یکی از شیعیان و ارادتمندان امام صادق ( ع ) به خدمت ایشان رسید و از فقر و تنگدستی شدیدی که به او روی آورده بود گلایه کرده و از امام تقاضای کمک نمود .
امام پس از شنیدن سخنان او خطاب به وی کرده و فرمود :«انت من شیعتنا و تدعی الفقر و شیعتنا کلهم اغنیاء » تو اظهار فقر می کنی در حالی که شیعه ما اهل بیت هستی . همانا شیعیان ما همگی دارای سرمایه های بزرگی هستند . تو سرمایه بزرگی داری که اگر به آن توجه کنی از همه چیز و همه کس بی نیاز خواهی شد .امام که تعجب مرد را دید ادامه داد : اگر کسی از ثروتمندان به تو پیشنهادی دهد که تمام روی زمین را پر از نقره کرده و به تو بدهد و فقط تنها انتظارش از تو این باشد که در مقابل این لطف دوستی و ولایت ما اهل بیت را از دلت بیرون کنی و نسبت به دشمنان انان اظهار دوستی نمایی چه خواهی کرد .
مرد عرضه داشت : یابن رسول الله هرگز دست از دامن محمد و آل محمد (ص ) بر نمیدارم حتی اگر به جای نقره تمام زمین را برایم از طلا فرش کنند . امام با شنیدن این سخن به او فرمود : پس تو فقیر نیستی . فقیر کسی است آنچه تو داری نداشته باشد . سپس مقداری پول به او داد و اواز محضر امام مرخص شد
مهر تو را به عالم امکان نمی دهم این گنج پر بهاست من ارزان نمی دهم
گر انتخاب جنت و کویت به من دهند کوی تو را به روضه رضوان نمی دهم
عید ولایت و امامت بر شیعیان مولا علی (ع) مبارک
ماه شریف ذیحجه اعمال و آداب ویزه ای دارد که از جمله آن دورکعت نماز است که در شب های دهه اول این ماه و بین نمازمغرب و عشا اقامه می گردد .روش بجا آوردن این نماز به این شرح است :
در هر رکعت پس از خواندن حمد و سوره توحید آیه شریفه 142 سوره مبارکه اعراف را قرائت کند :
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبعْ سَبیلَ الْمُفْسِدِینَ.
از همه کسانی که توفیق اقامه این نماز ارزشمند را دارند التماس دعا دارم .
ماه ذیحجه بوی خدا می دهد ، بوی مکه ، کعبه ، صفا ، منی ، " لبیک اللهم لک لبیک " بوی ملکوت ، بوی انس ، بوی آشتی ،
با آغاز ماه ذیحجه بوی " واعدنا موسی ..." و نماز دهه اول ، عطر " ایاما معلومات " و عطر معرفت به مشام جان می رسد . بیهوده نیست که روزه روز اول این ماه ارزش روزه هشتاد ماه دارد ، پس می شود ره چندساله را در یک روزپیمود به شرطی که .....
اول این ماه مبارک بوی وصال می دهد ، بوی عشق ، پیوند مهر وماه ، علی و فاطمه ...... علی جان فاطمه امانتی است در دست تو .... خوب امانت داری کن ......
ماه ذیحجه بوی عرفه می دهد ، " اللهم یا شاهد کل نجوی .... " ، عرفه روز اختصاصی دعا ونیایش همگام وهمراه با ثار الله ، روزی که روزه گرفتن در آن کفاره نود سال است و زیارت امام حسین (ع) در آن روز ثواب یک ملیون حج در رکاب حضرت صاحب الزمان (ع) ، یک ملیون عمره در رکاب پیامبر اعظم (ص) ، آزاد کردن یک ملیون برده و....دارد به شرطی که ....
ماه ذیحجه بوی قربان می دهد ، بوی قربانی ، قربانی کردن نفس ، قربانی عزیزترین چیزها در برابر محبوب و بوی عشق و عاشقی . نماز عید ، زیارت عاشورا ......
پرواز .....ملکوت ...
ماه ذیحجه عطر ولایت دارد و بوی غدیر را در زمین و زمان می پراکند . یا علی گفتیم و عشق آغاز شد ،
من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه "
عید غدیر عید گل های یاس است و تجلیگاه پیوند رسالت و امامت ، روز اتمام نعمت و اکمال دین ، روزی که لبخند وتبسم مومنین شرافت و عظمت بالاتری یافته و رحمت و عنایت خاصه الهی در دنیا و آخرت را به ارمغان می اورد .
ماه ذیحجه بوی دیگری دارد ... بوی خون ... بوی کربلا ... بوی حسین ...زینب ...عباس ...علی اکبر ...علی اصغر ...رقیه .... عطش .... تازیانه ... خیمه ها.. بوی هفتاد دو حاجی که همه با رنگ خدایی در شط خون شنا کردند . السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
هفتاد و حاجی همه با رنگ خدایی
از مکه برون گشته شده کرببلایی
هر پیر وجوان در ره معشوق فدایی
جسم وسرشان کرده زهم میل جدایی
ماه ذیحجه آغاز شده است .... سی ونه روز دیگربه حماسه عشق بازی و رقص شمشیر باقی مانده است .....سی ونه روز دیگر حسین به دیدار خدایش می رود ... آغوش مادرش .... جدش ... پدرش ...حسنش .... محسن .....
