سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستِ انسان، نشانه عقل اوست . [امام علی علیه السلام]

مسافر کربلا

جوانی بود سر به زیر و کم حرف ، مودب و خوش اخلاق ، از یه مسیر که رد می شد برای برگشتن مسیر دیگری رو انتخاب می کرد .می گفت: نمی خوام تو یه مسیر دوبار دیده بشم. لذا هر وقت برای اقامه نماز جماعت به مسجد جامع می رفتیم برای برگشتن راهمون دورتر می شد . هر دو عضو پایگاه بسیج حضرت ولی عصر (عج )مسجد جامع بودیم.

با هم نگهبانی می دادیم با هم کشیک می ایستادیم و در مراسم و محافل شرکت می کردیم.

اسم شناسنامه ای اش فریدون بود، فریدون عذیری، ولی او دوست داشت به جای فریدون حسین صدایش بزنن ، لذا تا او را فریدون صدا می زدی می گفت ، بگید حسین. اسم حسین قشنگه، واقعاً عشق به امام حسین (ع) از سرو رویش می بارید . لذا تا خودش رو شناخت رفت جبهه ، اونم نه یک بار و نه دوبار و نه سه بار – درس و مدرسه را رها کرد و شد جبهه ای ، پدر که نداشت ، مادر پیری داشت که همیشه چشمش به راه بود تا حسین از جبهه برگرده ، بر می گشت ، اما چند روز بیشتر نمی ماند و دوباره عازم جبهه می شد .

مادر بیجاره طاقتش طاق شده بود ، یه روز اومد پیش من گفت : مسعود جان ،تورفیق صمیمی فریدونی ، این دفعه که از جبهه اومد با او صحبت کن که دیگه بسه، او سهم خودش رو رفته، دیگه بمونه پیش من و خانواده، درسهاش را بخونه ، گفتم: چشم ، صحبت می کنم ولی بعیده گوش به حرفم بده....

این دفعه که اومد مرخصی ،گفتم: حسین جان ،مادرت خیلی نگرانه ،دلواپسه ،الحمدلله خیلی ها جبهه هستن ، تو هم که بارها رفتی و وظیفه ات رو انجام دادی ، به خاطر مادرت دیگه بمون وبرنگرد جبهه.

حسین تا این جمله ها را از من شنید یه نگاه مخصوص ومعنا داری به من کرد و گفت : آقا مسعود تو دیگه چرا  ، می خوای بچه های رزمنده برن کربلا و من جا بمونم ، می دونی چقدر دلم هوای کربلای امام حسین رو کرده .......

حسین این دفعه هم رفت ، هفته ها بود ازش خبر نداشتم ، گاه و بیگاه مادر پیرش را می دیدم ، ناراحت و افسرده جلو درخانه می اومد و نگاهش به کوچه ، گویا متنظر بود حسین برگرده .

داشتم می رفتم مسجد دیدم ماشین صوتی سپاه مردم رو دعوت می کنه برای مراسم تشیع شهداء... اسم چند شهید رو خواند ... باورم نمی شد ، شهید حسین عذیری...

تنم لرزید با خود گفتم مسافر کربلا، تو به آرزویت رسیدی ،اما مادر پیرت .... طولی نکشید مادر حسین هم از دنیا رفت ، او طاقت دوری حسین را نداشت.

 



مسعود صفی یاری ::: دوشنبه 92/12/26::: ساعت 10:4 صبح نظرات دیگران: نظر

نماز ظهر عاشورا

نامش غلامرضا بود، غلامرضا نریمان ، اهل شهرستان بیجار و از بچه های مسجد جامع چون شغلش عکاسی بود همه به نام غلام عکاس می شناختنش، تازه از جبهه برگشته بود اما تا شنید گروهی از دوستانش عازم جبهه هستند نتوانست طاقت بیاره ، یکی دو ساعت بیشتر به وقت اعزام نمانده بود ، گفت من هم می آم فقط باید برم از خانواده ام خداحافظی کنم و بر گردم. به هر شکلی بود کارهایش رو مرتب کرد و این دفعه هم عازم شد . این بار جبهه غرب ، تو سنگرها همدیگر رو دیدیم، یه بار دیدمش یه کم نگران بود ، گفتم: دوست عزیز سرحال نیستی ؟ گفت: دلم برای دختر کوچکم تنگ شده ...با گروهی که عازم مریوان بودن رفت مریوان و برگشت ، دیدم حسابی شادابه گفتم : چی شده حاج غلام ، سرحال شدی ؟ گفت: دیگه هر چند وقت هم تو جبهه بمونم مهم نیست ، رفتم تلفنی با دخترم صحبت کردم و دلم آرام گرفت...

رفتیم خط ،از بالای یه کوه بلند باید سرازیر می شدی تا به یک تپه برسی ، تپه در تصرف نیروهای خودی بود، بهش می گفتن چناره ، اما اطراف تپه تا چشم کار می کرد نیروهای عراقی بودن ، صدها تانگ و توپ تپه رو محاصره کرده بودن و شب و روز اون  رو می کوبیدن . لحظه ای نبود صدای انفجار گلوله های توپ و خمپاره و تانک به گوش نرسد ، یه روز غلامرضا اومد گفت حاجی وقت نماز ظهره، گفتم: می دونم ، گفت: منظورم اینه بیا نماز جماعت بخونیم، گفتم: حاج غلام مگه نمی بینی همه بچه ها ریز باران گلوله های خمپاره و تانکن. جرأت نداری سرت را بالا بگیری والا سرت رفته.

سنگرها هم که بخاطر اینکه در دید دشمن نباشن از ارتفاع کمی بر خوردارن ، نمی شه ، خطرناکه ، بچه ها جمع بشن احتمال آسیب بیشتره ، مصلحت نیست بچه ها یه جا جمع بشن ، گفت: حاج آقا از شما بعیده این همه تو منبرها راجع به نماز ظهر عاشورای امام حسین (ع) شنیده ایم مگر اونجا امنیت کامل برقرار بود که امام نمازجماعت خوند؟ مگه امام تیر باران نشد؟ دیگه حرفی نداشتم ،گفتم: اذان بگو بچه ها جمع بشن ،اذان گفته شد ، تو یکی از سنگرها جمع شدیم نماز جماعت را به صورت نشسته شروع کردیم صدای گلوله خمپاره و تانک یک لحظه هم قطع نمی شد که صدای غرغر هواپیماهای عراقی و بمباران منطقه هم به اون اضافه شد هر جوری بود نماز را تموم کردیم.

من برگشتم پشت خط ، هنور ساعاتی نگذشته بود که یکی اومد گفت : حاج آقا خبری دارم برات، گفتم : چه خبر ، گفت: غلام شهید شد، گفتم کدوم غلام؟ گفت: غلام نریمان – تازه فهمیدم رمز عشق و علاقه غلام به نماز جماعت اونهم زیر باران گلوله و اقتداء به نماز ظهر عاشورای امام حسین (ع) چی بود . او دعوت شده بود ، آسمانی شده بود و می خواست بانی یه نماز جماعت دیگه بشه ....

 



مسعود صفی یاری ::: دوشنبه 92/12/26::: ساعت 10:2 صبح نظرات دیگران: نظر

  1-روزهای پایانی سال 92 و روزهای آغازین سال جدید مصادف با ایام فاطمیه و سالروز شهادت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) است واواخر فروردین ماه هم سالروز ولادت خجسته آن بزرگوار است . بااین وصف فرصت بسیار خوبی است تا جامعه با فضای فاطمی مانوس شده وبا عطر و بوی بهشتی حضرت زهرا (س) معنوی گردد.


  2- تقارن ایام فاطمیه با نوروز میدان آزمایش دیگری را فراروی مدعیان و معتقدان گشوده است که تا چه میزان حاضریم از هوس ها و تفریحات و شادی های زود گذر برای نیل به اهداف والاتر و معنوی تر بگذریم . امسال عید ما بوی زهرا می دهد ، بوی کبوتری خونین بال ، بوی دربی سوخته و پهلویی شکسته ، بوی غربتی جاودانه و سوزدلی دیرینه .حال ماهستیم و سفره های عید و دیو بازدیدهای عیدانه و نگاه فاطمه (س)، بغض در گلو مانده علی (ع)، گریه های  مخفیانه یتیمان دل سوخته علی (ع)، زینی ، ام کلثوم ، حسن و حسین . نگاهشان به ماست ....

