم بود.
فراز پایانی این نوشتار را با سخنی حکیمانه از مقام معظم رهبری مدظله العالی زینت میبخشم:
باید ضمن پرهیز از بحثهای صرفا نظری و ذهنی به تطبیق وضع فرهنگی موجود با وضع مطلوب و آرمانی پرداخت و با مشخص کردن عیبها و مشکلات و بررسی علل و عوامل آنها به برنامهریزی زمانبندی شده برای رفع مشکلات و دستیابی به اهداف و آرمانها همت گماشت.
یک کارشناس امور فرهنگی استان قم گفت: مردم قم باحضور پرشور در انتخابات اصول گرایان واقعی را بر مدعیان افراطی ترجیح دادند.
حجت الاسلام مسعود صفییاری در گفتگو با 19 دی در خصوص برگزاری انتخابات مجلس هشتم گفت: رأی مردم به لیست اعضای جامعه مدرسین نشان دهنده اعتماد آنها به علما بود که بار دیگر محقق شد.
وی افزود: این رویداد به خصوص در فضای مسموم و تردید آمیزی که برخی افراد و گروهها برای خنثی سازی ویا کم رنگ ساختن تأثیر حضور جامعهمدرسین در صحنه انتخابات قم ایجاد کرده بودند، قابل توجه بود.
حجت الاسلام صفییاری با اشاره به پیام انتخابات گفت: انتخاب لیست جامعه مدرسین یک پیام مهم دیگر داشت که مبتنی بر ارزشهای والای دینی و اخلاقی آن است.
وی در ادامه به وظایف منتخبان مردم قم اشاره کرد واظهار داشت: نمایندگان قم که همگی از چهرههای شاخص فرهنگی هستند باید در تأثیر گذاری و اصلاح روند فرهنگی و رفع دغدغههای فرهنگی کشور اهتمام ویژه و متناسب با شأن قم و جایگاه جامعه مدرسین داشته باشند و با بهرهگیری از اعتبار، جایگاه و دیدگاههای مراجع معظم و جامعه مدرسین حوزه علمیه، به نقش آفرینی مؤثر و کلان در حوزه فرهنگ بپردازند.
این کارشناس مسائل فرهنگی استان اضافه کرد: مردم نیز توقع دارند نمایندگان استان قم با درصد عمیق و ریشهای مسائل فرهنگی، تحرک لازم در رابطه با ارائه و تصویب طرحهای فرهنگی و یا تذکرات جدی و به هنگام داشته باشند ومدیریت کلان حوزه فرهنگ را در مرکز قانونگذاری بر عهده گیرند.
وی افزود: متأسفانه این امر تا کنون مورد توجه قرار نگرفته و عمدتا نمایندگانی از دیگر شهرها به آن مبادرت مینمودند.
حجت الاسلام صفییاری به رأی خیره کننده مردم قم به علی لاریجانی اشاره کرد وگفت: اعتماد و رأی مردم به لاریجانی شناخت بالا وروحیه قدرشناسی مردم قم از مسؤولان خدوم، صادق، پاک، انقلابی و اصولگرای ناب را نشان داد و در شرایطی که همان افراد معلوم الحال با تغییر استراتژی سعی در لکهدار کردن چهره این شخصیت خدمتگذار و صادق را داشتند او را به نمایندگی خطه پرافتخار واستراتژیک قم برگزیدند.
وی افزود: البته آقای لاریجانی هم واقفند این رأی مسؤولیت سنگینی بر دوش ایشان نهاده و سطح توقعات مردم محروم و مظلوم قم از وی را نشان میدهد.
وی به آگاهی و بینش درست مردم قم اشاره کرد و گفت: مردم قم در انتخابات مجلس هشتم آگاهی و بصیرت خود را به رخ افراد و گروههای بد اخلاق و فرصت طلب کشیده و دست رد به سینه آنان زدند.
این کارشناس امور فرهنگی استان قم افزود: همانهایی که با استفاده از ابزارهای مختلف سعی در تخریب دیگران داشتند و با تهمت، جوسازی، شایعه پراکنی و توزیع شب نامه به دنبال اهداف خود بودند، توسط مردم شناسایی شدند.
وی افزود: مردم قم به خوبی «شیفتگان خدمت» را از تشنگان قدرت تمیز داده واصولگرایان صادق را بر مدعیان افراطی ترجیح دادند که رأی مردم به حجت الاسلام بنایی گواهی بر این ماجرا است.
حجت الاسلام صفییاری با اشاره به درسی که انتخابات دوره هشتم مجلس در قم به همه داد گفت: این درس این است که اصولگرایی ناب دارای مبنا و ریشه اخلاقمدارانه است و اقتضای اصولگرایی واقعی نگاه تکلیف مدارانه به امور است نه قدرت طلبانه.
وی افزود: در این نگاه هدف وسیله را توجیه نمیکند و افراد مجاز نیستند از هر ابزاری و لو نا مشروع برای حذف رقیب از صحنه استفاده کنند.
وی در پایان گفت: اصولگرایی واقعی با بیانات و منویات رهبری فرزانه انقلاب گزینشی و مصلحتی برخورد نمیکند.
حجله سبز
گل دفتر اسرار خداوند گشوده است
شادی ورق تازه ای از پند گشوده است
آیینه عریانی زیبای معانی است
این حجله سبزی که خداوند گشوده است
شور سحر حشر اگر باورتان نیست
گل مصحف صد برگ به سوگند گشوده است
برسجده احساس بنفشه است نشانی
سجاده سبزی که خداوند گشوده است
تفسیر لطیفی است زپاکی دل کوه
این چشمه که از دماوند گشوده است
سرشار ز شیرینی شیدایی خویش است
این غنچه که لب را به شکر خند گشوده است
پاک است طربنامه خوشبوی ملوکش
این گل که چنین چهره خرسند گشوده است
امام علی (ع) می فرماید:
هر روزی که در آن گناه نشود عید است . پس معلوم است روز(یا شبی) که انسان در آن الوده به گناه و نافرمانی خداوند گردد شوم و نکبت است ولو در ظاهر عید باشد . پس به عنوان یک شیعه علی (ع)تصمیم بگیریم عید نوروز را عید واقعی کنیم . با این کاردوخوشحالی عایدمان می شود . اول شادی به دست آوردن رضای خدا و خشنودی ائمه معصومین (ع) بخصوص امام زمان (عج) که لحظه به لحظه شاهد اعمال و رفتار ماست ودوم شادی ناشی از عید سعید نوروز.