شب بیست و پنجم ذی القعده، شب دحوالارض، یعنى پهن شدن زمین از زیر کعبه به روى آب و از شبهاى بسیار شریف است که رحمت خدا در آن نازل مىشود و قیام به عبادت در آن اجر بسیار دارد.از حسن بن على وشّاء روایت شده که گفته: من کودک بودم که با پدرم در شب بیست و پنجم ماه ذیالقعده در خدمت حضرت رضا(ع) شام خوردیم، حضرت فرمود امشب حضرت ابراهیم و حضرت عیسى(علیهما السلام) متولد شده اند و زمین از زیر کعبه پهن شده، پس هرکه روزش را روزه بدارد چنان است که شصت ماه روزه داشته باشد .در روایت دیگر است که فرمود: در این روز حضرت قائم(عج) قیام خواهد کرد.
روز دحوالارض یکى از چهار روزى است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است و در روایتى آمده که روزه این روز همانند روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر آمده که کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شب را به عبادت به سر آورد، براى او عبادت صد سال نوشته شود و براى روزهدار این روز که هرچه در میان زمین و آسمان است استغفار کند و این روزى است که رحمت خدا در آن منتشر شده و براى عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیارى است.
در این روز جز روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل دیگر وارد است:
اول: نمازى که در کتابهاى علماى شیعه از اهل قلم روایت شده و آن دو رکعت است در وقت چاشت[بالا آمدن آفتاب تا پیش از گذشتن از وقت ظهر] در هر رکعت پس از سوره «حمد» پنج مرتبه سوره «و الشمس» خوانده شود و پس از سلام بگوید، لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ هیچ جنبش و نیرویى نیست مگر به خداى برتر بزرگ. آنگاه دعا کند و بخواند: یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ اى نادیده گیر لغزشها لغزشم را نادیده گیر، اى اجابت کننده دعاها، دعایم را اجابت کن، اى شنواى صداها، صدایم را بشنو و به من رحم کن و از بدیهایم و آنچه نزد من است درگذر، اى صاحب بزرگى و بزرگوارى.
دوم: خواندن دعایى که شیخ در کتاب «مصباح» فرموده: خواندن آن مستحب است: اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَى کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ خدایا اى گستراننده کعبه و شکافننده دانه و برگیرنده سختى و برطرف کننده هر گرفتارى. از تو مىخواهم در این روز از روزهایت که حقش را بزرگ گرداندى و سبقتش را پیش انداختى و آنرا نزد اهل ایمان امانت و به سوى خود وسیله قرار دادى و به رحمت گستردهات که بر محمد درود فرستى آن بنده برگزیدهات در پیمان نزدیک، روز دیدار، شکافنده هر امر بسته و دعوت کننده به حق و بر اهل بیت(ع) پاکش آن راهنمایان و روشنکنندگان راه حق، ستونهاى جبار و متولیان بهشت و دوزخ و عطا کن به ما از عطاى در خزانهات که نه بریده شود و نه منع گردد تا به وسیله آن توبه و بازگشت خوبى براى ما فراهم نمایى. یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَى یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَى طُولِ الْبِلَى إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَى وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ اى بهترین خوانده شده و کریمترین امید شده، اى کفایت کننده، اى وفادار، اى آنکه لطفش پنهانى است، به لطفت به من لطف کن و به عفوت خوشبختم نما و به یارىات تأییدم فرما و از ذکر کریمانهات فراموشم مکن به حق متولیان امرت و نگهبانان رازت و از گرفتاریهاى روزگار تا روز قیامت و برانگیختهشدن حفظم کن هنگام بیرون آمدن جانم و فرو رفتن در قبرم و تمام شدن کارم و سپرى شدن عمرم. اولیایت را به بالینم حاضر کن، خدایا یادم کن، بر طول پوسیدگى، زمانى که در میان تودههاى خاک فرود آیم و فراموشکنندگان از مردم فراموشم کنند و در خانه اقامت فرودم آر و در منزل کرامت جایم ده. وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَى مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ و از دوستان اولیایت و برگزیدگان و خاصان درگاهت قرارم ده و دیدارت را بر من مبارک گردان و پیش از فرارسیدن پایان عمرم حسن عمل روزىام فرما، درحالىکه پاک از لغزشها و گفتار بىپایه و منطق تباه باشم. خدایا مرا به حوض پیامبرت محمد(درود خدا بر او و خاندانش) وارد کن و از آن به من بنوشان، نوشاندنى سیراب کننده، روان و گوارا که پس از آن هرگز تشنه نشوم و از ورود به آن طرد نگردم و از آن منع نشوم و آنرا قرار ده برایم بهترین توشه و کاملترین وعدهگاه، روزى که گواهان به پا مىخیزند. خدایا لعنت کن گردنکشان گذشته و آینده را، هم آنانکه حقوق اولیایت را به ناحق به خود اختصاص دادند. خدایا پایههایشان را بشکن و پیروان و عمالشان را نابود ساز. زمیههاى هلاکتشان را به زودى فراهم فرما و کشورهایشان را از دستشان بگیر و راههایشان را بر آنان تنگ کن و بر آنانکه با آنان سهیم و شریکند لعنت فرست. اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّى تَرْضَى وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَى یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَى جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّى نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَى مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ خدایا در فرج دوستانت شتاب کن و حقوق تاراج رفته آنان را به آنان بازگردان و قائم آنان را به حق آشکار کن و او را یارىرسان دینت بدار و درباره دشمنانت فرمانده به فرمانت قرار ده. خدایا فرشتگان پیروزى را گرداگرد او همواره بدار و به آن دستورى که در شب قدر به او القا کردى او را انتقام گیرنده خویش قرار ده تا جایى که خشنود شوى و دینت به وسیله او و به دست او به گونهاى نو و تازه بازگردد و حق به طور کامل ناب شود و باطل به صورت همه جانبه به دور افکنده شود. خدایا! بر او و همه پدرانش درود فرست و ما را از همنشینان و خاندانش قرار بده و در زمان بازگشتش ما را برانگیز تا در دوران او در شمار یارانش باشیم. خدایا درک قیامش را روزى ما کن و در روزگارش ما را حاضر کن و بر او درود فرست و سلام او را به ما باز رسان. درود و رحمت خدا و برکاتش بر او باد.