3-نکته مهمی که وجود دارد زمان ایام فاطمیه است .در دو زمان ایام فاطمیه برگزار می شود که به فاطمیه اول و دوم مشهورند.
روز شهادت حضرت فاطمه (س) بنابر فاطمیه اول روز سیزدهم جمادی الاولی است و بنا بر فاطمیه دوم روز سوم جمادی الاخره است. علت این که ایام فاطمیه چنین شده، این است که در برخی روایات آمده است که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها،) پس از وفات پیامبر اسلام (ص)، 75 روز زنده مانده است و بر اساس این روایات، روز شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) روز سیزدهم جمادی الاولی است. و در برخی روایات آمده است که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها )پس از پیامبر 95 روز زنده بوده است لذا تاریخ شهادت آن حضرت سوم جمادی الاخره می شود.(ر.ک.بحار الانوار ج 43 ) چون دقیقا تاریخ شهادت معلوم نیست که کدام است، علما و بزرگان و شیعیان به هر دو مورد عمل می کنند.
شیخ عباس قمی، در منتهی آلامال آورده است : بهتر است به هر دو روایت عمل بکنیم و در هر دو تاریخ عزاداری کنیم. (منتهی الامال ، ج 1، ص 259) دهه ای را که روز شهادت در آن واقع شده دهه فاطمیه می گویند؛ دهم تا بیستم ماه جمادی الاولی را دهه اول؛ واول تا دهم ماه جمادی الاخر را دهه دوم گویند. به تعبیری دیگردربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) روایات مختلفی وجود دارد است. و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.
بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.
اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند.

بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15 جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.

و شاید علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)، 29 روز بوده باشند، حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.
اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75 روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95 روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

 نظر حضرت آیةالله  العظمی صافی درمورد زمان ایام فاطمیه :

 

 در استفتائی در مورد ایام عزاداری شهادت حضرت زهرا (س) از آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی سئوال شده است: بفرمائید با توجه به معلوم‌نبودن دقیق تاریخ شهادت حضرت فاطمه زهرا دختر گرامی پیامبر اسلام (ص)، بهترین ایام جهت عزاداری برای آن حضرت چه روزهایی است و بهترین نوع عزاداری در این شهادت عظمی چیست؟


آیت الله صافی در پاسخ به این استفتاء اظهار داشت: نسبت به روز شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) قول‌های مختلفی ذکر شده است، لکن آنچه بیشتر مورد توجه علماء واقع شده است فاطمیه اول و فاطمیه دوّم در ماه جمادی الاول و جمادی الثانی است.

وی در ادامه تصریح کرد: شایسته است که شیعیان از روز سیزدهم جمادی الاول تا سوم جمادی الثانی سوگوار و با انجام مراسم عزاداری آن حضرت، ارادت و مودت خود را به اهل بیت (ع) اظهار و از انجام مراسمی‌ که موجب وهن مراسم شهادت آن حضرت است اجتناب کنند.

این مرجع تقلید در ادامه یادآور شد: بهترین عزاداری، بیان فضائل، مناقب و مصائب آن حضرت و ذکر اخلاق و سیره عملی و دفاع ایشان از امام مظلوم حضرت امیرالمؤمنین (ع) است که در همه اعصار باید برای مردم تبیین شود.

     نظر رهبر انقلاب درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) : 

 

حجت الاسلام ادیب یزدی  درباره فاطمیه و زمان عزاداری برای حضرت زهرا به بیان خاطره و نقل قولی از رهبر معظم انقلاب پرداخته و می گوید:"  یک روز در محضر رهبر عالی قدر انقلاب بودم یکی از آقایان سوال کرد:"درباره شهادت حضرت فاطمه(س) بالاخره 75 روز بعد از رحلت صحیح است یا 95؟" رهبر عالی قدر پاسخ واقعا حکیمانه ای دادند و فرمودند: "برای شما چه فرقی می کند کدامیک صحیح باشد خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند و بیشتر برای مادر ما عزاداری و بیان فضائل ایشان را بکنند."

وی افزوده : دقیقا همین نکته ای که حضرت آقا فرمودندمدنظر است.ایام فاطمیه نسبتا طولانی است به جهت این که فضائل حضرت زهرا(س) هم بی حد و حصر و بی اندازه است. فاطمه زهرا(س) ریشه، اصل و اساس ولایت و عصمت و حقیقت امامت است. هر قدر فضائل ایشان گفته شود اولا تمام شدنی نیست و ثانیا برکات بسیاری بر بیان فضائل فاطمی آمده است به عنوان نمونه بیان فضائل فاطمه(س) نفاق را از انسان می زداید، ایمان انسان را زیاد می کند، موجب بصیرت عمیق انسان نسبت به حوادث و وقایع تاریخی می شود، انسان را با حقایق و بطن این عالم آشنا می کند، انسان را پیش خدا و حضرات معصومین(ع) خصوصا حضرت بقیة الله(عج) محبوب می نماید و زمینه کسب تقوا و فضیلت را در انسان مضاعف می کند و بسیاری از فضایل دیگر. لذا جامعه شیعی ما به ذکر فضائل فاطمی بسیار نیازمند است و بحمد الله فرصت خوبی هم در ایام فاطمیه فراهم شده که توسط هیئتی ها، متدینین، نمازگزاران و مسجدی ها در مراسم هایی مختلف این فضائل گفته شود.

ادیب یزدی گفته ادامه داد:ایام فاطمیه هم نزد شیعیان و ارادتمندان خاندان حضرت محمد(ص) ایام معین و کاملا علنی است. اما برای شهادت حضرت صدیقه فاطمه(س) 4 نقل وجود دارد اول اینکه برخی معتقدند خانم(س) 40 روز بعد از رحلت حضرت پیامبر(ص) به شهادت رسیده اند بعضی ها گفته اند 60 روز، بعضی ها 75 و بعضی ها دیگر 95 روز. اما برای این که روز عظیم شهادت بی بی از دستمان نرود فصلی را به عنوان ایام فاطمیه قرار داده ایم که در مشخص ترین ایام 10 روز قبل از شهادت 75 تا 10 روز بعد از شهادت 95 در نظر گرفته شده است.یعنی در طول سال حداقل 40 روز برای بیان فضائل فاطمی قرار گرفته شده است.

وی در پایان اظهار داشت: ان‌شاء الله تعالی مؤمنان با تمسک به قرآن و عترت به بهترین صورت ممکن به ساحت مقدس آن بزرگوار عرض ادب و اخلاص کنند، به ویژه بانوان متدینه با حفظ حجاب و عفت و پاکدامنی، ایشان را الگوی خود قرار دهند.



مسعود صفی یاری ::: دوشنبه 92/12/26::: ساعت 9:48 صبح نظرات دیگران: نظر

مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کردستان:

مردم در حماسه 9 دی پاسداری خود از کیان اسلامی؛ استقلال؛ هویت ملی و صیانت از خون پاک شهدا را به رخ دنیا کشیدند

خبرگزاری بسیج: مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کردستان گفت: مردم در 9 دی از همان سنگرهایی که انقلاب و نظام اسلامی را پدید آورده بودند یعنی همان سنگر مساجد و هیأت های مذهبی خیز بلندی را برای دفاع از آرمان های انقلاب و رهبری برداشتند و پاسداری خود از کیان اسلامی؛ استقلال؛ هویت ملی و صیانت از خون پاک شهدا را به رخ دنیا کشیدند.

حجت‌الاسلام مسعود صفی یاری مدیرکل تبلیغات اسلامی کردستان در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری بسیج اظهار داشت: حماسه 9 دی نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی و حتی در تاریخ نهضت های اسلامی است.

وی 9 دی را یک حماسه و عظمت خلق شده توسط مردم و با هدایت و رهبری مدبرانه مقام معظم رهبری دانست و خاطر نشان کرد: باید از زوایای مختلف به این حماسه پرداخت.