بهار گویاترین درس است و خزان و پاییز و زمستان درسی گویاتر .
سال نو اگر همراه با نو شدن فکر و روح و جان ما نباشد ما همان
کهنه فرسوده ایم .، هر چند جامه نو بپوشیم و به نظافت و نظم خانه
و آشیانه بپردازیم .
عید باید در درون ما برپا شود .......
اگر ما متحول نشویم از تحول سال چه سودی عائد مان می گردد ؟
اگر ما دگرگون نشویم از طبیعت کمتریم هرچند ادعایمان بالاست..
اگر غوغای بهار در باغ زندگی ما برپا نشود واگر بلبل جوانی بر
شاخسار عمرمان ترانه زیبای پاکی نخواند و حال درونی ما تحویل
و تحول نیابد صد بهار هم اگر بیاید و بگذرد ما همان خزان زده
سرد و خموشیم......
کاش قدر جوانی را بدانیم ....
بهار در دل و جان و اندیشه ماست ..
چهار شنبه سوری چیست ؟ چه ریشه ای دارد ؟ از کجا آمده ؟ آیین های منتسب به آن چه مستنداتی دارند ؟ برخو.رد ما با این پدیده چگونه باید باشد ؟ و دهها سوال دیگر نمونه ای از پرسش هایی است که پیرامون چهار شنبه آخر سال میشود و پاسخ قانع کننده ای هم برای آن به گوش نمی رسد .
به نظر من همان مقدار که نوروز دارای پیشینه و ریشه است چهارشنبه آخر سال بی ریشه و فاقد مستندات لازم می باشد . این روز نه در فرهنگ و تمدن ایرانی و نه در مبانی دینی و سنت های مذهبی امتیاز خاص و برجستگی مشخصی نسبت به سایر روزها و شب ها ندارد و اگر احیانا از نظر تاریخی نیز اتفاق مرتبط خاصی در این روز رخ داده باشد با نگاه امروز مردم به آن هیچ سنخیتی نارد .
برخی از رسومات منتسب به این روز از قبیل پریدن روی آتش ، ایجاد مزاحمت های صوتی و ناهنجاری های اجتماعی نیز با فرهنگ ایرانی اسلامی کاملا بیگانه است .
نگاه سیاسی به چهار شنبه سوری
از سوی دیگر ترویج افراطی چهارشنبه سوری و مراسم مربوط به آن در شرایط فعلی رنگ و بوی سیاسی نیز به خود گرفته و دشمنان بدخواه را به فکر دامن زدن به این قضیه ، ترویج و تهییج مردم به روی آوردن به این مراسم البته با نیتی کاملا مغرضانه و شوم انداخته است . لذا مردم بخصوص جوانان عزیز توجه داشته باشند به بهانه چهارشنیه سوری در دامن دشمن نیفتند و بازیچه اهداف شوم آنان نگردند.
از نگاه امنیتی
از نگاه امنیتی نیز آسیب های ناشی از چهارشنبه سوری زنگ خطری برای جامعه محسوب می گردد . ایجاد هرج و مرج ، آتش سوزی ، صدمات جانی و مالی فراوان ، مزاحمت و رعب و وحشت برای دیگران ، سد معبر و احیاتا بر خوردهای ناشابست با دیگران از جمله این موارد است .
چهار شنبه سوری و فرهنگ سوزی
چنانچه گفته شد چهارشنبه سوری مبنای متقن و محکمی از نظر فرهنگی و تاریخی ندارد و رفتارهای مربوط به این روز با فرهنگ مهر و محبت اسلامی و تمدن غنی و ریشه دار ایرانی مغایر است . بنابر این خشونت ، ایذاء مردم ، رفتارهای غیر اخلاقی ، توسل به آتش برای خوشبختی ، و به هم ریختن هنجارهای اجتماعی جامعه چیزی جز فرهنگ سوزی نمی تواند باشد . در فرهنگ دینی شادی و نشاط و ابراز آن دارای معیار و چهار چوب معینی است که با موازین عقلی و فطری انسان هم سازگاری دارد . مشخص است که از نظر مبانی دینی و عقلی ارتکاب هر آنچه که برای خود انسان یا دیگران ضرر داشته باشد حرام و خرید و فروش و استفاده از آن هم غیر مجاز می باشد . حال چگونه یک مراسم خرافی که حاصلی جز هنجار شکنی ، اسراف و بد اخلاقی های فردی و اجتماعی ندارد به عنوان سنتی ملی و ایرانی معرفی می گردد خود جای سوال دارد .
تخلیه هیجانات
برخی از افراد در توجیه آشوب های اجتماعی و آسیب های ناشی از آن در چهارشنبه سوری بحث تخلیه هیجانات جوانان را به رخ کشیده و آن را دلیلی برای جواز ارتکاب این اعمال میدانند . در پاسخ این افراد باید گفت درست است موضوع تخلیه هیجانات جوانان در جای خود دارای جایگاه خاصی است اما بدیهی است که حتی این موضوع هم باید نظام مند و قانونمند باشد . و الا اگر بنا باشد هرکس برای تخلیه خود هر کار که دلش بخواهد انجام دهد که سنگ روی سنگ بند نمی شود .
تخلیه هیجان باید به نحوی باشد که اصول اعتقادی ، اخلاقی ، امنیتی ، سیاسی و حقوق دیگران مورد تعرض قرار نگیرد
از جمله شاخصهای مهم اصولگرایی پایبندی به تقوی، متانت، ادب و داشتن ظرفیت و سعه صدر است. رعایت این شاخصهها بخصوص در عرصههای عمومی و اجتماعی و ارتباطات رسانهای بسیار مهم و قابل توجه است. لکن متأسفانه برخی افراد و گروهی متأثر از فضاهای خاص و انگیزههای ناسالم بخصوص در موقعیتهای انتخاباتی اخلاق تقوی و پایبندی به اصول را کنار گذاشته و با تمسک به شعار انحرافی«هدف وسیله را توجیه میکند» برای اثبات خود با استفاده از ابزارهای غیر اخلاقی و مغایر با اصول حاکم برنظام ارزش اسلام به تخریب و تحقیر دیگران میپردازند.