میرداماد در رساله «اربعه ایام»، در بیان اعمال روز دحوالارض نوشته است: زیارت امام رضا(ع) در این روز افضل اعمال مستحب و مؤکدترین آداب مىباشد
جنگ تمام شد اما غافل از آنکه جنگی با عزت و سربلندی برای ایران به پایان رسید علیرغم همه ابعاد و پیچیدگی و تلفات جنگی کوچک و جهادی اصغر بود و میدانی پیچیده تر، سهمگین تر و خسارت بار تر و جنگی بزرگتر و پرداخته تر در پیش است، جنگی که نه تنها به رفع مرزهای زمینی که به فتح مرزهای فرهنگی، اخلاقی و معرفتی می اندیشد، جنگی که در مرحله اول با خاک و سرزمین جغرافیا سر و کار ندارد که مغزها و قلبها را در تیر رس مستقیم خود قرار داده و سپس گام در تصرف سرزمین می گذارد.
در این جنگ از تهاجم نظامی پر سر و صدا، انفجارها، تلفات انسانی عمومی، موشک باران و بمبارانهای وحشتناک و رعب آور خبری نیست بلکه تهاجمی بسیار نرم و ظاهری آراسته، زیبا، جذاب آرام و فریبنده ای را شاهد هستیم که حتی عده ای از خودی ها نیز منفعل شده و وجود چنین جنگی را انکار کرده و آن را با تعامل فرهنگی اشتباه می کنند.
در جنگ فرهنگی دشمن لباس دوست میپوشد و گرگ لباس میش، شیطان لباس مصلح و بی بندو باری و بیعفتی لباس تمدن و پیشرفت و تمامی شئونات جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد، از گفتار تا اخلاصش را از معماری تا معاشرتهای اجتماعیش را از مهد کودک تا دانشگاهش را از آبدارخانه اداره تا آشپزخانه منازلش را، همه و همه را تحت تاثیر آموزه های فرهنگ مورد نظر خویش در می آورد.
برای تهاجم فرهنگی مانع و بازدارنده ای وجود ندارد و هیچ سازمان و ملل و شورای امنیتی هم خود را مسئول نمی دانند که حداقل با صدور بیانیه ای معترضانه و یا بیخاصیت مواضع خود را اعلام کنند و تهاجم فرهنگی تا اندرونی خانهها و خلوت گاههای ما هم نفوذ کرده و برای آن برنامه دارد.
صحنه میدان او بسیار فراتر از جنگ نظامی است او تشخیص میدهد مردم چه باید بخورند چه باید بکنند، چه چیزی را ببینند و چه چیزی را نبینند، چه چیزی را بشنوند و چه چیزی را نشنوند، کجا بروند و کجا نروند، چه بنویسند و چه چیزی ننویسند، چه چیزی را باور کنند و چه چیزی را باور نکنند و ....
در جنگ فرهنگی میزان مجروحین، اسرا و تلفات بسیار سهمگین است اما نکته این است که این بزرگانند و در ابتذال همواره به این اسارت افتخار می کنند و در این جنگ مردان غیرتشان را گم میکنند و زنان حیا و عفتشان را و هیچ یک هم به روی خودشان نمیآورند.
در جنگ نظامی فرمان فرمانده برای همه حجت و تخلف در آن جرمی سنگین محسوب شده و به دادگاه نظامی و مجازاتهای سنگین ختم میشود اما در هجوم فرهنگی علیرغم دستورات مکرر و موکد مقام معظم رهبری به عنوان فرمانده عالی جبهه فرهنگی و انذارهای صریح ایشان نه تنها سنگربندی متناسبی به عمل نیامده که پس از سه دهه از انقلاب میگویند ما به جنگ فرهنگی اعتقادی نداریم.
پس باور کنیم جنگ فرهنگی بسیار سخت تر و گستردهتر و پیچیدهتر از جنگ نظامی و نفوذ و تلفات آن بسیار بیشتر از جنگ نظامی است، باور کنیم در این جبهه کوتاهی شده و جامعه به خصوص جوانان و نوجوانان در مصاف با دشمن تا بن دندان مسلح با کمترین آموزش و پشنوانه رها شدهاند.
علامه لاهیجانی انصاری روزی از آیت الله قاضی (ره) پرسیدند که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد؟ ایشان در جواب فرمودند: «پس از 5 بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:
«اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من تشاء: بار پروردگارا! مرا در حصن و پناهگاه خود و در جوشن و زره محکمت قرار بده که در آن هر کس را که بخواهی قرار میدهی تا گشایش یابد.»