حجت الاسلام صفی یاری بیان داشت: در بحرانی که از سوی دشمنان نظام برای انقلاب بوجود آمده بود، تدبیر؛ ایمان و توکل به خدا و همچنین نگاه الهی مقام معظم رهبری موجب عبور از این بحران شد.

 وی تذکرات و هشدارهای مطرح شده از سوی رهبری و از سالها قبل را پیش زمینه ای برای آمادگی با چنین وضعی دانست و گفت: گویا رهبری پیش بینی چنین وضعی را می کردند.

وی گفت: مقام معظم رهبری به مردم درباره خواص، رسالت و خط مشی و انحراف آنها سالها قبل تذکر دادند وبه این مطلب اشاره داشتند که اگر خواص بلغزد؛ مردم و جامعه به انحراف کشیده می شوند.

مدیرکل تبلیغات اسلامی کردستان اظهار داشت: در فتنه 88 برخی ازخواصی که باید در بصیرت افزایی پیش قدم می شدند متأسفانه نه تنها چنین کاری نکرده بلکه از توده مردم نیز عقب تر مانده؛ نگاه و عمل کردند.

وی فتنه ایجاد شده را موجب بروز فضای غبار آلود در جامعه دانست که مقطع حساسی را تا روشن شدن خورشید حقیقت در جامعه ایجاد کرده بود.

وی فتنه 88 را آزمونی دشوار برای کشور دانست و افزود: بحمدالله با عنایت الهی و الهام از نفس ملکوتی امام و تدابیر حکیمانه مقام معظم رهبری طولی نکشید که حقیقت خود را در 9 دی 88 نشان داد.

حجت الاسلام صفی یاری گفت: حضور عاشورایی و حماسی مردم در 9 دی کار دشمنان نظام را تمام و فتنه گران را برای همیشه در زباله دان تاریخ دفن کرد.

وی افزود: مردم با شرکت در حماسه 9 دی به همه دنیا اعلام کردند که تا زنده هستند در مسیر و راه ولایت آمادگی و ایستادگی کرده و از انقلاب؛ استقلال و حیثیت نظام اسلامی دفاع خواهند کرد.  

حرکت در مسیر ولایت نجات بخش از مسیر انحرافات

مدیرکل تبلیغات اسلامی کردستان در ادامه گفت: تا زمانی که با ولایت باشیم هیچ انحرافی ما را تهدید نمی کند و اگر قرار باشد که دیگر شاهد چنین اتفاقاتی همانند فتنه 88 نباشیم باید گوش دل و جانمان به رهنمودها و اشارات رهبری و ولایت باشد.

وی بصیرت افرایی مردم و به خصوص جوانان را از دیگر عوامل بیمه کننده در مقابله با فتنه و آشوب دانست و افزود: حضور مردم در صحنه و همراهی و همگامی با رهبری از جمله نشانه های این امر می باشد.

حجت الاسلام صفی یاری، ذره ای فاصله گرفتن از خط و نگاه رهبری را آبستن گاه حوداثی دانست که می بایست برای آن هزینه های زیادی پرداخت.

حماسه 9 دی زنگ هشدار برای هوشیاری هر چه بیشتر بود

وی حماسه 9 دی را زنگ هشداری برای کسانی دانست که فکر می کردند انقلاب و نظام را هیچ خطری تهدید نمی کند و در کنج عافیت طلبی به زندگی روزمره مشغول بودند.

حجت الاسلام صفی یاری گفت: مردم همواره باید با هوشیاری و بصیرت تمام مسائل را رصد و حضور در صحنه را همچون گذشته حفظ کنند؛ همچنان که در 9 دی اتفاق بسیاربزرگ و حماسه حضور مردم اتفاق افتاد.

مدیرکل تبلیغات اسلامی کردستان افزود: مردم در 9 دی از همان سنگرهایی که انقلاب و نظام اسلامی را پدید آورده بودند یعنی همان سنگر مساجد و هیأت های مذهبی خیز بلندی را برای دفاع از آرمان های انقلاب و رهبری برداشتند و پاسداری خود از کیان اسلامی؛ استقلال؛ هویت ملی و صیانت از خون پاک شهدا را به رخ دنیا کشیدند.

بصیرت افزایی بحث مهم رسانه ها به خصوص رسانه های بسیجی است

حجت الاسلام صفی یاری با اشاره به اینکه حوزه ی بصیرت افزایی محدود به یک زمان و محدوده خاص نیست؛ گفت: در این زمینه رسانه ها به خصوص رسانه های بسیجی رسالت بیشتری برعهده داشته و باید در این حوزه کارهای بیشتری انجام شود.

وی بصیرت افزایی را نیاز همیشگی جامعه دانست و خاطر نشان کرد: به هر نوع و شکلی باید فرهنگ بصیرت افزایی در جامعه نهادینه شود.

مدیرکل تبلیغات اسلامی کردستان در پایان با اشاره به تأکید مقام معظم رهبری در دیدار با شوراهای فرهنگی  بر بحث دشمن شناسی  گفت: دشمن همیشه دشمنی کرده و در صدد توطئه علیه نظام است پس ما نیز در جبهه انقلاب باید با حفظ آمادگی و مجهز کردن جامعه به مردمی بصیر و آگاه در خدمت انقلاب و اهداف نظام گام برداریم. 