تنگ نظری و انحصار طلبی این قبیل افراد و گروهها به حدی است که بر اساس ایده «تفکر سیاه و سفید» پروژه کهنه «یا با ما یا علیه ما» را دنبال نموده و به این ترتیب خط نفاق و انحراف را در بدنه اصول گرایان بنیان مینهند.
بدون شک اصول گرایان اصیل و مبنایی از این گونه حرکات و رفتارهای زشت و مشمئز کننده مبرا بوده و انتساب این گونه ناهنجاریها را به جریان اصول گرایی شهر مقدس قم خیانتی نابخشودنی میدانند.
رفتارهای سیاسی اخیر که متأسفانه به نام اصول گرایی صورت پذیرفته آغاز خوبی برای ایجاد فضای انتخاباتی سالم به حساب نمیآید.
آیا اعلام موجودیت یک مجموعه سیاسی که با هدف گرم کردن تنور انتخابات و تهییج گروههای ارزشی برای حضور جدیتر در عرصه مهم و حساس مجلس هشتم و با حضور عناصر خوش سابقه و انقلابی و رویکرد محوریت جامعه محترم مدرسین حوزه علیمه قم شکل گرفته و یا اظهار نظر سخنگوی یک جریان اصول گرایی ریشهدار و اصیل آن قدر غیر قابل تحمل و سنگین است که مدعیان نوین اصول گرایی تمام هم و غم خود را برای تحقیر و حذف آنان بکار برند؟!
آیا رواست نشریهای با سابقهای متزلزل در رفتارهای سیاسی و متبحر در موضعگیریهای موسمی به بهانه حضور و اظهار نظر بخشی از اصول گرایان درعرصه انتخابات به عقده گشایی پرداخته و با تعبیرات سخیف و ادبیات قبیح و غیر اخلاقی و تحریف و مصادره به مطلوب سخنان و نظرات چهره واقعی افراد پشت پرده نشریه را به نمایش بگذارد؟
غافل از اینکه مردم دارای حافظه سیاسی خوبی هستند. آنان برخوردهای دوگانه و چندگانه حضرات مدعی را در مسائل سیاسی بخصوص در انتخاباتهای گذشته را از یاد نبردهاند.
مردم هنوز تک روی و انحصار طلبی آقایان در انتخابات شوراها و خبرگان گذشته را به یاد دارند. هنوز آثار پوسترها و تراکتهای آنان که در مقابل ارائه طریق و لیست جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم چاپ ومنتشر شد در در و دیوار شهر موجود است.
هنوز خاطره کپیسازی عناوین و پوسترها و شبیهسازی تبلیغاتی انتخابات شوراها که به منظور تضعیف لیست مورد حمایت جامعه مدرسین صورت گرفت از ذهنها پاک نشده است.
حال چگونه این افراد امروز سنگ جامعه مدرسین را به سینه میزنند و دیگران را به مقابله با این جامعه متهم میکنند؟! اگر آقایان نگران موقعیت وجایگاه جامعه مدرسین هستند چگونه در انتخابات قبلی نه تنها این نگرانی وجود نداشت که خود به جبههای در مقابل جامعه تبدیل شدند؟
جبهه متحد اصول گرایان باید پیکره خود را از این گونه حرکات و رفتارها مبرا کند. این جبهه اگر بخواهد مستحکم و دارای نفوذ و اثر بخشی باشد لاجرم باید خود را به بدنه اصول گرایی اصیل و ریشهدار که بحمدا... دارای سابقه درخشانی در قم است متصل نموده و با ایجاد فضایی باز و احترام به ایدهها و سلایق همه مجموعههای اصول گرا انسجام و وحدت اصول گرایان را به معنای واقعی تحقق بخشد.
اهانت، تنگ نظری، برخوردهای حذفی، بد اخلاقی انتخاباتی نه تنها در شأن جبهه متحد و نشریات منتسب به آن نیست که نشانه ضعف،انفعال و فقدان منطق سیاسی صحیح و اخلاق است.
افرادی هم که امروز بنا به مصالح، دایه دلسوزتر از مادر برای جامعه محترم مدرسین شدهاند بدانند جایگاه و شأنیت این جامعه وزین آن قدر بالا و والا است که اینگونه طرفداریهای غیر صادقانه و البته ناشیانه نمیتواند حتی ذرهای از وزانت آن بکاهد.
جبهه متحد نیز اگر دارای جایگاه، موقعیت و وزن سیاسی قابل توجهی باشد دیگر نیازی به اینگونه «بد دفاع کردن» ندارد.
بیاییم به نظام، اصول گرایی و به جامعه مدرسین ظلم نکنیم. تجربه ثابت کرده که اینگونه افراط گریها و فقدان تعادلها عاقبت خوبی ندارد.
ضرورت بازنگری در برنامه ریزی دهه فجر
گرامیداشت مناسبتهای ویژه و برگزاری مراسم از جمله شاخصههای مهم قدرت یک جامعه و از عوامل استحکام وحدت ملی و انسجام اجتماعی به حساب میآید، به تعبیری دیگر یکی از رموز بقاء جامعه حفظ ارزشها، سنتها، تاریخ وتمدن آن جامعه است و مراسم و گرامی داشت از زمره مهمترین و مؤثرترین ابزارهای نیل به این هدف است. برگزاری مراسم ضمن اینکه تبلور وحدت کلمه است و نمایش قدرت و ظرفیتهای موجود، آموزش و انتقال ارزشها به نسلهای بعدی و ترغیب آنان برای انجام رفتارهای مطلوب مورد نظر را نیز به همراه دارد.
البته در برگزاری مراسم باید به ساز وکارهای مربوط و معیارهای معین توجه نمود. بهرهگیری از زیبایی شناسی، هنر، فرم و طرح مناسب، محتوای غنی، تحلیل جغرافیا و مخاطب. تنوع، آشنایی زدایی، آشنایی سازی و... از جمله شاخصهای برگزاری خوب و مطلوب یک مراسم است.