انتخابات یازدهم ریاست جمهوری از زوایای مختلف دارای اهمیت و حساسیت مضاعفی است که آن را بسیار مهم و سرنوشت ساز کرده است، اهمیت این دوره از انتخابات به اندازهای است که مقام معظم رهبری آن را مصداق و جلوه حماسه سیاسی و امری حیثیتی برای نظام اسلامی قلمداد فرمودهاند.
بدیهی است برای تحقق این حماسه جهادی و حرکت جهشی نیاز به عزمی جدی، همگانی و مسئولانه است که هم مسئولان، هم مردم و هم نامزدها باید به آن مبادرت کنند.
الف) وظیفه مسئولان اجرایی:
مسئولان باید به این نکته واقف باشند که مسئولیت و حاکمیت امانتی است که مردم برای دوره مشخصی به آنان سپردهاند و اکنون وقت آن است این امانت، صادقانه و خالصانه به فرد دیگر و تیم دیگری سپرده شود. آنان باید با بسترسازی مناسب، تجمیع ظرفیتها و قابلیتها و همسو شدن با آرمانها و منویات مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) و براساس قانون اساسی، انتخاباتی پرشور، سالم و در شان نظام اسلامی را مدیریت کنند.
بدیهی است هرگونه بغض و بهانه تراشی، اعمال سلیقه، دخالت دادن گرایشات باندی و جریانی، استفاده از بیتالمال به نفع جریان حاکم و یا جریان موردنظر، استفاده ابزاری و سوءاستفادهاز امکانات، برنامهها و ظرفیتها و مقبولیتها در راستای تخریب دیگران حاشیهسازی و سیاهنمایی، ایجاد فضای یاس و نا امیدی در جامعه و مواردی از این قبیل با اصل امانتداری و مسئولیت در نظام اسلامی منافات دارد.
هیچ مسئولی حق ندارد به خاطر منافع شخصی و یا منافع سیاسی، حزبی و باندی از خط ولایت و قانون اساسی عبور کرده و سپس آن را با روشهای عوامفریبانه و منحرفانه توجیه کند.
ما از قرآن آموختهایم هر فردی از ولی امر خویش جلوتر و یا عقبتر بیفتد هلاک میشود و هر کس مشمول این نهی قرآنی گردد شایستگی تصدی مسئولیت در نظام اسلامی را ندارد.
بنابراین مسئولان نظام بهویژه مسئولان قوه اجرایی باید به این نکته مهم توجه کنند مبادا تفکرات الحادی و انحرافی، غرور و لجبازی و دلبستگی به قدرت هرچند در پوشش خدمت به مردم آنان را به پرتگاه مقابله با ولایت و قانون اسلامی بکشاند که در این صورت مردم ثابت کردهاند با هیچ کس عقد اخوت نبستهاند و هر فرد و جریانی قدمی هرچند کوچک از خط امام و رهبری و قانون سیاسی فاصله بگیرد مطرود ملت خواهد شد و اگر کسی این را باور ندارد نگاهی به گذشته انقلاب و سالهای پیشین بنماید تا سرگذشت امثال بنیصدر برای او عبرتی شود.
ب) وظیفه مردم
مردم آگاه و نجیب ایران اسلامی همواره با بصیرتی ژرف و اعتقادی راسخ نسبت به نظام و ولایت، اوج وفاداری خود را نشان داده و با از خودگذشتگی و بزرگواری از کنار برخی کوتاهیها و قصور مسئولان گذشته و آن را نه به حساب نظام و ولایت که به حساب بیکفایتی افراد مینویسند.
اما با توجه به حسیاسیت این دوره از انتخابات و ضرورت نگاه بصیرانه، عمیقتر و تحلیل ژرفتر به موضوع موارد زیر به عنوان تذکر یادآوری میشود.
1 – در انتخابات به جوسازیها و شعارها اتکاء نشود بلکه به عملکردها و شاخصهای اساسی توجه شود. مقام معظم رهبری از ابتدای سالجاری توجه همگان را به انتخابات و جایگاه و حساسیت آن معطوف کرده و با تبیین شاخصههای رئیس جمهور مطلوب راهی روشن فرا راه همگان نمایان ساخته است. مناسب است مردم فهیم بهویژه نخبگان و جوانان با تامل کافی در بیانات رهبری و تطبیق مصداقها با شاخصها و انتخاب اصلح با رای حداکثری، حماسه سیاسی 92رابه تضمین اساسی و ریشهای برای اسلامیت، جمهوریت و سلامت نظام اسلامیتبدیل کرده و برای همیشه امید بدخواهان خارجی و منحرفان داخلی را به یاس مبدل سازند.
2 – آنچه در این دوره مهم است حضور پرصلابت و حداکثری برای تحقق حماسه سیاسی در صحنه انتخابات است .لذا لازم است همه مردم نسبت به اصل حضور در انتخابات احساس وظیفه و تکلیف کرده و انتخابات 92 را به خاطرهای خوشایند و امیدزا برای دوستان و ناگوار و تلخ برای دشمنان تبدیل کنند.
3 – واضح است رئیس جمهور کشور اسلامی ایران که برگرفته از هویتی دینی و فرهنگی و نظام ولایتی است باید از گذشته ای قابل دفاع ، کاملا روشن و شفاف، کارآمدی کاملا محرز و مستند و قابل عرضه، ولایتمداری بیچون و چرا، ایمانی ناب و خالص و نه التقاطی برخوردار باشد.