مسعود صفی یاری ::: یکشنبه 92/10/8::: ساعت 8:12 عصر نظرات دیگران: نظر
بالاخره انتظارها سرآمد و پس از کش و قوس‌های فراوان استاندار دولت تدبیر و امید در استان کردستان معرفی شد و جناب آقای مهندس زاهدی سکان استانداری کردستان را به دست گرفت. شرایط استان کردستان به گونه‌ای است که دیگر تحمل مدیریت‌های آزمون و خطایی و به تعبیری کارآموزی را نداشت و ضعف زیرساخت‌ها و عدم بهره‌وری منابع و مشکلات و نارسایی‌های زیاد، استانداری فکور، باتجربه، دردآشنا و تحول‌گرا می‌طلبید که انتخاب جناب مهندس زاهدی با کوله‌باری از تجربه مدیریتی امیدها را زنده کرد و چشم‌ها را به آینده دوخت. اینک که در آغازین روزهای انتصاب هفدهمین استاندار کردستان قرار داریم توجه به نکات ذیل خالی از لطف نیست: 1 – استان کردستان از تاریخی کهن، پیشینه‌ای روشن و تمدنی ریشه‌دار برخوردار است لذا تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها باید متناسب شان و جایگاه استان باشد، برای نیل به این هدف باید از اندیشه‌های عمیق و همتی بلند برای توسعه استان استفاده کرد. بدیهی است شعار توسعه‌گرایی با مدیران ضعیف و افکار کوچک و تنگ‌نظرانه و رویکردهای سطحی میسر نخواهد شد، احیا و توسعه زیرساخت‌ها در ابعاد مختلف به مدیرانی متعهد، انقلابی، متخصص و دغدغه‌مند نیاز دارد. 2 – کردستان بخشی از پیکره افتخارآمیز نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است، اقتدار کردستان اقتدار نظام و انفعال آن به پای نظام نوشته می‌شود. لذا ضمن پرهیز از نگاه بخشی به کردستان باید نگاه‌ها و برنامه‌ها به مصالح کلی و بر اساس اهداف والای دهه پیشرفت و عدالت معطوف گردد. در غیر اینصورت برای کردستان جز خسارت و عقب‌افتادگی عاید نخواهد شد. 3 – استاندار محترم نماینده عالی دولت کریمه در استان کردستان است و لاجرم نگاه دولتمرد باید نگاهی کلان و آینده‌نگرانه باشد. بنابراین یکی از اولین اقدام‌های توسعه پایدار و مانا ترسیم نقشه راه علمی پیشرفت و رشد براساس ‌سند چشم‌انداز‌ 1404 در استان کردستان است. جزئی‌نگری، فعالیت‌های مقطعی، طرح‌های ویترینی و تشریفاتی، روزمرگی و سرگرم شدن به پروژه‌های جاری، وادادگی در مقابل حاشیه‌سازی‌ها، نگاه باندی و جناحی و مواردی از این قبیل آفت‌های خطرناک فرا راه توسعه استان هستند که به شدت باید از آن پرهیز شود. 4 – کردستان استانی برخوردار از منابع غنی و سرشار از استعداد و توانمندی است که متاسفانه کمتر مورد عنایت واقع شده است. با نگرش جامع و علمی و ترسیم سند توسعه برای هر یک از بخش‌های مورد نظر از قبیل منابع فرهنگی، صنایع کشاورزی، معادن و ... می‌توان در کوتاه مدت کردستان را به قطب صنعتی، کشاورزی و فرهنگی تبدیل کرد و برای همیشه ریشه فقر، بیکاری، حاشیه‌نشینی و مهاجرت‌های بی‌رویه را در این استان خشکاند. 5 – مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در سفر اردیبهشت معطر، استان کردستان را استانی فرهنگی و سرزمین هنر و فرهنگ نامیدند و این مدال افتخار را به کردستانی‌ها اهدا فرمودند، حال با مسئولان است که چگونه این مدال افتخار را از بالقوه به بالفعل تبدیل کنند و این استان را به اقتدار واقعی که همانا اقتدار فرهنگی است برسانند، استان فرهنگی صرفاً با شعار و تکرار فرمایشات مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) توسط مسئولین و برگزاری چند همایش و جشنواره محقق نمی‌شود بلکه در عمل و در متن تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی باید خود را نشان دهد. برای فرهنگی بودن استان می‌بایست نگاه و تفکر غالب در استان نگاه و تفکر فرهنگی باشد و اولویت اول استان بر مبنای فرهنگ و تعالی فرهنگی شکل بگیرد؛ بدیهی است برای نیل به این مهم نوع نگاه و اولویت شخص اول مدیریتی استان که نماینده دولت کریمه است، بسیار حائر اهمیت است. فضای فرهنگی استان در شرایط کنونی به علت بی‌مهری‌ها، بی‌تدبیری‌ها و نامهربانی‌ها شرایط مطلوبی نیست و از هم‌گسیختگی، بی‌انگیزگی، سطحی‌نگری و سردرگمی، اصحاب فرهنگی و مردم فرهنگی استان را آزرده‌خاطر کرده و مهندسی مجدد فرهنگی را اجتناب‌ناپذیر نموده است. انتظار است استاندار استان فرهنگی کردستان با سیاستگذاری درست مهندسی مطلوب و ورودی مدبرانه جایگاه و شأن استان فرهنگی در کردستان را احیا و آن را نهادینه سازد. 6 – نکته مهم و قابل‌تامل دیگری که توسط رهبر فرزانه انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) در سفر سال 88 مطرح شد، بحث عبور از گردنه‌ امنیتی به فرهنگی در استان بود که متاسفانه این موضوع هم چندان جدی گرفته نشد و شعاع‌هایی از نگاه امنیتی به استان همچنان باقی است. دردناک‌تر اینکه طیفی از مسئولان اصرار دارند حتی به مقوله فرهنگ نیز از دریچه امنیتی نگریسته شود در حالی که این امر در مغایرت آشکار با منویات مقام معظم رهبری قرار دارد. شایسته است در دولت تدبیر و امید و در دوره‌ سکانداری جناب آقای زاهدی به عنوان استاندار کردستان فرهنگ به اهل فرهنگ برگردانده و زمینه برای فرهنگی‌تر شدن استان مهیا شود. 7 - باید توجه داشت در مباحث سیاسی، دعواهای جناحی و خط‌کشی‌های رایج سیاسی در کردستان چندان مطرح نبوده و جدی گرفته نمی‌شود و مردم کردستان علاقه ندارند در تقسیم‌بندی‌های جناحی موجود گنجانده شوند. مردم در دوران دفاع مقدس و به‌خصوص در اردیبهشت معطر 88 اوج وفاداری علاقه و دلبستگی خود را به اسلام و نظام ولایت و رهبر عزیز و فرزانه انقلاب نشان دادند و استمرار آن را در انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری اخیر ثابت کردند. لذا اصرار بر طیف‌بندی مردم به چپ، راست، اصلاح‌طلب، اصلاح‌گرا و غیره در این استان موجه نیست، بنابراین شایسته است جناب آقای استاندار که به تعبیر خودشان نماینده گفتمان غالب در انتخابات ریاست جمهوری هستند این نکته را نیز مدنظر قرار داده و در انتخاب مدیران، مشاوران و کارگزاران استان بدان توجه نمایند. 8 – کردستان سرزمین مجاهدت‌‌های خاموش، آزمایش‌های بزرگ و قدمگاه سرداران و شهدای به خون خفته‌ای است که با ایثار جان و خون خود در دو جبهه خارجی و داخلی این سرزمین را از لوث دشمنان و بدخواهان و معاندان رهانیده و آن را به دامن پرمهر میهن اسلامی برگرداندند. گرامیداشت نام و یاد و حفظ و حراست از آرمان‌ها و اهداف این عزیزان بار سنگینی است که به عهده یکایک مردم به ویژه مسئولان است. اگر در این خصوص اقدام جدی صورت نگیرد بیم آن می‌رود در آینده نه چندان دور یاد و نام و خاطره آنان از ذهن‌ها پاک شود که البته متاسفانه نشانه‌های آن به روشنی قابل رویت است. سرزمینی که تا دیروز میعادگاه و معراج هزاران شهید و رزمنده و ایثارگر، مهاجر و انصار بود و وجب به وجب آن با خون پاک شهدا و نفس ملکوتی رزمندگان اسلام عطرآگین شده، امروز صرفاً به عنوان نقطه مرزی و تجاری شناخته می‌شود و علیرغم وصیت پیرجماران، یاد و نام شهدا و ایثارگران در پیچ و خم زندگی گم شده است و علیرغم تلاش‌ها و زحمات کشیده شده هنوز با جایگاه واقعی خود فاصله بسیاری دارد. کردستان سرزمین مجاهدت‌ها و ایثارگری‌‌ها است اما از نمادها و نمودها و یادمان‌های حماسه دفاع مقدس بهره بسیار کمی دارد، قتلگاه شهدا در مسلح بازارهای تجاری و توسعه اقتصادی و مرزی قربانی شده و اثری از آن فداکاری‌ها و از جان‌گذشتگی‌ها به چشم نمی‌خورد. جا دارد استاندار معزز با نگاه اولویتی و اتخاذ تدابیر لازم مادی و معنوی و ایجاد هم‌افزایی و هماهنگی بیشتر بین دستگاه‌‌های مسئول این خلاء اساسی و ضروری را پر نموده و همه را از شرمندگی شهدا و امام شهدا و خانواده معزز شهدا برهاند. مقام معظم رهبری فرمودند: «کردستان در تاریخ انقلاب اسلامی نشان افتخاری را با خود حمل می‌کند که در کمتر استانی نظیر آن را می‌شود دید» آیا ما توانسته‌ایم این نشان افتخار را در معرض دید مردم به خصوص جوانان قرار دهیم؟ یادمان باشد مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در میدان آزادی سنندج همگان را به پاسداشت یاد شهدا فراخوانده و فرمودند: «احساس افتخاری را که نام شهید و یاد شهید به ما می‌دهد حفظ کنیم، دشمن می‌خواهد یاد شهیدان فراموش شود. دشمن می‌خواهد خاطره‌ این مجاهدت‌ها و بزرگ مردی‌ها در حافظه این ملت نماند. درست نقطه مقابل این همه باید حرکت کنند یاد شهیدان را برجسته کنید، زنده کنید و خاطره آنها را حفظ کنید.» 9 – مرزی بودن استان ضمن آنکه می‌تواند نقطه قوت و فرصتی طلایی برای استان به حساب آید، در صورت عدم مدیریت صحیح و غفلت از پیوست فرهنگی می‌تواند تهدیدی خطرناک و خسارت بار به شمار بیاید، پیشنهاد می‌شود کارگروه ویژه‌ای برای هدایت و نظارت متوازن مسائل مرزی را از منظر فرهنگی، تجاری و سیاسی و امنیتی به طور مستمر رصد و تصمیمات مقتضی را در این خصوص اتخاذ نماید تا با فرصت‌سازی‌های بیشتر و عمیق‌تر زمینه برای رشد و اعتلای استان شتاب بیشتری بگیرد. 10 – یکی از مشکلات اساسی استان کردستان که نگرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی را هم برانگیخت بحث اشتغال و قاچاق بود که فرازی از بیانات معظم له در جمع مردم مریوان به عنوان حجت شرعی و قانونی ذکر می‌گردد امید است مسئولان محترم با عزمی راسخ و همتی در خور در رفع این نگرانی تلاش نمایند. « در خصوص این منطقه یکی از چیزهایی که بسیار مهم است مسئله سرمایه‌گذاری است، سرمایه‌گذاری صنعتی و سرمایه‌گذاری کشاورزی که ایجاد اشتغال می‌‌کند. وقتی اشتغال به قدر کافی وجود نداشته باشد، راه‌های صحیح باز نباشد، آن وقت جوانان ما متاسفانه متوسل می‌شوند به راه‌های غیرصحیح همچون قاچاق و امثال این‌ها. قاچاق یک بلا برای کشور و اقتصاد کشور و یک درد است. یک ویروس به شدت فلج‌کننده است. جوانان ما نباید در وضعی قرار بگیرند که احساس کنند ناچار باید به این راه غیرمنطقی، غیرقانونی و غیرمشروع متوسل شوند.... این باب باید مسدود شود و این با سرمایه‌گذاری درست و ایجاد اشتغال در همه مناطق کردستان، در همه بخش‌های شهرهای استان به خصوص شهرستان‌هایی که نزدیک مرزند مثل مریوان این معنا امکان‌پذیر است.»