همچنین باید از کارها و برنامههای سست، کلیشهای، فاقد پشتوانه علمی، کارشناسی، تکراری و سلیقهای به شدت پرهیز نمود.
برگزاری مراسم و شیوههای طراحی و اجرای مناسب آن مقولهای است که نیازمند مدیریتی قوی و کار آمد همراه با دقت نظر، ظرافت، توجه به شرایط و اقتضائات روز و فراغ بال میباشد.
بدیهی است کوچکترین خطا و غفلت موجب لطمات بزرگ به پیکره آرمانهای مورد نظر و اهداف پیشبینی شده خواهد شد.
رعایت این امور و بسترسازی برای تحقق آن بخصوص در مناسبتهای برجستهای مانند دهه مبارک فجر بسیار ضروری است. مناسبتی که متأسفانه به رغم اهمیت حیاتی و استراتژیکی که دارد آنچنان که در خور شأن آن است گرامی داشته نمیشود.
دهه فجر امسال هم گذشت و مردم بیستو نهمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی را پشت سرگذاشتند بدون اینکه در برنامهها و مراسمها شاهد تحول، نوگرایی، تعمیق و شور و حال جدیدی باشند.
مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در توصیهای به مسؤولان متذکر گردیدند، دهه فجر با عظمت هر چه تمامتر برگزار شود و یادآور شدند؛ این مراسم با هیجانهای عاطفی صحیح، باطراوت و تازه گردد.
لازم به ذکر نیست که دهه فجر نباید فقط در راهپیمایی 22 بهمن خلاصه شود، بلکه درطول دهه چنان باید زمینهسازی گستردهای به عمل آید که شور، نشاط، طراوت، انگیزه و علاقمندی مردم به نظام و رهبری به اوج خود رسیده ودر راهپیمایی یوم ا... 22 بهمن تجلی کند.
اکنون سؤال این است مسؤولان چه مقدار در این بسترسازی موفق بودهاند؟ جامعه و به تعبیر دیگر کوچهها و خیابانها، چه مقدار از فضای دهه فجر متأثر بود؟ چه تعدادی از مردم دغدغه دهه فجر را داشتند؟
اگر از برنامههای گسترده و حجیم صداو سیما به مناسبت دهه فجر صرف نظر کنیم که اصلا دهه فجر نمودی در جامعه نداشت. اگر از تعداد اندک اقلام تبلیغاتی دولتی نصب شده در سطح شهر چشم پوشی نماییم اثری از دهه فجر در شهر پیدا نمیشد و چرا بزرگترین انقلاب مردمی در برگزاری مراسم سالگرد پیروزی و آیینهای مربوط به آن از مردمی که انقلاب را به وجود آوردند جدا افتاده است؟ و چرادر سردر هزاران مغازه و دفتر کار هیچ اثری از دهه فجر دیده نمیشود؟
مساجد سنگرهای اسلام و انقلاب بوده وهستند و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) توصیه فرمودهاند که در برنامههای دهه فجر باید کلیه مساجد فعال شوند. متأسفانه باید اعتراف نمود که نقش مساجد در مراسم دهه فجر بسیار کم رنگ شده است و هیأتهای مذهبی نقش عمدهای در معنویت بخشی به حرکت توفنده انقلاب اسلامی داشتهاند. اکنون در سالگرد پیروزی انقلاب چه نقش عمدهای برعهده داشته و دارند؟
جوانان عزیز محور ونبض تپنده نهضت عاشورایی ایران بوده و در حماسههای فراوانی نقش آفرین بودند. چه نقش عملی و عینی برای آنان در برنامه ریزی دهه فجر در نظر گرفته شده است؟
بانوان شجاع که به تعبیر حضرت امام(ره) رهبران نهضت بوده و انقلاب مرهون زحمات آن هاست چه سهمی در تدارک برنامهها دارند؟
روحانیت و حوزه که پرچمدار حرکت الهام بخش حضرت امام(ره) و انقلاب جهانی اسلام بودند چه مقدار در تصمیمگیریها و برنامهریزیها مشارکت داده میشوند؟
دانشگاهها و مدارس، چه مقدار متأثر از فضای دهه فجر واقع میگردند، اصناف و کسبهای که در مسیر حرکت انقلاب همواره نقش تعیین کنندهای داشتهاند چه حرکت و برنامه عمده و فراگیری را به مناسبت دهه فجر تدارک دیده بودند؟
در دهه فجر 86 چه مقدار کار فرهنگی عمیق و تأثیرگذار صورت گرفته و چه قدر برنامههای تکراری، کلیشهای و شیوههای تکراری و کلیشهای انجام شد؟
واقعیت این است مردم به انقلاب، نظام و رهبری مقتدر آن علاقه دارند و به آن عشق میورزند و حضور گسترده و خالصانه آنها در مراسمی مانند راهپیمایی پرشکوه 22 بهمن ناشی از همین علاقه و عشق میباشد. مردم ثابت کردهاند که هر کجا احساس تکلیف کنند در صحنه حاضر شده و گلایهها و انتقادات را به فراموشی میسپارند. این مسؤولان هستند که باید حلقه اتصال مردم به مناسبت مهمی همچون دهه فجر را بیابند و آنان را در برگزاری مراسمی که به خودشان تعلق دارد مشارکت دهند.
این مسؤولان هستند که باید بسترهای لازم برای بروز عشق و علاقه و بهرهگیری از استعدادها وتوانمندیهای اقشار مختلف مردم را فراهم کرده و نقش آنان را به رسمیت بشناسند.
مشارکت مردم در برنامهریزی دهه فجر صرفا با تشکیل جلسات، پشت درهای بسته و تصمیمگیری در غیاب آنان محقق نمیشود.
گرامیداشت دهه پرشکوه فجر باید تبدیل به فرهنگ شود. فرهنگی همانند عاشورا، غدیر، نیمه شعبان و بایستی خود مردم عهدهدار آن گردند و این امر صرفا با تشکیل کمیتههای متعدد که بسیاری از آنها عملا کارایی خود را از دست داده و نهایتا به جمع بندی فعالیتهای اداری دستگاهها بسنده میکنند به دست نمیآید.