بدیهی است فردی که گذشتهاش مبهم بوده و یا قابل دفاع نیست و هیچ ردپایی از وی در دوران مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی، عرصه دفاع مقدس و صحنههای دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی در طول سه دهه گذشته به چشم نمیخورد شایستگی سکانداری کشتی انقلاب در دریای متلاطم و طوفانهای مهیب امروزرا ندارد.
4 – پس از گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلابهای دیگر زمان آزمون و خطا سپری شده است. افرادی که کارآمدی آنان حتی در سطح یک اداره و وزارتخانه زیرسوال است و از کمترین تدبیر و حکمت در اداره امور نیز بیبهرهاند چگونه مدعی مدیریت کلان کشور میشوند؟
5 - مقام معظم رهبری پایبندی به انقلاب و ارزشها را از جمله شاخصهای رئیس جمهور مطلوب برشمردند، مردم باید با حساسیت و وسواس این شاخص را در خصوص تک تک کاندیداها و گذشته و رویکرد فعلی آنها مورد دقت قرار دهند. آیا فرد ویا جریانی که برای رسیدن به قدرت، ارزشهای اخلاقی و آرمانهای انقلابی را به مسلخ برده و برای خوشایند دیگران، جلب آرا و تحسین بیگانگان، به راحتی مبانی اخلاقی و اصول انقلابی را زیرپا میگذارند مستحق جلوس و در کرسی ریاست جمهوری اسلامی ایران هستند؟
6 – رهبر فرزانه انقلاب بارها مسئولان را از کشاندن اختلافات به سطح جامعه و سیاهنمایی نسبت به نظام و دستاوردهای آن و حاشیهسازی بر حذر داشتهاند. اما متاسفانه افرادی هستند که بهویژه در این روزها به تریبون دشمن تبدیل شده و ارکان نظام و قانون اساسی را رسما به چالش کشیده و با ایجاد تردید و بد بینی نسبت به باورها و ارزش هاوسخنان نسنجیده علنا جامعه را دچار تشویق و نگرانی کرده و به تذاکرات ناصحانه رهبری بیاعتنایی میکنند. بدون تردید مردم به خوبی چهره واقعی این افراد و جریان منتسب به آنان را شناخته و وصیت امام راحل را هنوز به خاطر دارند که نگذارید که انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان سپرده شود.
7 -امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) همواره پایبندی به قانون را از جمله ضروریات دانسته و به آن توجه کردهاند اما امروز کارنامه برخی افراد جریانات منتسب به آنان مملو از قانونشکنی و بیاعتنایی به قانون اساسی است، آنان نگاه و نظر ناقص والبته قابل نقد خود را حاکم بر همه چیز و همه کس میدانند و درسر سودای دیگری دارند.
حضور مستحکم و حماسی مردم در پاسداری از نظام و قانون اساسی مورد عنایت امام و رهبری به آنان گوشزد خواهد کرد که کسانیکه ناقض قانون هستندودر قانون شکنی و قانون گریزی گوی سبقت را از همه ربوده اند صلاحیت تصدی کرسی ریاست جمهوری که سوگند او مبتنی بر حراست از قانون اساسی است را ندارند.
8 – نخبگان و اندیشمندان زیرساختهای انسانی، فکری و علمی هر جامعه و کلید پیشرفت و تعالی هر کشور به شمار میآیند. بیاعتنایی به نخبگان و اندیشمندان و اتکاء به عوام فریبی و تصمیمات سلیقهای و غیرکارشناسی فاجعهای است که اگر برای مقابله با آن تصمیمی اتخاذ نگردد، خسارات جبران ناپذیری بر پیکره نظام و کشور وارد خواهد شد.
تاکید رهبر فرزانه انقلاب به برخورداری رئیس جمهور مطلوب از تدبیر، حکمت، هندسی صحیح، پرهیز از روزمرگی و عدم اتکاء به نظرات غیرکارشناسی، ناظر به ضرورت توجه به این شاخصها در انتخاب رئیس جمهور آینده است.
9 – ولایتمداری و اطاعت از رهبری امر جدیدی نیست که امروز برخی آن را در شعارهای انتخاباتی گنجاندهاند ولایتمداری امری است که باید عملا به ان تن داد و جاوه های ان در رفتار گفتار و تصمیمات دیده شود. مدعیان ولایتمداری کارنامه تعهد و تمحض خویش به امر ولایت را در دوران انقلاب دوران امام، عصر زعامت رهبری و عرصههای مختلف سیاسی و فرهنگی، اجتماعی و علمی و .... به مردم ارائه کنند.
بدیهی است بزرگترین مصداق ولایتمداری امروز کنار کشیدن افرادی است که خود بهتر از دیگران میدانند شاخصهای مدنظر رهبری برای ریاست جمهوری را ندارند اما همچنان بر حضور خود به عنوان کانیدای ریاست جمهوری وبه بهانه احساس تکلیف و به بهای انشقاق بدنه اصول گرایی اصرار میورزند.