مسعود صفی یاری ::: یکشنبه 92/10/8::: ساعت 12:1 صبح نظرات دیگران: نظر

ریزش ها هر چند نگران کننده و تاسف آور است اما امری طبیعی بوده و نباید موجب سر افکندگی دوستان و سوءاستفاده دشمنان گردد . از همان ابتدای خلقت، ابلیس بدعت شوم و نامیمون اولین ریزش از درگاه الهی را به خود اختصاص داد و به تعبیر قرآن کریم " ابی و استکبر و کان من الکافرین ". در جریان هابیل و قابیل نیز، قابیل عملاً در آزمون الهی مردود شد و ریزش دیگری رخ داد و بدین ترتیب نقطه آغازین پدیده ریزش ها به سردمداری ابلیس و قابیل شکل گرفت و همچنان ادامه پیدا کرد .

تمامی پیامبران و اولیای الهی نیز با چنین افراد و جمعیت هایی مواجه بوده و در طول سالیان دعوت ومبارزه با انسان هایی روبرو بودند که علیرغم ایمان ابتدایی، توان همراهی و هم گامی با نهضت الهی آنان را نداشته و در بین مسیر از سبیل هدایت و تقوی خارج شده و راه دیگری را برگزیدند . چنانچه در تاریخ نورانی و باشکوه اسلام و نهضت عالمگیر نبی مکرم اسلام حضرت محمد « ص » نیز چنین صحنه هایی به وضوح دیده می شود که افرادی در اواخر عمر آن حضرت و یا پس از رحلت ایشان دچار بی بصیرتی و با عافیت طلبی شده و از راه حق و حقیقت منحرف و در منجلاب انحرافات و کج روی ها گرفتار شدند .

در عصر ائمه اطهار(ع) و بخصوص در جریان قیام کربلا و شهادت سید الشهداء (ع) نیز چنین روندی ادامه داشت و در عصر ظهور و تا قیام قیامت هم ادامه خواهد داشت و به تدریج کسانی که ظرفیت ،زمینه و تحمل حضور در جبهه حق را نداشته باشند با اندک بهانه و اندک تطمیع و تهدیدی ذلت حضور در جبهه باطل را به خود هموار کرده و می نمایند . در جریان انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) که استقرار نظام جمهوری اسلامی را در سرزمین پهناور ایران به ارمغان آورد نیز شاهد ریزش های کوچک و بزرگ متعددی بودیم – از ملی گراها ، سلطنت طلب ها، افراد و گروههای انحرافی گرفته تا کسانی که در قامت رییس جمهور و مقامات بلند پایه نظام و تا قائم مقام وقت رهبری را می توان بخشی از این ریزش ها بحساب آورد .

فتنه 88 نیز برگ دیگری از ریزش های انقلاب اسلامی به شمار می اید که طی آن بخشی از نخبگان و خواص که دارای سوابق خوب و روشن در پیدایش و پیروزی انقلاب اسلامی بودند را در کام خود فرو برد و آنان را در زمره مردودین آزمون های سخت و دشوار و میدان های بصیرت و عبرت قرار داد و این قصه همچنان ادامه خواهد داشت و به تعبیر قرآن کریم همواره کسانی هستند که مسیر« من النور الی الظلمات» را پیموده و در معامله « نور و ظلمت » دچار خسران و ضرر عظیم شده و می شوند رویش ها و مسئولیت های مهم اما با این همه کار به اینجا ختم نمی شود اراده الهی براین است که در کنار ریزش ها ، رویش هایی نیز صورت گیرد تا جبهه حق با ریزش افراد نالایق و بی توفیق تضعیف نگردد . چرا که مشیت الهی بر این است که به تعبیر قران کریم «ونریدان نمن علی الذین استصعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» همانا خداوند اراده فرموده که مستضعفین ،امامان و حاکمان روی زمین گردند.

لذا با همه ریزش های صورت گرفته، همچنان پرچم دعوت به حق ، حقیقت ، خداپرستی و عبودیت در اهتراز است و پس از 14 قرن از ماذنه‌ها نوای دل انگیز "الله اکبر ، اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله" در گوش و جان مردم طنین انداز است و پس از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران علیرغم تمامی توطئه های نظامی ، اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی دشمنان و علیرغم نامهربانی و بی بصیرتی برخی دوستان و ریزش های صورت گرفته، انقلاب اسلامی با عنایت الهی و رهبری مقتدرانه مقام معظم رهبری، همچنان توفنده و حماسی به پیش می رود و انشالله تمام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد و انقلاب اسلامی با تکیه بر حزب الله جنود حزب شیطان را به هم ریخته و زمینه را برای ظهور بقیه الله الاعظم امام زمان(عج) فراهم تر خواهد ساخت.

عوامل و ریشه های ریزش‌ها

نکته مهم تری که باید به آن پرداخت عوامل و ریشه‌ های ریزش ها است که مهم‌ترین آنها عبارتند از:

1 – پیروی از هوای نفس که از آن در لسان معارفی به «اتباع الهوی» یاد می شود که نتیجه‌ای جز ایستادگی در مقابل حق و حقیقت ندارد.

2 – آرزوهای دور  و دراز که از آن به «طول‌الامل» یاد می شود که نتیجه آن فراموشی آخرت و غفلت از معاد است.

3 –  دنیاطلبی و دلبستگی به جلوه‌ها، مقامات و زرق و برق‌های فریبنده آن که در بسیاری از موارد با جامه تکلیف و وظیفه و رسالت دینی اما با هدفی کاملا شیطانی خود را می‌نمایاند. به یاد داشته باشیم؛ روایت شریفه که می‌فرماید«حب‌الدنیا راس کل خطیئه» دلبستگی به دنیا سرآمد همه خطاها و لغزش‌ها است.

4 – غرور و تعصب: غرور دستمایه شیطان و از جمله ابزارهای فریبنده و خطرناک ابلیس در انحراف انسان ها است بسیاری از خواص و نخبگان از این دریچه به شکار شیطان درآمده و دنیا و آخرت خویش را تباه کرده‌اند. مغرور شدن به سابقه، مقام، پول، شهرت، علم ،اقبال مردمی و مهم‌تر از همه عبادت از جمله زمینه‌هایی است که انسان را به وادی ریزش‌ها سوق می‌دهد.

5 – جهل و نادانی: جهل دشمن انسان ‌ها و عامل هلاکت و بدبختی آنها به شمار می‌آید، بسیاری از کسانی‌که در برابر آموزه‌های الهی دعوت پیغمبران و ائمه اطهار مقاومت کردند و یا پس از ایمان آوردن از آن رویگردان شدند دچار جهالت و به تعبیر قرآن کریم نافهمی بوده و هستند.