اگر نگاه مردمی به مراسم حاکم شود چه بسا مشکلات عدیدهای که متأسفانه در راهپیمایی 22 بهمن ماه شهر قم به چشم میخورد حل و فصل گردد. آیا مشکل صوتی، نظم و انضباط، شعار و مسیر راهپیمایی آنقدر پیچیده و دشوار است که قریب به سه دهه برای رفع آن کافی نیست؟
مردمی که با انگیزه و شور و نشاط در راهپیمایی حاضر میشوند ولی به علت فقدان مدیریت کار آمد تلخ کام میگردند حق دارند از مسؤولان محترم سؤال کنند که یک سال فرصت برای تدارک مراسم در اختیار داشتند و چه کردند؟
گرامیداشت مناسبتهای ویژه و برگزاری مراسم از جمله شاخصههای مهم قدرت یک جامعه و از عوامل استحکام وحدت ملی و انسجام اجتماعی به حساب میآید، به تعبیری دیگر یکی از رموز بقاء جامعه حفظ ارزشها، سنتها، تاریخ وتمدن آن جامعه است و مراسم و گرامی داشت از زمره مهمترین و مؤثرترین ابزارهای نیل به این هدف است. برگزاری مراسم ضمن اینکه تبلور وحدت کلمه است و نمایش قدرت و ظرفیتهای موجود، آموزش و انتقال ارزشها به نسلهای بعدی و ترغیب آنان برای انجام رفتارهای مطلوب مورد نظر را نیز به همراه دارد.
البته در برگزاری مراسم باید به ساز وکارهای مربوط و معیارهای معین توجه نمود. بهرهگیری از زیبایی شناسی، هنر، فرم و طرح مناسب، محتوای غنی، تحلیل جغرافیا و مخاطب. تنوع، آشنایی زدایی، آشنایی سازی و... از جمله شاخصهای برگزاری خوب و مطلوب یک مراسم است.
همچنین باید از کارها و برنامههای سست، کلیشهای، فاقد پشتوانه علمی، کارشناسی، تکراری و سلیقهای به شدت پرهیز نمود.
برگزاری مراسم و شیوههای طراحی و اجرای مناسب آن مقولهای است که نیازمند مدیریتی قوی و کار آمد همراه با دقت نظر، ظرافت، توجه به شرایط و اقتضائات روز و فراغ بال میباشد.
بدیهی است کوچکترین خطا و غفلت موجب لطمات بزرگ به پیکره آرمانهای مورد نظر و اهداف پیشبینی شده خواهد شد.
رعایت این امور و بسترسازی برای تحقق آن بخصوص در مناسبتهای برجستهای مانند دهه مبارک فجر بسیار ضروری است. مناسبتی که متأسفانه به رغم اهمیت حیاتی و استراتژیکی که دارد آنچنان که در خور شأن آن است گرامی داشته نمیشود.
دهه فجر امسال هم گذشت و مردم بیستو نهمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی را پشت سرگذاشتند بدون اینکه در برنامهها و مراسمها شاهد تحول، نوگرایی، تعمیق و شور و حال جدیدی باشند.
مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در توصیهای به مسؤولان متذکر گردیدند، دهه فجر با عظمت هر چه تمامتر برگزار شود و یادآور شدند؛ این مراسم با هیجانهای عاطفی صحیح، باطراوت و تازه گردد.
لازم به ذکر نیست که دهه فجر نباید فقط در راهپیمایی 22 بهمن خلاصه شود، بلکه درطول دهه چنان باید زمینهسازی گستردهای به عمل آید که شور، نشاط، طراوت، انگیزه و علاقمندی مردم به نظام و رهبری به اوج خود رسیده ودر راهپیمایی یوم ا... 22 بهمن تجلی کند.
اکنون سؤال این است مسؤولان چه مقدار در این بسترسازی موفق بودهاند؟ جامعه و به تعبیر دیگر کوچهها و خیابانها، چه مقدار از فضای دهه فجر متأثر بود؟ چه تعدادی از مردم دغدغه دهه فجر را داشتند؟
اگر از برنامههای گسترده و حجیم صداو سیما به مناسبت دهه فجر صرف نظر کنیم که اصلا دهه فجر نمودی در جامعه نداشت. اگر از تعداد اندک اقلام تبلیغاتی دولتی نصب شده در سطح شهر چشم پوشی نماییم اثری از دهه فجر در شهر پیدا نمیشد و چرا بزرگترین انقلاب مردمی در برگزاری مراسم سالگرد پیروزی و آیینهای مربوط به آن از مردمی که انقلاب را به وجود آوردند جدا افتاده است؟ و چرادر سردر هزاران مغازه و دفتر کار هیچ اثری از دهه فجر دیده نمیشود؟
مساجد سنگرهای اسلام و انقلاب بوده وهستند و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) توصیه فرمودهاند که در برنامههای دهه فجر باید کلیه مساجد فعال شوند. متأسفانه باید اعتراف نمود که نقش مساجد در مراسم دهه فجر بسیار کم رنگ شده است و هیأتهای مذهبی نقش عمدهای در معنویت بخشی به حرکت توفنده انقلاب اسلامی داشتهاند. اکنون در سالگرد پیروزی انقلاب چه نقش عمدهای برعهده داشته و دارند؟
جوانان عزیز محور ونبض تپنده نهضت عاشورایی ایران بوده و در حماسههای فراوانی نقش آفرین بودند. چه نقش عملی و عینی برای آنان در برنامه ریزی دهه فجر در نظر گرفته شده است؟
بانوان شجاع که به تعبیر حضرت امام(ره) رهبران نهضت بوده و انقلاب مرهون زحمات آن هاست چه سهمی در تدارک برنامهها دارند؟
روحانیت و حوزه که پرچمدار حرکت الهام بخش حضرت امام(ره) و انقلاب جهانی اسلام بودند چه مقدار در تصمیمگیریها و برنامهریزیها مشارکت داده میشوند؟
دانشگاهها و مدارس، چه مقدار متأثر از فضای دهه فجر واقع میگردند، اصناف و کسبهای که در مسیر حرکت انقلاب همواره نقش تعیین کنندهای داشتهاند چه حرکت و برنامه عمده و فراگیری را به مناسبت دهه فجر تدارک دیده بودند؟
در دهه فجر 86 چه مقدار کار فرهنگی عمیق و تأثیرگذار صورت گرفته و چه قدر برنامههای تکراری، کلیشهای و شیوههای تکراری و کلیشهای انجام شد؟
واقعیت این است مردم به انقلاب، نظام و رهبری مقتدر آن علاقه دارند و به آن عشق میورزند و حضور گسترده و خالصانه آنها در مراسمی مانند راهپیمایی پرشکوه 22 بهمن ناشی از همین علاقه و عشق میباشد. مردم ثابت کردهاند که هر کجا احساس تکلیف کنند در صحنه حاضر شده و گلایهها و انتقادات را به فراموشی میسپارند. این مسؤولان هستند که باید حلقه اتصال مردم به مناسبت مهمی همچون دهه فجر را بیابند و آنان را در برگزاری مراسمی که به خودشان تعلق دارد مشارکت دهند.
این مسؤولان هستند که باید بسترهای لازم برای بروز عشق و علاقه و بهرهگیری از استعدادها وتوانمندیهای اقشار مختلف مردم را فراهم کرده و نقش آنان را به رسمیت بشناسند.
مشارکت مردم در برنامهریزی دهه فجر صرفا با تشکیل جلسات، پشت درهای بسته و تصمیمگیری در غیاب آنان محقق نمیشود.
گرامیداشت دهه پرشکوه فجر باید تبدیل به فرهنگ شود. فرهنگی همانند عاشورا، غدیر، نیمه شعبان و بایستی خود مردم عهدهدار آن گردند و این امر صرفا با تشکیل کمیتههای متعدد که بسیاری از آنها عملا کارایی خود را از دست داده و نهایتا به جمع بندی فعالیتهای اداری دستگاهها بسنده میکنند به دست نمیآید.
اگر نگاه مردمی به مراسم حاکم شود چه بسا مشکلات عدیدهای که متأسفانه در راهپیمایی 22 بهمن ماه شهر قم به چشم میخورد حل و فصل گردد. آیا مشکل صوتی، نظم و انضباط، شعار و مسیر راهپیمایی آنقدر پیچیده و دشوار است که قریب به سه دهه برای رفع آن کافی نیست؟
مردمی که با انگیزه و شور و نشاط در راهپیمایی حاضر میشوند ولی به علت فقدان مدیریت کار آمد تلخ کام میگردند حق دارند از مسؤولان محترم سؤال کنند که یک سال فرصت برای تدارک مراسم در اختیار داشتند و چه کردند؟
زمستان 86 با همه برکاتش فرا رسید. پیش بینی شده بود زمستان سختی خواهیم داشت. بارش برف، سرما، یخبندان و همه مسائلی که از اقتضائات این فصل به شمار میرود. طبیعی است هم مردم و هم مسؤولان ضمن آمادگی باید برنامه ریزیهای ویژهای برای استقبال و بدرقه از این فصل پر برکت داشته باشند. تدارک و سرویس لوازم گرمازا، پوشاک زمستانی، تمهید و آماده سازی امکانات و تجهیزات مناسب برای پیشگیری از آسیبهای احتمالی و اطلاعرسانی منطقی و متعادل به مردم از بدیهیترین فعالیتهایی است که باید در جامعه انجام گیرد.
آغاز بحران
بارش برف آن هم درحجمی بسیار پایین فی نفسه بحران نیست اما در شرایطی میتواند بحران ساز باشد. کما اینکه در بسیاری از نقاط سردسیر حتی بیشتر از یک متر برف میبارد یخبندان و سرمای هوا تا چند ماه طول میکشد ولی نشانهای از بحران و به هم ریختگی امور درآن نقاط دیده نمیشود. حال چگونه بارش رحمت الهی به زحمتی طاقت فرسا و کلافه کننده برای مردم تبدیل شده معلول مسائل بسیاری است که حتما باید به آن پرداخته شود. غفلت از این عوامل و سرگرم شدن به مباحث جزیی وبی فایده سودی به حال مردم و حتی مسؤولان نخواهد داشت.
بدین ترتیب بارش اولین برف و بروز اولین موج سرما درقم به یک باره شرایط بحرانی را در قم حاکم کرد. احتمالا با توجه به اطلاع رسانی خوب رسانهها مردم پیش بینی چنین وضعی را میکردند و این زمینگیر شدن و انفعال مسؤولان و مدیران استان بود که شرایط را حادتر نمود. روزهایی که گویی شهر مرده و سررشته امور از دست در رفته و به طور کلی قفل شده بود.
آنچه اتفاق افتاد :
بر اثر بارش چیزی حدود 20 سانتی متر برف معابر اصلی و فرعی استان به خصوص شهر قم غیر قابل تردد شد. در خیابانها به جز برخی مسافرین بخت برگشته و کارمندانی که طبق صلاحدید جدید جناب آقای استاندار برای خدمت به مردم محکوم به پیاده روی روی برف، یخنوردی و سرماخوردگی شدید شده بودندکسی دیده نمیشد.
از آن چند هزار تاکسیهای شیک و رنگارنگ همیشگی که زینت بخش خیابانهای قم بود خبری نبود. تمام شهر را اکه میگشتی شاید به اندازه تعداد انگشتان دست هم تاکسی نمییافتی. تازه همین تعداد هم مثل همیشه فقط منتظر کلمه شیرین و دوستداشتنی «دربستی» بودند. به طوری که رانندهای از یک کارمند مبلغ پنجاههزار ریال برای مسیر میدان امام خمینی(ره) تا 45 متری صدوق مطالبه مینمود.
آژانسها رسماً از مشتریان خود تا پنج برابر کرایه درخواست میکردند. بی سرو سامانی و آشفتگی شهر بحران زده قم به جایی رسید که مردم از ترس قحطی به نانواییها هجوم برده و با درهای بسته نانواییها و یا صفهای طویل چند ده نفری مواجه شدند. منابع توزیع آب شیرین یخ بست و به سرنوشت لولههای آب خانگی پیوست. ترکیدگی کنتورهای آب به اوج رسید و اقلام ضروری همچون پارو، ضدیخ، پشم شیشه و به خصوص زنجیر چرخ از دو تا ده برابر قیمت واقعی فروخته شد.
بوی گند زبالههای انباشته شده، سر تاسر شهر را فراگرفت و مردم مستأصل و نگران منتظر فرجی بودند.
در یکی از خیابانهای اصلی مردی را دیدم که با نگرانی تمام در صدد بود همسر بیمارش را به مطب و یا بیمارستان برساند اما نه راه پیاده داشت چون یخبندان و سرما اجازه این کار را نمیداد و نه راه سواره چون حتی پرنده هم در آن خیابان پر نمیزد و نهایتا مأیوسانه به خانه برگشت.
اکنون چه وضعیتی داریم ؟
اکنون هم که دو هفته از امواج برف و سرما میگذرد هنوز بسیاری از مشکلات و مسائل گفته نشده و یا به طور کامل برطرف نشده است.
هنوز هم کوچهها و خیابانهای بسیاری بر اثر انباشته شدن برف و یخزدگی مسدود بوده و زندگی مردم را مختل نموده است.
خانوادههای بسیاری با یخزدگی آب لولهکشی سر در گریبانند و راه چارهای نمییابند.
مسیر مجامع، مساجد، مدارس، و حتی اطراف حرم مطهر کامل پاکسازی نشده است. زبالههای انباشته شده بسیاری در کنار خانهها، کوچهها و خیابانها به چشم میخورد.
مسافری که به خاطر حسن تدبیر مسؤولان محترم مجبور شده بود روز عاشورا عطای تاکسی و اتوبوس را به لقایش ببخشد و راهی طولانی از حرم مطهر به یکی از مناطق قم را بپیماید بیشتر از آنکه از فقدان وسیله نقلیه عمومی گلایه کند از بیتوجهی مسؤولان به اوضاع بهداشتی خیابانها و تجمیع زبالهها ناله میکرد و مردم و مسؤولان را به رعایت بیشتر حرمت حرم مطهر و شهر مذهبی قم فرا میخواند. صفهای طولانی پمپ بنزینها هنوز ادامه دارد. مردم از داشتن آبشیرین به علت یخزدگی منابع و کمبود آن معذب هستندو...
احساس مسؤولیت، لطفا کمی بیشتر!
بی شک بیشترین سهم در آرامش و تسکین قلوب مردم را عذرخواهی جناب آقای استاندار از مردم و ورود ایشان به عرصه مدیریت بحران داشت. حداقل مردم احساس کردند نماینده عالی دولت در استان وضعیت و عمق مشکلات مردم را درک میکند. اما آیا این عذر خواهی کافی است؟!
مردم توقع دارند این مسأله روشن شود که چرا به رغم پیشبینیهای قبلی هواشناسی و اعلام رسمی شهر قم به عنوان یکی از شهرهای بحرانی در کشور تمهیدات و پیشگیریهای لازم در این رابطه به عمل نیامد؟
نگرانی مردم این است، مدیرانی که نتوانند بحران کوچکی مثل بارش برف را مدیریت کنند چگونه از عهده بحرانهای جدیتر و بزرگتر برخواهند آمد. چرا مگر نه اینکه اقتضاء مدیریت کار آمد این است که مدیران همواره چندین قدم جلوتر از دیگران باشند؟!
تأسف بارتر اینکه برخی دوستان چشمان خود را به روی حقایق بسته و به نحوی اظهار نظر میکنند که گویا هیچ اتفاقی در شهر نیفتاده است. بر خلاف گفته برخی از اعضای شورای محترم شهر، هیچ احدی توقع ندارد، شهرداری برف پشت بام خانههای آنان را پاکسازی کند اما توقع اینکه بعد از دو هفته اوضاع شهر به حالت عادی برگردد توقع بیجایی است؟!
اینکه میبایست حریم مساجد، مدارس، مجامع و بخصوص حرم مطهر حضرت معصومه(س) پاکسازی میشد«نگاه سیاسی» و «بهره بردای جناحی» است؟
اینکه مردم توقع دارند بعد از روزها آب شرب آنان تأمین شود و برای تهیه یک ظرف بیست لیتری آب شیرین دوساعت در صف نایستند «جو سازی» است.
مگر مسؤولیت این همه اتفاق را چه کسی پذیرفته که پیشنهاد میشود بایستی از دانش آموزان برای برف روبی و پاکسازی معابر استفاده میشد؟ آیا همه این توقعات به حساب «پلکانی برای صعود» گذاشته میشود؟
جای شکر دارد «آفتاب مهربان و بیمنت» با اراده خداوند چند روزی تابید و زمینه را برای هر چه پرشورتر برگزار شدن مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورای حسینی فراهمتر کرد، وگرنه مردم از این فیض هم بیبهره میشدند.
چرا فرا فکنی؟!
مجموعه شورای محترم شهر و به خصوص شهردار محترم، مسؤولان مستقیم خدمات شهری و تنظیم امور و مدیریت مسائل مربوط هستند. فرافکنی، توجیهات سطحی و برچسب زدن به دیگران نه تنها مشکلی را حل نمیکند که نوعی ضعف، انفعال و فرار از مسؤولیت تلقی میگردد.
کم ترین توقع از این عزیزان این بود که به خاطر مشکلات و معضلات سختی که در روزهای اخیر برای مردم ایجاد شد، روزهایی که نه تنها امکانات و قابلیتها که ذهن و فکر بعضی از مدیران نیز یخ بسته بود همانند جناب استاندار از حضرت معصومه(س)، مراجع معظم، علماء و مردم نجیب قم عذر خواهی کنند. یادمان باشد «برف به زودی آب میشود» ولی نوع برخورد و نگاه مسؤولان همچنان در ذهنها خواهد ماند.
چرا سفر چین و ما چین؟!
درست در شرایطی که مردم بیشترین احتیاج را به حضور مؤثر مسؤولان شهری داشتند آن بزرگواران در سفر«چین» به سر برده و موکلین خود را تنها گذاشتند.
فارغ از اهداف و دستاوردهای احتمالی این سفر باید به این عزیزان یاد آور شد، چرا راه دور میروید؟
همین اصفهان در برخی موارد حداقل پنجاه سال از ما جلوتر است. در تهران مدیریت شهری چنان با اقتدار و تدبیرامواج سرما را در هم کوبید که شیرینی برف همچنان درذائقه مردم تهران مانده است.
سری به مشهد مقدس بزنید که چگونه حتی در سختترین شرایط زوار ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) را گرامی داشته و با هماهنگی کامل و مدیریتی قوی خاک قدم زوار رضوی را توتیای چشم خود مینمایند؟!
سفری به شهرهای سردسیر کشور که بعضا حتی بیش از یک متر برف در آنها میبارد ولی ذره ای از امور جاری شهر قفل نمیشود بزنید خوب است به جای رؤیا پردازی و افکار آرمانی،طرح ها و پروژههای نیمه تمام که برخی از آنها از همان آغاز، بوی ناکامی میداد هر چه سریعتر تعیین تکلیف چهره شهر زیباتر و مطلوبتر شود.
آخرین نکته :
باید از گذشته درس گرفت. باسعه صدر و اخلاق نیکو تذکرات و انتقادات را پذیرفته و آن را حمل بر غرض ورزی و یا سیاسی کاری نکرد و با برنامهریزی منسجمتر، کارشناسیتر و واقع بینانهتر همراه با همدلی، هماهنگی ووحدت رویه، موانع و مشکلات را از پیش پا برداشت و اجازه نداد بحران های کوچکی از قبیل آنچه پیش آمده آبرو و حیثیت استان و توانایی مدیران آن را به چالش بکشاند. بدیهی است خداوند متعال و ارواح پاک علما، صلحا و شهدا و به خصوص حضرت فاطمه معصومه(س) ناظر و شاهد اعمال و نیات بوده و هر کس در مقابل گفتهها و کردههای خویش باید پاسخگو باشد.
گفتگویی با حجه الاسلام مسعود صفی یاری
آقای مسعود صفی یاری مسئول طرح و برنامه سازمان تبلیغات اسلامی استان قم در گفتگو با خبرنگار سایت بوی سیب گفت: رادیو رسانه ای فراگیر است و بخش رادیو معارف به عنوان رسانه ای برتر با مخاطبین ثابت و پر و پا قرص و دارای اعتبار و جایگاه بین المللی، نقش بسیار مهمی در ترویج و گسترش فرهنگ دینی و آموزه های انسان ساز دین اسلام در سطح مخاطبین، بخصوص نسل جوان دارد.
وی ادامه داد: خوشبختانه مخاطبین این رادیو بر خلاف بخش های دیگر مقطعی نبوده و دارای ارتباطی مستمر و موثر با رادیو معارف هستند که البته این موضوع، مسئولیت مدیران پرتلاش این رسانه را سنگین تر می کند.
حجه الاسلام صفی یاری در پاسخ دیگر سئوال خبرنگار ما، اینترنت را ابزاری قوی، فراگیر و سهل الوصول دانست که می تواند در راستای فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی بسیار موثر باشد.
وی افزود: جای تأسف دارد بخش فرهنگی کشور هنوز نتوانسته آنطور که باید و شاید از این ابزار برای تبلیغ دین و ترویج و تبیین اخلاقیات بهره برداری کرده و فضای استفاده منفی از این ابزار را به حداقل برساند.
مسئول طرح و برنامه سازمان تبلیغات اسلامی استان قم در قسمتی از سخنانش اعلام داشت که برگزاری چنین مسابقه ای زمینه سازی خوبی است جهت بهره گیری مفید و سالم از این رسانه که می تواند خوراک فرهنگی و تبلیغی مناسبی برای کاربران باشد.
وی ادامه داد: با توجه به سرگردانی تعداد کثیری از کاربران اینترنتی و سوءاستفاده دشمن از این نقطه ضعف و تبلیغ سایتها و برنامه های انحرافی شان، ارائه یک خطی مشی سازنده و مفید به کاربران در مقوله مهم فرهنگ سازی در اینترنت می تواند نقش موثری در سالم سازی هر چه بیشتر این فضای مجازی ایفا کند.
صفی یاری گفت: یکی از ویژگیهای بارز این مسابقه و سایت مربوطه این است که یک حسینیه اینترنتی به وسعت همه عالم راه انداخته و تمام ارادتمندان اهل بیت (ع) در هر کجا هستند را به راحتی پوشش می دهد، بطوریکه هر کاربری با شرکت در این برنامه، خود را عزادار سرور و سالار شهیدان عالم، حضرت امام حسین (ع) دانسته و با اشتیاق تمام و خلوص نیت، تواناییهای فکری و ذهنی خود را در این فضا به نمایش می گذارد.
وی گفت: ویژگی بعدی را انتخاب نام زیبا و محتوای غنی طرح بوی سیب می توان برشمرد که نشان دهنده این مهم است که دست اندرکاران این مسابقه از ذوق هنری بالایی برخوردار بوده و با یک رویکرد تخصصی و عمیق و از نگاه آسیب شناسی وارد شده اند و امیدواریم که نتیجه و اثربخشی اینکار را در روزهای بعد از مسابقه مشاهده کنیم.
همچنین مسئول طرح و برنامه سازمان تبلیغات اسلامی استان قم یکی از آفات بزرگ در کارهای فرهنگی و تبلیغی را مقطعی بودن آنها دانست و اذعان داشت اصولا کار فرهنگی باید مستمر باشد تا بتواند تأثیر خود را بر جامعه بگذارد.
وی در ادامه خواستار استمرار چنین حرکت فرهنگی و موثر بعد از ماه محرم شد و اظهار داشت: در رابطه با بعضی معصومین بزرگوار از جمله امام سجاد (ع)، امام باقر (ع)، امام موسی کاظم (ع) و دیگر امامان معصوم (ع) که درباره آنها کمتر کار شده باید سعی شود مشابه چنین طرح هایی با موضوع این امامان نیز تدارک و اجرا گردد.
آقای مسعود صفی یاری در پایان با اشاره به همکاری سازمان تبلیغات اسلامی با رادیو معارف در گذشته، خاطر نشان کرد باید این همکاری متقابل گسترش یافته و مسابقه بوی سیب آغاز یک تعامل موثر، منسجم و مفید باشد.
گفتنی است سازمان تبلیغات اسلامی قم ضمن متقبل شدن بخشی از جوایز مسابقه وبلاگ نویسی بوی سیب، در زمینه محتوایی نیز با رادیو معارف همکاری دارد.