10 – اعتقاد و ایمان به اسلام ناب و مبانی راستین انقلاب اسلامی و رکن رکین ولایت فقیه نیز امری قابل سنجش و لمس است. فرد و یا افرادی به روشنی سخنان التقاطی، افکار انحرافی و بدعتهای عقیدتی و فکری را در نوشتهها و سخنرانیهای خود مطرح کرده و از اصول بدیهی اعتقادی و انقلابی عبور میکنند اما با این حال خود را اصولگراتر از همه میدانند
ج ) وظیفه نامزدهای ریاست جمهوری
نگاه اسلام به مسئولیت نگاه امانتدارانه است و شخصی میتواند امانتدار باشد که از عدالت نسبی برخوردار بوده و به اصول اخلاقی و اسلامی پایبندی عملی داشته باشد. دروغ، تهمت، وعدههای بدون پشتوانه، فریب و نیرنگ و تشویش اذهان از گناهان بزرگ و نابخشودنی و خطاهای غیرقابل اغماض به حساب میآید.
پرواضح است نامزدی که برای به دست آوردن مقام و پست به هر روش و راهی هرچند غیرمشروعمتوسل میشود اصولا صلاحیت تصدی این مسئولیت را ندارد و ورود وی به عرصه انتخابات در نظام اسلامی که عرصه امانتداری صالحانه و صادقانه است خالی از اشکال شرعی و البته حقوقی و قانونی نیست. متاسفانه برخی افراد بدون توجه به هویت ارزشی و پشتوانه معنوی نظام اسلامی انتخابات رابا رقابتهای مادی و جنگ قدرت اشتباه گرفته و با توسل به حربههای تطمیع و تهدید و ابزارهای غیرارزشی فضا را به دست گرفته و به جای اثبات شایستگی خویش تمام تلاش خود را برای تخریب دیگران و حذف آنان از صحنه بکار میگیرند که اینگونه ادبیات و رفتار، هیچ سنخیتی با اصول انقلاب و آرمانهای امام و رهبری ندارد.
خلاصه اینکه راه روشن است و شاخصها کاملا شفاف و مقام معظم رهبری نیز حجت را به همه تمام کردهاند اینک ماییم و شما و انتخابات در پیشرو.
نگاهی به نامه انجمن دانش اموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران به دکتر خاموشی
اخیرا نامه ای از سوی انجمن دانش اموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران به حجت الاسلام دکترسید مهدی خاموشی رییس سازمان تبلیغات اسلامی منتشر و به بهانه فعالیت های سیاسی و انتخاباتی وی مطالبی مطرح شده که قابل تامل است .
دوستان انجمنی که لابد به جهت تکلیف محوری و دغدغه مندی نسبت به اسلام و انقلاب و اوج ولایتمداری واژه مرسوم" اسلامی "را حذف کرده و به عبارت "انجمن دانش اموختگان "قناعت کرده اند در این نامه انتقادی با ذکر دو مقدمه و نوید "فردای دیگر "و بشارت "عزم الهی برای تغییر تاریخ"وتکیه بر "گفتمان عدالت "بدون برخورداری از پیش زمینه های لازم و امار و اطلاعات مستند و درست به نقد های کلی و سطحی در حوزه عملکردی سازمان تبلیغات اسلامی پرداخته وبا توجه به یافته ها و بافته های خویش چنین نتیجه گرفته اند که شرایط خطیر است و در چنین شرایطی ورود شخصیت های دینی و فرهنگی در میدان سیاست و انتخابات هیچ وجاهتی ندارد .نویسنده و یا نویسندگان نامه پا را از این فراتر نهاده وحضور امثال دکتر خاموشی در صحنه مدیریت اصولگرایانه انتخابات را به عنوان قدر ناشناسی و ناسپاسی به اعتماد رهبر معظم انقلاب قلمداد کرده اند .
لابد به زعم آنان قدرشناسی از رهبری مترادف با گوشه نشینی ،بی تفاوتی و عافیت طلبی بوده و تغییر تاریخ،گفتمان عدالت و فردای دیگر باید توسط افرادی غیر از دل بستگان و فداییان انقلاب و رهبری و سرداران و سربازان سر به دار ولایت در جبهه فرهنگی که اتفاقا جبهه اصلی مبارزه با دشمن است رقم بخورد و یا لابد در این اندیشه اند که مقوله مهم و اساسی انتخابات هیچ نقشی در تغییر تاریخ ندارد ! شاید هم بر این اعتقادند که افراد مورد وثوق رهبری نباید در حریان سازی و تحول گرایی انقلابی که ماهیت و جوهره اصلی ان فرهنگ دینی است نقش افرینی نمایند !