6 – ساده لوحی و بی‌بصیرتی که بهترین بستر برای نفوذ عناصر معاند و نامطلوب در ذهن و فکر انسان است این عوامل به راحتی انسان‌ها را از ولایت الله خارج و در ولایت شیطان داخل و آنان را عضوی از اعضای حزب الشیطان قرار می‌دهد که عاقبتی جز عذاب الهی و رسوایی در دنیا برایشان متصور نیست.

فتنه 88 را می توان از این منظر نیز مورد تامل قرار داد . برخی از خواص به لحاظ خواهش های نفسانی مغرور شدن به وعده ها و آمار کاذب، توهم و تقلب در انتخابات و بی بصیرتی به ناگاه  تمام سوابق درخشان خود در تبلیغ آرمان های الهی پیروزی و استقرار  نظام جمهوری را فراموش کرده و درمیدان دشمن و علیه انقلاب اسلامی و رهبر نظام قدعلم کرده و با اتخاذ سیاست براندازی نظام رسمادر جبهه دشمن قرار گرفته و برگ دیگری در لیست زیرش های انقلابی و لکه ننگی در پرونده خویش افزودند.

مردم پیشتاز در بصیرت

برخلاف برخی خواص ،این مردم کوچه و بازار بودند که مانند همیشه در صحنه های خطر در میدان دفاع از انقلاب حاضر شده و حماسه 9 دی را آفریده و برای همیشه فتنه سازان و فتنه گران را در زباله دان تاریخ دفن کردند. مردمی که صاحبان بی ادعای مرید انقلابندو مرید خالص و بی ریای رهبری، همانان که از سنگر مسجد و هیئت الهام گرفته و بصیرت مثال زدنی خود را در صحنه های گوناگون به ویژه حماسه نهم دی 88  به رخ دنیا کشیده و با صدای رسا اعلام کردند که، گذشت آن زمان که ولی خدا از فرط تنهایی سردرچاه بگذارد و یا در کنج خانه مسموم گردد و یا در دنیای پهناور اسلام فقط 70 نفر سرباز جان برکف در رکاب داشته باشد.

حماسه نهم دی یکبار دیگر ثابت کرد، مردم ایران از بزرگ و کوچک پا در رکاب ولی خدا هستند و با اشاره رهبری، بنیان کفر، نفاق، فتنه و فتنه گری را درهم پیچیده و به خواص بی بصیرت چنان درسی می دهند که در تاریخ جاودانه بماند. آری مردم سالها پیش هشدارهای رهبری را در خصوص عبرتها و درس های کربلا و رسالت خواص و اثرات کج فهمی و بی بصیرتی آنان در جریان کربلا و سرنوشت اسلام نبوی را به گوش جان شنیده بودند و 9 دی 88 فرصتی برای لبیک به ندای حسین زمان بود و این لبیک، لبیکی جاودانه و تاریخ ساز شد و درس عبرتی برای آیندگان و اینکه هر کس لحظه ای و ذره ای از خط ولایت فاصله بگیرد و یا با آرمان های رهبری زاویه ای داشته باشد با این مردم بصیر و همیشه در صحنه طرف خواهد بود.



مسعود صفی یاری ::: شنبه 92/10/7::: ساعت 8:42 عصر نظرات دیگران: نظر

یک سال از رحلت سوزناک فقیه بزرگوار و استاد اخلاق حاج اقا مجتبی تهرانی گذشت .مروری به گذشته کردم .طلبه جوانی بودم،از شهرستان دل کنده وبرای ادامه تحصیل راهی تهران شده بودم .حوزه علمیه ای که درآن درس می خواندم در مجاورت حوزه علمیه مروی بود .از اساتید شنیده بودم ، طلبه مبتدی بیش از هر چیز باید در پی استاد اخلاق باشد واستاد وارسته ای برای تهذیب نفس و تربیت خویش انتخاب کند .بارها به ما توصیه کرده بودند که:

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن                                 ظلمات است بترس از خطر گمراهی

از حضرت امام (ره) هم خوانده بودم که " استاد اخلاق برای خود مهیا کنید ، خورو نمی توان مهذب شد ...
با هم حجره ای ها مشورت کردم .گفتند اگر مایل باشی بریم درس اقا مجتبی،تعجب کردم .پرسیدم :آقا مجتبی؟ آقامجتبی کیه؟ یکی از رفقا گفت ،دست کم نگیر ،اقا مجتبی تهرانی،از علمای عارف و وارسته تهران و از  ومعتمدین امامه،شنیدیم به توصیه امام در تهران ماندگار شده و کرسی درس دایر کرده  .
تا حالا اسم اقا مجتبی تهرانی به گوشم نخورده بود ،طلبه شهرستان بودم و از حوزه های تهران بی خبر.پرسیدم :این آقا کجا درس می گه ؟ گفتند همین مدرسه همسایه ، حوزه علمیه مروی ، هفته ای یک جلسه هم بیشتر نیست .خیلی مشتاق شدم آقا را ببینم ، زیارتشون کنم و از سرچشمه عرفان و اخلاق ایشان بهره مند شوم .
بالاخره روز موعود فرا رسید و همرا ه جمعی از طلبه ها به طرف مدرسه علمیه مروی راه افتادیم .وارد مدرسه شدیم حاج اقا مجتبی در صحن مدرسه و در روی منبر نشسته بود .در همان نگاه اول چنان مجذوب شخصیت و نورانیت آقا شدم که هنوز پس از 25 سال همان حلاوت و طراوت را در خودم احساس می کنم .پای درس استاد نشستم .گمشده ام را پیدا کرده بودم ، ساده ،صمیمی وخالص . به تدریج با این شخصیت بیشتر آشنا شدم .جلوه ای بود از نور و ایمان ، زهد و عرفان ،نیازی به بیان کلمات نبود ،تمام وجودش درس بود وموعظه .نگاه نافذش ،تواضع و فروتنی اش ،آرامش توام با وقارش ،ادب توام با متانتش ،همه و همه درس بود ، درسی عملی .

     

شیفته اش شده بودم .لبخند ملیح ،گریه های سوزناک،نگاه مهربان و دوست داشتنی ،قلب رئوف وسلوک عارفانه اش نه تنها من که همه را مسحور خود ساخته بود .مدتی که در تهران بودم توفیق حضور در محفل اخلاقی این عارف کامل وسالک الی الله  نصیب حقیر شد و در این سفره فیض خوشه چینی کردم . 
روز چهارشنبه سیزدهم دی ماه 1391 بود .فردا یش اربعین حسینی است ..با هماهنگی همکاران   زیارت اربعین را خواندیم .هنوز در حال و هوای زیارت اربعین بودم که یکی از همکاران کتابی را آورد وگفت :حاج آقا این کتاب همین الان از تهران فرستاده شده ، کتاب را گرفتم ، سلوک عاشورایی ، سمت چپ بالای جلد نقش مهر "مجتبی الطهرانی" به چشم می خورد . متوجه شدم کتاب خلاصه مباحث عاشورایی حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی است .خاطرات حضور در جلسات استاد در ذهنم موج می زد و کتاب را مرور می کردم .در همین لحظه تک زنگ گوشی همراهم به صدا درامد .پیامک بود .همانطور که مشغول مرور مطالب کتاب بودم، نیم نگاهی به پیامک انداختم . خشکم زد . باورم نمی شد . دوباره پیامک را خواندم." انا لله و انا الیه راجعون ،آیت الله آقا مجتبی تهرانی دعوت حق را لبیک گفت " مات و مبهوت مانده بودم ،شب اربعین ، در یک دستم کتاب سلوک عاشورایی ، در دست دیگرم گوشی همراه و پیامک فراق ...نگاهم به طرح روی جلد کتاب افتاد "یا حسین شهید " .اشک از چشمانم جاری شد ..بی اختیار گفتم ،السلام علیک یا ابا عبد الله ،آقا جان ، در روز اربعینت میهمان داری ، ان هم چه میهمانی............ این اقا مجتبی از اولش هم تهرانی نبود ، بلکه اقا مجتبی بهشتی بود.

 



مسعود صفی یاری ::: پنج شنبه 92/10/5::: ساعت 11:56 عصر نظرات دیگران: نظر

حسینیه دل

مجلس روضه زهراست حسینیه دل

لاله زار گل طاهاست حسینیه دل

مصطفی گفت حسین از من و من از اویم

نوحه خوان دل طاهاست حسینیه دل

گرچه صحرای بلا داغ دل زهرا بود

مرهم سینه زهراست حسینیه دل

آتش عشق حسین است که بر پاست هنوز

چشمه فیض تولاست حسنیه دل

قهرمان دو جهان کیست به جز دخت علی

به تولای تو بر خاست حسینیه دل

گر چه در شام بلا جز محن و رنج ندید

خانه زینب کبری است حسینیه دل

مردم شهر به بزم شهدا خندیدند

همدم و همره غم هاست حسینیه دل

سر نورانی تو بر سر نی حجت بود

حجتی بر سر شیداست حسینیه دل

کنج مخروبه شام و سر خونین پدر

تا قیامت سیه آراست حسینیه دل

خیمه در ماتم بو فاضل و مشکش بشکست

تا ابد در غم سقاست حسینیه دل

اشبه الناس بدی خلقا و خلقا به نبی

سوگوار گل لیلاست حسینیه دل

طالبی گر به فیوضات و نسیم رحمت

نفس گرم مسیحاست حسینیه دل

درد دل داری اگر محرم اسراری نیست

محرم سینه سیناست حسینیه دل

دل سر گشته، کجا می روی آخر باز آی

بهترین محفل دنیاست حسینیه دل

محفل عشق حسین است حقیرش مشمار

ملهم از عالم بالاست حسینیه دل

ای خوش آن روز که شمشیر حق آید بیرون

مجمع لشگر آقاست حسینیه دل

گر چه ناچیز و حقیرم ولی انشاءالله

مرهمی بر غم زهراست"حسینیه دل"

 

مسعود صفی یاری

یازدهم محرم /25آبان 1392

 



مسعود صفی یاری ::: یکشنبه 92/10/1::: ساعت 10:15 عصر نظرات دیگران: نظر
خواندن این مطلب به همگان توصیه می‌شود
"سگ هار نجس منطقه" توصیفی است که رهبر معظم انقلاب برای برملا کردن ماهیت رژیم صهیونیستی به کار برده‌اند. تنها راه مطمئن دوری از بیماری هاری، پیشگیری است.

"گروه سیاسی صراط" - مقام معظم رهبری در دیدار دیروز فرماندهان بسیج کشور با ایشان، ضمن اشاره به ادعاهای کذب مقامات برخی کشورهای غربی درباره برنامه هسته ای کشورمان فرمودند: "جمله‌ای که از دهان سگ هار نجس منطقه یعنی رژیم صهیونیستی شنیده می‌شود که ایران تهدیدی برای جهان است.تهدید جهان آنهایی هستند که جز شر چیزی برای دنیا نداشته‌اند، مانند همین رژیم نامشروع."

به گزارش گروه سیاسی صراط، رژیم نامشروع صهیونسیتی که 65 سال از عمر آن می‌گذرد، تا کنون دولتمردان مختلفی را به خود دیده که بسیاری از آنها علاوه بر روحیات جنگ طلبانه، خشونت گرا، بی رحمی و قسی القلب بودن در مواجهه با همه غیریهودیان و حتی یهودیان مخالف آنها، مشکلات اخلاقی عدیده ای نیز داشته اند و نکته عجیب اینکه برخی از آنها نه تنها از بیان آن ابایی نداشتند بلکه به آن افتخار هم می کردند!

"سگ هار نجس منطقه" توصیفی است که رهبر معظم انقلاب برای برملا کردن ماهیت رژیم صهیونیستی به کار برده‌اند.


سگ در اسلام نجس است و بیماری هاری که غالبا از طریق این حیوان می تواند به حیوانات دیگر و انسان ها منتقل شود، یکی از بیماری‌های خطرناک است که درمان مشخصی برای آن کشف نشده است.


میزان کشندگی بیماری بسیار بالا و صد درصد است، به طوری که پس از ظهور علائم بالینی چه در انسان و چه در حیوان، درمان امکان‌پذیر نبوده و مرگ اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

گاز گرفتن و پنجه کشیدن توسط حیوان هار اصلی‌ترین راه انتقال بیماری هاری است. پنجه‌های آلوده به بزاق، پوست خراشیده یا زخمی شده توسط حیوان هار، ترشحات حیوان هار که از طریق لیسیدن به لب، چشم و بینی کودکان منتقل می‌شود، دیگر راه های رایج انتقال بیماری است. همچنین دندان سگ می‌تواند آلوده به ویروس هاری و در نتیجه عامل انتقال باشد.

حیوان هار بسیار خطرناک است و هر لحظه احتمال گازگرفتگی توسط او وجود دارد و اگر چنین اتفاق رخ دهد احتمال مرگ شخص به 50 درصد می رسد.

تنها راه مطمئن جلوگیری از دچار شدن به این بیماری، پیشگیری است. جالب است که این ویژگی‌ها دقیقا بر مشخصات رژیم صهیونیستی منطبق است و نزدیکی به این رژیم می تواند احتمال آلوده شدن و مرگ(!) را به شدت افزایش دهد. به همین دلیل تنها راه مطمئن جلوگیری از این وضعیت، دوری از این رژیم از طریق شناسایی دام های این رژیم است.


با کابینه "سگ هار نجس منطقه" آشنا شوید

کابینه رژیم صهیونیستی در حال حاضر کابینه ای ائتلافی است که حزب راستگرای لیکود بیشترین سهم را در آن دارد. با توجه به نقش هریک از اعضای کابینه به ویژه در مسائل بین المللی به عنوان مشتی نمونه خروار به سوابق 4 نفر از اعضای موثر کابینه فعلی "سگ هار نجس منطقه" اشاره ای گذرا می کنیم:

شیمون پرز

ریاست رژیم صهیونیستی که مقامی نسبتا تشریفاتی است چند سالی است که بر عهده شیمون پرز است. او که پیشتر رهبر حزب کارگر – مهمترین رقیب حزب لیکود - بود، مدتی بعد از نخست وزیری آریل شارون – جلاد صبرا و شتیلا- به حزب جدید او کادیما پیوست. این حزب که به نظر می رسد هدف از تشکیل آن وانمود کردن صلح پذیری (!!) صهیونیست ها در لفافه الفاظی چون میانه روی و اقداماتی مزورانه مانند تخلیه شهرکهای صهیونیستی غزه در دهه گذشته بوده، بعد از چند سال با شکست مواجه شد و عملا قدرت خود را از دست داد.

 


یکی از مهمترین رویدادهای زندگی سیاسی او که بیشتر به طنز شباهت دارد و اعتبار مجامع بین المللی را خدشه‌دارتر می کند، دریافت جایزه صلح نوبل در سال 1994 است! شیمون پرز این روزها نقش یک مقام میانه رو اسراییلی(!) را بازی می کند که گهگاهی اعضای کابینه را تندروی بر حذر می دارد و انها را به صبر(!) دعوت می کند.

بنیامین نتانیاهو

نتانیاهو اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی است که در اراضی اشغالی به دنیا آمده. قبل از او تمامی نخستوزیران این رژیم در خارج از سرزمین های اشغالی متولد شده بودند. نتانیاهو در چند مقطع مختلف از دهه 1990 تا کنون نخست وزیر شده است.
برخی تهدیدات بی محتوا و متناوب نتانیاهو را به دلیل مسائل سیاسی داخلی این رژیم می دانند. چراکه بسیاری از طرفداران لیکود از افراطی های این رژیم به شمار می روند و نتانیاهو احتمالا قصد دارد خود را میان آنها موجه نشان دهد.


مضحک ترین نمایش نتانیاهو دو سال پیش در مجمع عمومی سازمان ملل اجرا شد و طی آن، او با در دست گرفتن طرحی ابتدایی و کودکانه تلاش داشت تا جامعه جهانی را متقاعد کند که ایران قریب به اتفاق راه ساخت بمب اتمی را رفته است!
نمایش او به قدری کودکانه و ابلهانه بود که تا مدتها سوژه و مضحکه رسانه های غربی حامی رژیم صهیونیستی نیز قرار گرفت و مدتها کاریکاتوریستها را مشغول کرده بود.!