آنان بی پروا امثال دکتر خاموشی رابه بهانه کار فرهنگی به بی تفاوتی و حاشیه نشینی در صحنه های سرنوشت ساز انقلاب و نظام اسلامی فرا خوانده و از وی می خواهند میدان سیاست را به دیگران وا بگذارد .حال این دیگران چه کسانی هستند که در سابقه ، تعهد ، تدین وزکاوت از امثال دکتر خاموشی ها جلوترند سوالی است که انان باید پاسخ دهند .انان باید به این سوال نیز پاسخ دهند اگر امثال خاموشی ها از میدان سیاست کنار رفته وبه جای دغدغه سرنوشت و آینده انقلاب و اسلام به فکر سرنوشت و آینده خویش باشند بازیگران مورد نظر حضرات در میدان سیاست چه کسانی هستند . ؟
در این نامه به صراحت نوشته اند:"نیروهای فرهنگی و اعتقادی نظام با همراهی روحانیت معظم با همه توان وارد میدان مبارزه فرهنگی شوند ودر حوزه سیاسی دخالت نکنند" .این در حالی است که امام راحل می فرمایند :" مسأله دخالت در امور سیاسی از بالاترین مسائلی است که انبیاء برای او آمده بودند. قیام بالقسط و مردم را به قسط وارد کردن مگر میشود بدون دخالت در امور سیاسی؟ مگر امکان دارد بدون دخالت در سیاست و دخالت در امور اجتماعی و در احتیاجات ملتها، کسی بدون اینکه دخالت کند، قیام بالقسط باشد؟ «یقوم الناس بالقسط» باشد"
اقایان انجمنی ! فاین تذهبون ؟مگر بنا نبود سیاست ما عین دیانت ما باشد و دیانت ما عین سیاست ما؟اگر دم از ولایتمداری می زنید که ولی امرمسلمین خود سیاسی ترین ومدبرترین چهره جهان معاصر است .همو که می فرماید : « دشمنان اسلام درطول یک قرن و نیم گذشته سعی کرده بودند اسلام رابه طورکلی ازعرصه زندگی جامعه بیرون رانده و باطرح نظریه جدایی دین ازسیاست، دینداری رافقط پرداختن به عبادت و اعمال شخصی قلمداد کنند و با حذف اسلام ازصحنه سیاست جهان، کشورهای اسلامی راعرصه غارتگریها و تاخت و تازهای سیاسی خود نمایند.»
شما را چه شده است که در میدان دشمن بازی می کنید؟ آیا اهداف زود گذر جناحی و منافع باندی ارزش اینگونه حرمت شکنی ها را دارد ؟
آیا پذیرش مسئولیت در نظام اسلامی را مغایر با روح هدایت گری خالصانه و مشفقانه در جامعه میدانید؟
آیا به نظر شمادفاع از اصول و ارمان های انقلاب و اسلام و پافشاری برمحکمات نظام اسلامی و اصرار بر حکم قرانی "اداء امانت به اهلش"وپایبندی به راهبرد حکیمانه امام و رهبری مبنی بر حضور دائم و موثر در جامعه و بصیرت افرایی در بین مردم در همه صحنه های انقلاب بخصوص در عرصه سرنوشت ساز انتخابات ریاست جمهوری با اهداف و اصول انقلاب بیگانه است؟
آیا تاثیرات مستقیم و بسیار سرنوشت ساز انتخابات ریاست جمهوری در رویکردها ، سیاست ها و اقدامات فرهنگی کشور را باور ندارید؟
آیا دوران سیاه اصلاحات و آنچه را که بر پیکره فرهنگی کشور رفت را از یاد برده اید؟
آیاخطرجریان فتنه وجریان انحراف را که بسان دو لبه تیغ، فرهنگ اصیل و ناب انقلاب را نشانه رفته اند را نمی نگرید؟
اگر شخصیتی فرهنگی ، ولایت مدار و مورد وثوق رهبری با حفظ تمامی اصول و فرایندهای اخلاقی و قانونی ،به عنوان شخصیت حقیقی ،تمام قد و بدون مصلحت اندیش های رایج و دلبستگی های کاذب ،با روحیه ای تکلیف محورانه در صحنه انقلاب حضور یافته و نقش افرینی نماید جای گلایه دارد؟
ایا حضورموثر و سرنوشت ساز هیت های مذهبی درحماسه پرشکوه و با عظمت نهم دی که بزرگترین مانورسیاسی ولایت مداری ملت ایران بود و چشم فتنه را کور کرد جز با هدایت و برنامه ریزی سازمان تبلیغات اسلامی میسر بود؟
دوستان عزیز،بسیاری از بزرگان ، علما، اندیشمندان و حتی مراجع معظم از باب ادای دین و انجام تکلیف و هدایت گری در انتخاب اصلح وارد میدان سیاست شده و می شوند.جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، جامعه روحانیت مبارز ، تشکل های ریشه دار ولایی و.. همه وهمه بسیج می شوند تا کشور به دست انسان امین و صالحی سپرده شود .آیا توصیه شما این است که همه این بزر گان کناری بنشینند و تصمیم گیری در خصوص مهم ترین مسائل کشور به دیگران سپرده شود؟
زهی تاسف ! از جامعه علمی و دانشگاهی کشور انتظار بیش از این است ، سخنی پخته ، تحلیلی سنجیده ، بصیرتی ژرف ر و اندبشه ای اصول گرایانه
مسعود صفی یاری
انا لله و انا الیه راجعون
در سالروز رحلت نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ع)وشهادت دو سلاله پاکش امام مجتبی و امام رضا (علیهماالسلام)خبر درگذشت شاعر و نویسنده شهیر کردستانی مرحوم حاج شاهرخ اورامی مایه تاثر و تالم گردید .مرحوم شاهرخ اورامی از جمله شاعران و نویسندگان فرهیخته ای بودکه اوج ارادت و دلبستگی قلبی وی به پیامبر گرامی اسلام (ص) و اهل بیت پاکش در سرتاسر اثار و تالیفاتش به ویژه در اشعار وی به روشنی مشهود و ملموس است . نگاه تقریبی واندیشه وحدت افرین آن مرحوم به گونه ای بود که از وی چهره ای فرااستانی و ملی پدید اورده ونقش درخشان و اساسی وی درراه اندازی وبرگزاری گنگره ها و محافل آیینی وادبی کشور از یادها و خاطره ها نخواهد رفت .
بدون تردید با درگذشت مرحوم اورامی یکی از سرمایه های بزرگ معنوی و فرهنگی از دست رفت و ثلمه ای جبران ناپذیربر جامعه فرهنگی و ادبی کشور وبخصوص استان فرهنگی کردستان وارد شد . اینجانب این مصیبت مولمه را به خانواده ان مرحوم و جامعه فرهنگی و ادبی کشور وبه ویژه مردم هنردوست و فرهنگی استان کردستان تسلیت گفته و برای خانواده . بازمانده گانش صبر جمیل و اجر جزیل و برای ان مرحوم غفران و رحمت الهی را از خداوند بزرگ مسئلت دارم .
مسعود صفی یاری
در سوگ عارف کامل حاج آقا مجتبی تهرانی
طلبه جوانی بودم،از شهرستان دل کنده وبرای ادامه تحصیل راهی تهران شده بودم .حوزه علمیه ای که درآن درس می خواندم در مجاورت حوزه علمیه مروی بود .از اساتید شنیده بودم ، طلبه مبتدی بیش از هر چیز باید در پی استاد اخلاق باشد واستاد وارسته ای برای تهذیب نفس و تربیت خویش انتخاب کند .بارها به ما توصیه کرده بودند که:
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی
از حضرت امام (ره) هم خوانده بودم که " استاد اخلاق برای خود مهیا کنید ، خودرو نمی توان مهذب شد ...
با هم حجره ای ها مشورت کردم .گفتند اگر مایل باشی بریم درس اقا مجتبی،تعجب کردم .پرسیدم :آقا مجتبی؟ آقامجتبی کیه؟ یکی از رفقا گفت ،دست کم نگیر ،اقا مجتبی تهرانی،از علمای عارف و وارسته تهران و از ومعتمدین امامه،شنیدیم به توصیه امام در تهران ماندگار شده و کرسی درس دایر کرده .
تا حالا اسم اقا مجتبی تهرانی به گوشم نخورده بود ،طلبه شهرستان بودم و از حوزه های تهران بی خبر.پرسیدم :این آقا کجا درس می گه ؟ گفتند همین مدرسه همسایه ، حوزه علمیه مروی ، هفته ای یک جلسه هم بیشتر نیست .خیلی مشتاق شدم آقا را ببینم ، زیارتشون کنم و از سرچشمه عرفان و اخلاق ایشان بهره مند شوم .
بالاخره روز موعود فرا رسید و همرا ه جمعی از طلبه ها به طرف مدرسه علمیه مروی راه افتادیم .وارد مدرسه شدیم حاج اقا مجتبی در صحن مدرسه و در روی منبر نشسته بود .در همان نگاه اول چنان مجذوب شخصیت و نورانیت آقا شدم که هنوز پس از 25 سال همان حلاوت و طراوت را در خودم احساس می کنم .پای درس استاد نشستم .گمشده ام را پیدا کرده بودم ، ساده ،صمیمی وخالص . به تدریج با این شخصیت بیشتر آشنا شدم .جلوه ای بود از نور و ایمان ، زهد و عرفان ،نیازی به بیان کلمات نبود ،تمام وجودش درس بود وموعظه .نگاه نافذش ،تواضع و فروتنی اش ،آرامش توام با وقارش ،ادب توام با متانتش ،همه و همه درس بود ، درسی عملی .
شیفته اش شده بودم .لبخند ملیح ،گریه های سوزناک،نگاه مهربان و دوست داشتنی ،قلب رئوف وسلوک عارفانه اش نه تنها من که همه را مسحور خود ساخته بود .مدتی که در تهران بودم توفیق حضور در محفل اخلاقی این عارف کامل وسالک الی الله نصیب حقیر شد و در این سفره فیض خوشه چینی کردم .
امروزکه این متن را می نویسم روز چهارشنبه سیزدهم دی ماه 1391 است .فردا اربعین حسینی است .ادارات فردا تعطیل اند .لذا با هماهنگی همکاران زیارت اربعین را خواندیم .هنوز در حال و هوای زیارت اربعین بودم که یکی از همکاران کتابی را آورد وگفت :حاج آقا این کتاب همین الان از تهران فرستاده شده ، کتاب را گرفتم ، سلوک عاشورایی ، سمت چپ بالای جلد نقش مهر "مجتبی الطهرانی" به چشم می خورد . متوجه شدم کتاب خلاصه مباحث عاشورایی حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی است .خاطرات حضور در جلسات استاد در ذهنم موج می زد و کتاب را مرور می کردم .در همین لحظه تک زنگ گوشی همراهم به صدا درامد .پیامک بود .همانطور که مشغول مرور مطالب کتاب بودم، نیم نگاهی به پیامک انداختم . خشکم زد . باورم نمی شد . دوباره پیامک را خواندم." انا لله و انا الیه راجعون ،آیت الله آقا مجتبی تهرانی دعوت حق را لبیک گفت " مات و مبهوت مانده بودم ،شب اربعین ، در یک دستم کتاب سلوک عاشورایی ، در دست دیگرم گوشی همراه و پیامک فراق ...نگاهم به طرح روی جلد کتاب افتاد "یا حسین شهید " .اشک از چشمانم جاری شد ..بی اختیار گفتم ،السلام علیک یا ابا عبد الله ،آقا جان ، در روز اربعینت میهمان داری ، ان هم چه میهمانی............