آویگدور لیبرمن

وزیر خارجه رژیم صهیونیستی را را به دلیل دست داشتن در رسوایی‌های اخلاقی و مالی و سیاسی بی‌شمار «مرد ماموریت‌های ناپاک» نامیده‌اند. وی از جمله تندروهای صهیونیست به شمار می رود که در مقطعی خواستار اخراج اعراب ساکن سرزمین های اشغالی شده بود. گفتنی است در حال حاضر 7 میلیون و 500 هزار نفر ساکن سرزمین های اشغالی هستند که بیش از 1.5 میلیون نفر از انها عرب هستند.


او چندی پیش به دلیل فساد سیاسی از وزارت خارجه استعفا داده بود و اخیرا دوباره به این پست برگشته است. همچنین اواخر سال 1991 بود که از لیبرمن به دلیل تجاوز به یک نوجوان شکایت شد. مشابه چنین حادثه‌ای در سپتامبر 2011 نیز روی داد و به همین اتهام از لیبرمن شکایت شد تا دادگاه رژیم صهیونیستی وی را به پرداخت 7500 شیکل به عنوان دیه به شاکی و 10 هزار شیکل غرامت به این رژیم محکوم کند!

زیپی لیونی

لیونی در حال حاضر وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی است ولی مسئولیت اصلی او سرپرستی مذاکرات به اصطلاح سازش با فلسطینیان است. لیونی هم از جمله افراد معروف حزب کادیما به شمار می رفت که قبل از انتخابات اخیر پارلمان این رژیم، حزب جدیدی به نام جنبش تشکیل داد. لیونی مدت کوتاهی را نیز به عنوان نخست وزیر موقت رژیم صهیونیستی تجربه کرده است.


اوج رسوایی او – که البته از نظر خود لیونی نه تنها رسوایی نیست بلکه باید به آن افتخار نیز کرد- اعترافش به داشتن روابط جنسی با برخی سران عرب است!او با افتخار به یک رسانه انگلیسی گفته بود که با امیر و نخست وزیر قطر روابط جنسی برقرار کرده تا از آنها اطلاعاتی در جهت اهداف رژیم صهیونیستی دریافت کند.




عجیب تر اینکه اواخیرا به ارتباط جنسی با دو مقام فلسطینی هم اعتراف و تاکید کرده که فیلم آن نیز موجود است!
این دو نفر صائب عریقات مذاکره کننده ارشد فلسطینی و یاسر عبد ربه هستند. در حال حاضر لیونی و عریقات مقابل هم پشت یک میز می نشینند و مذاکرات به اصطلاح سازش را پیش می برند!
لیونی گفته است که اتاقی که وی با این دو در آن رابطه جنسی برقرار کرده، ‌مجهز به دوربین مدار بسته بوده و جزئیات تصاویر ضبط شده است. لیونی تعدادی از مقامات عرب را تهدید کرده است که در صورت سرپیچی از اوامر اسرائیل این تصاویر را در یوتیوب منتشر خواهد کرد.
او در توجیه اقدامات شنیع جنسی خود مدعی شده که از خاخام‌های صهیونیست برای برقراری رابطه جنسی در صورت خدمت به اسرائیل و گرفتن اطلاعات مهم از دشمن اجازه گرفته است.



مسعود صفی یاری ::: پنج شنبه 92/8/30::: ساعت 2:25 عصر نظرات دیگران: نظر

ایام محرم تسلیت ، مدت هاست مطلب جدیدی در وبلاگم نزده ام ، گاهی سری می زنم و برای خالی نبودن عریضه بعضی از مطالب بایگانی شده را مجددا و به مناسبت تو صفحه می یارم ، دلم می خواد، ولی متاسفانه وقت نمی کنم .خیلی از دوستان هم تذکر داده اند که وبلاگ رو به روز کنم ولی شرمنده .اما این روزا که زمین و زمان در شور و ماتم حسینی است یه مطلب رو آماده کردم پیشکش به ساحت مقدس سید و سالار شهیدان حسین بن علی (ع) البته از باب برگ سبز و تحفه درویش . اما قبل از اینکه مطلب رو بیارم این نکته رو یاداوری کنم که من طبع شعر ندارم . نه اینکه نداشته باشم ، کار نکرده ام ،تو روزگار جوونی گاهی شعرهایی می گفتم ولی سال ها از اون روزا گذشته ،اما شعری که ذیل مطلب می یاد قضیه ای داره که ذکرش خالی از لطف نیست . چند سالی است به دلیل ضرورت شغلی از قم خارج شده ام، اما هرکجا باشم سعی می کنم  تاسوعا و عاشورا رو در شهر مقدس قم و در جوار کریمه اهل بیت (ع) باشم. امسال هم کارها رو ردیف کردیم و رفتیم قم . مجالس خوبی بود و استفاده کردیم اما اصل مطلب ، صبح روز عاشورا بود موقع اذان صبح بود که در عالم خواب احساس می کردم یکی به من اصرار می کنه که فلانی تو باید شعر – حسینیه دل- را بسرایی – تو عالم رویا مرتب می گفتم من که سال هاست شعر نگفته ام، ولی صدایی مرتب تو گوشم می گفت حسینیه دل ، حسینیه دل ، حسینیه دل ...
از خواب پا شدم نمازم رو خوندم ولی همه ذهنم رو دو کلمه بود ، حسینیه دل.  صبح زود رفتم حرم، زیارت عاشورا وتوسل و عزاداری وبرگشتم ولی در موضوع خواب کاری نکردم تا اینکه روز یازدهم محرم همون موقع اذان صبح باز کسی در عالم خواب مرتب می گفت" ماییم و محتاج دعا ، یا حسن مجتبی". از خواب پا شدم فهمیدم جواب این لطف رو باید داد هرچند با قلمی شکسته و ذوقی ناتوان . لذا از قم که حرکت کردم طرف شهرستان بین مسیر و پشت فرمان این چند بیت رو سرودم.تا توفیقی برای شعر بعدی.
 پر کاهی تقدیم به آستان بلندشان

حسینیه دل

مجلس روضه زهراست حسینیه دل

لاله زار گل طاهاست حسینیه دل

مصطفی گفت حسین از من و من از اویم

نوحه خوان دل طاهاست حسینیه دل

گرچه صحرای بلا داغ دل زهرا بود

مرهم سینه زهراست حسینیه دل

آتش عشق حسین است که بر پاست هنوز

چشمه فیض تولاست حسنیه دل

قهرمان دو جهان کیست به جز دخت علی

به تولای تو بر خاست حسینیه دل

گر چه در شام بلا جز محن و رنج ندید

خانه زینب کبری است حسینیه دل

مردم شهر به بزم شهدا خندیدند

همدم و همره غم هاست حسینیه دل

سر نورانی تو بر سر نی حجت بود

حجتی بر سر شیداست حسینیه دل

کنج مخروبه شام و سر خونین پدر

تا قیامت سیه آراست حسینیه دل

خیمه در ماتم بو فاضل و مشکش بشکست

تا ابد در غم سقاست حسینیه دل

اشبه الناس بدی خلقا و خلقا به نبی

سوگوار گل لیلاست حسینیه دل

طالبی گر به فیوضات و نسیم رحمت

نفس گرم مسیحاست حسینیه دل

درد دل داری اگر محرم اسراری نیست

محرم سینه سیناست حسینیه دل

دل سر گشته، کجا می روی آخر باز آی

بهترین محفل دنیاست حسینیه دل

محفل عشق حسین است حقیرش مشمار

ملهم از عالم بالاست حسینیه دل

ای خوش آن روز که شمشیر حق آید بیرون

مجمع لشگر آقاست حسینیه دل

گر چه ناچیز و حقیرم ولی انشاءالله

مرهمی بر غم زهراست"حسینیه دل"

 

مسعود صفی یاری

یازدهم محرم /25آبان 1392



مسعود صفی یاری ::: شنبه 92/8/25::: ساعت 12:29 عصر نظرات دیگران: نظر
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >