قال امام صادق علیه السلام: اَلمَکارِمُ عَشرٌ ، فَإنِ استَطَعتَ أن تَکونَ فیکَ فَلتَکُن... : صِدقُ الَبسِ ، وَصِدقُ اللِّسانِ ، وَأداءُ الأمانَةِ ، وَصِلَةُ الرَّحِمِ ، وَإقراءُ الضَّیفِ ، وَ إطعامُ السّائِلِ ، وَالمُکافاةُ عَلىَ الصَّنائعِ ، وَالتَّذَمُّمُ لِلجارِ ، وَالتَّذَمُّمُ لِلصّاحِبِ ، وَرَأسُهُنَّ الحَیاءُ.
مکارم ده تاست: اگر مى توانى آنها را داشته باش ... : استقامت در سختى ها، راستگویى، امانتدارى، صله رحم، میهمان نوازى، اطعام نیازمند، جبران کردن نیکى ها، رعایت حق و حرمت همسایه، مراعات حق و حرمت رفیق و در رأس همه، حیا.
(غررالحکم، ج6، ص441، ح10926)
از آیتالله بروجردی تا سید حسن نصرالله گفتوگوی خواندنی با خیاط مراجع تقلید و علما خبرگزاری «حوزه»/ یادم هست موقعی که مرحوم آیتالله بروجردی در ماه رمضان با درشکه به مسجد جامع قم میآمدند، مقام معظم رهبری پیش من میآمدند و من با 9 تومان برایشان لباس میدوختم |
به گزارش خبرگزاری «حوزه»، پیرمرد85 سالهای که خیاط بسیاری از علما و مراجع بوده برای قدیمیهایی مثل آیتالله بروجردی تا مراجع فعلی و حتی چهرههایی مانند سید حسن نصرالله لباس دوخته است، کارش مثل اخلاقش حرف ندارد به همین دلیل محبوب علما شده است.
ابوالفضل عربپور سالهاست در زیرزمین پاساژ المهدی خیابان صفائیه قم مغازه دارد و در همان مغازه نورانی میزبان ماهنامه همشهری «آیه» شده است.
*حاج آقا گویا از دوره جوانی به خیاط مخصوص علما و روحانیون معروف بودید؟ چرا شخصیتها برای دوخت لباسشان به شما مراجعه میکردند؟
نخست اینکه لطف و عنایت خدا شامل حالم بوده که من برای علما لباس بدوزم، از طرفی از همان اوایل کارم را جدی گرفتم و به هیچ وجه اجازه ندادم به خاطر کمکاری و کمتوجهی عیب و ایرادی داشته باشد در طول این سالها نیز به پنج پسرم که همهشان در این حرفه هستند یاد دادهام که کار را دقیق و کامل انجام دهند به قول معروف «کار را که کرد آنکه تمام کرد»
*از علما و روحانیون معروف چه کسانی بیشتر مشتری شما بودند یا هنوز هم هستند؟
مرحوم آیتالله بروجردی از مشتریانم بود و در همان سالهای حیات ایشان این توفیق را داشتم که برای «پرو» لباس به بیت ایشان رفت و آمد داشته باشم از دیگر آیات عظام مربوط به سالهای قبل از انقلاب میتوانم به آیات عظام کوه کمرهای، خوانساری و برخی از بزرگان تهران از جمله مرحوم آیتالله طالقانی اشاره کنم، برای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری نیز لباس روحانیت دوختهام و آیتالله هاشمی رفسنجانی جزو نخستین مشتریانم بودند از مراجع عظام تقلید فعلی نیز برای آیات عظام مکارمشیرازی، نوریهمدانی، و جوادیآملی و از دیگر علما آقایان شیخ حسین انصاریان فاطمینیا و... لباس میدوزم، از چهرههای سیاسی نیز آقایان خاتمی و روحانی مشتریام هستند.
*هنوز هم برای پرو لباس به دفتر یا منزل رییس جمهور میروید؟
بله در همین مدت یک ساله چندین بار این فرصت فراهم شده که به تهران بروم، سابقه آشناییم با حجتالاسلام روحانی به حدود 45 سال پیش میرسد و اگر اشتباه نکنم تا حالا دوازده دست لباس برای ایشان دوختهام حجتالاسلام خاتمی هم از زمانی که نوجوان بودند همراه پدر مرحومشان پیش ما میآمدند، حتی از لبنان هم برای ما پارچه میآورند تا برای سید حسن نصرالله لباده بدوزم، از آمریکا و کشورهای دیگر نیز مشتری دارم در این سالها تلاش کردهام لباس روحانیت را با تغییراتی جزیی همراه کنم تا جلوه بهتری داشته باشد.
لبادههایی که حالا بر تن علما و شخصیتها میبینید، قبلا نبوده و بنده مبتکر آن بودهام، جیبهای خاص لباس روحانیت را بعدها من ایجاد کردم که مورد استقبال قرار گرفت، هر کسی هم که لباس روحانیت را به این سبک و سیاق میدوزد یا از من یاد گرفته یا از شاگردانم بوده.
*پس در این مدت شاگرد هم تربیت کردید؟
عنایت خدا ناشی از رضایت مشتریان و دعای بزرگان است که در حق من لطف داشته و دارند بیتملق و تعارف باید عرض کنم که من با این کار علاوه بر آنکه نان در میآورم صفا میکنم.
*گویا سحرخیز هم هستید؟
بله ، معمولا هر روز از ساعت 6 صبح سر کار میآیم و تا زمانی که جان کار کردن داشته باشم به غیر از ایام ماه مبارک رمضان در دیگر ایام سال حدود 14 ساعت سرپا هستم.
*ماه رمضان کمتر کار میکنید؟
خدا این لطف را در حق من روا داشته که در ماه مبارک رمضان، بیشتر سالها علما به من سهمیه عمره میدهند و به حج مشرف میشوم، مرحوم آیتالله گلپایگانی در زمان حیاتشان شش سفر نیابتی مربوط به حج واجب به من داد و دو سفر حج واجب دیگر نیز نصیبم شد، ضمن آنکه 17 بار هم توفیق سفر عمره داشتهام.
*با توجه اینکه برای «پرو» لباس به خانه علما میروید، حتما خاطرات بسیاری از این بزرگواران دارید؟
علما و مراجع همگی با بزرگواری و اخلاق حسنه با من رفتار میکردند و حقیقتا به من لطف داشتند.یادم هست که برای مرحوم آیتالله گلپایگانی، لباس دوخته بودم که بعد از پرو، مرحوم آقا مهدی پسرشان که در تصادف به رحمت خدا رفتند صدایم کرد و گفت، آقا کارتان دارد وقتی خدمت ایشان رسیدم گفتند، آقای عربپور زحمت کشیدی برای ما، بعد یک شوخی هم با ما کردند و گفتند بیشتر پیش ما بیا.
*از مرحوم امام هم خاطرهای دارید؟
از بچگی این توفیق را داشتم که در قم در همسایگی حضرت امام(ره) زندگی کنم، ایشان به جهت آشنایی با ما از اول مشتری من بودند و حتی در نجف هم برایشان لباس بردم.
*یعنی برای پرو لباس امام(ره) تا نجف رفتید؟
بله ماجرا بر میگردد به زمانی که ایشان در نجف تبعید بودند و من همراه پدرم و آقای رسولی اراکی برای دیدار و تقدیم لباس به نجف رفتیم، در هواپیما که بودیم به ما گفتند؛ نجف که رسیدید به سمت خانه حضرت امام(ره) نروید چرا که احتمال دارد تحت نظر باشید برای نخستین بار بود که به نجف میرفتم .
هواپیما که به زمین نشست وقتی چشمم به گنبد بارگاه ملکوتی آقا امیرالمومنین(ع) افتاد گفتم، یا امیرالمومنین(ع) من به خاطر شما به اینجا آمدهام و به خاطر شما اول به زیارت فرزندتان آقا روحالله می روم.
*ایشان زمانی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران برگشتند لباسهایشان را شما می دوختید؟
بله چندین بار به محضر ایشان شرفیاب شدم، یادم هست بعد از پیروزی انقلاب زمانی که امام(ره) به قم آمدند، آقای انصاری کرمانی مرا برای تعیین اندازه لباس پیش ایشان بردند، آقا در اتاقی ایستاده بودند و من بعد از دست بوسی اندازهایشان را گرفتم، آن موقع در لباسها لایی مویی میگذاشتند و من هم این کار را انجام میدادم، آقای انصاری که هنوز هم رفیق نزدیک من محسوب میشوند گفتند، این قبای امام است این را بگیر و کپیاش را بدوز در ضمن ایشان لایی مویی و تشریفات هم نمیخواهند به من دو پارچه دادند در حالی که فکر میکنم خود امام نمیدانستند قرار است دو لباس برایشان بدوزم، من قبای امام را برداشتم و پیاده به سمت مغازه راه افتادم، وقتی همسایهها فهیمدند که لباس امام را آوردهام با ذوق و شوق خاصی آن را میبوسیدند، بعد از ساعاتی آقای انصاری آمدند و گفتند امام دیدار مردمی دارند و بدون قبا نمیتوانند در جمع حاضر شوند که من تعجیل کردم و گفتم، مگر میشود شخص اول مملکت همین یک دست لباس را داشته باشد.
گفتند زودتر کار را تمام کن کارم که تمام شد لباس را برداشتم و بردم ولی یکی از آقایان مانع رفتن من به داخل بیت امام شد و خودش لباس را گرفت و داخل برد من مثل میهمان کتک خورده پشت در ماندم بعد او آمد و گفت، آقا میگوید بیا، پیش امام که رفتم ایشان فرمودند اندازه یک انگشت یا کمتر اندازه آستینهایش بلند است که من همانجا گفتم الحمدالله همین یک ذره بلندی باعث شد خدمت شما برسم وگرنه راهم نمیدادند که همان لحظه آقا تبسمی کردند و من دست ایشان را بوسیدم و برگشتم، گاهی اوقات به دوستانم میگویم شما نمیدانید ولی من برای خورشید هم لباس دوختهام!
*خاطرهای هم از مقام معظم رهبری دارید؟
یادم هست موقعی که مرحوم آیتالله بروجردی در ماه رمضان با درشکه به مسجد جامع قم میآمدند، مقام معظم رهبری پیش من میآمدند و من با 9 تومان برایشان لباس میدوختم خاطره جالبی که از ایشان دارم بر میگردد به زمانی که نیمه دوم ماه رمضان برای زیارت به مشهد مقدس مشرف شده بودم در باغ رضوان که آن موقع مدرسه طلاب بود پیش طلبهای رفتم و گفتم میخوام شب قدر جایی بروم که مراسم احیا خیلی باحالی داشته باشد، کجا بروم بهتر است آن فرد نشانی مکانی را روی کاغذ برایم نوشت به من داد و گفت، باتاکسی راحت میتوانی به آنجا بروی خوشحال شدم و بعد از افطار راه افتادم، نشانی را به یک راننده تاکسی مشهدی دادم و او هم مرا به مقصد رساند مسجد نیمهسازی بود که هنوز بندکشی و بناییاش تمام نشده بود، کمی زود رفته بودم بعد از نیمساعت، تعدادی طلبه آمدند به یکی از آنها گفتم، سخنران مراسم کیست که گفت، سید علی خامنهای یک لحظه به ذهنم رسید این همان طلبهای است که در قم برایش با 9 تومان لباس دوختم، خلاصه ایشان آمدند و منبری رفتند که هنوز مثل آن ندیدم بعد از انقلاب و در زمان ریاست جمهوری ایشان، برایشان لباده دوختم اما از وقتی این بزرگوار رهبر شدند دیگر لباده را کنار گذاشتهاند و همیشه قبا به تن دارند.
گفتوگو: سید محمد مهدی موسوی
ماه شریف ذیحجه اعمال و آداب ویزه ای دارد که از جمله آن دورکعت نماز است که در شب های دهه اول این ماه و بین نمازمغرب و عشا اقامه می گردد .روش بجا آوردن این نماز به این شرح است :
در هر رکعت پس از خواندن حمد و سوره توحید آیه شریفه 142 سوره مبارکه اعراف را قرائت کند :
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبعْ سَبیلَ الْمُفْسِدِینَ.
از همه کسانی که توفیق اقامه این نماز ارزشمند را دارند التماس دعا دارم .
ماه ذیحجه بوی خدا می دهد ، بوی مکه ، کعبه ، صفا ، منی ، " لبیک اللهم لک لبیک " بوی ملکوت ، بوی انس ، بوی آشتی ،
با آغاز ماه ذیحجه بوی " واعدنا موسی ..." و نماز دهه اول ، عطر " ایاما معلومات " و عطر معرفت به مشام جان می رسد . بیهوده نیست که روزه روز اول این ماه ارزش روزه هشتاد ماه دارد ، پس می شود ره چندساله را در یک روزپیمود به شرطی که .....
اول این ماه مبارک بوی وصال می دهد ، بوی عشق ، پیوند مهر وماه ، علی و فاطمه ...... علی جان فاطمه امانتی است در دست تو .... خوب امانت داری کن ......
ماه ذیحجه بوی عرفه می دهد ، " اللهم یا شاهد کل نجوی .... " ، عرفه روز اختصاصی دعا ونیایش همگام وهمراه با ثار الله ، روزی که روزه گرفتن در آن کفاره نود سال است و زیارت امام حسین (ع) در آن روز ثواب یک ملیون حج در رکاب حضرت صاحب الزمان (ع) ، یک ملیون عمره در رکاب پیامبر اعظم (ص) ، آزاد کردن یک ملیون برده و....دارد به شرطی که ....
ماه ذیحجه بوی قربان می دهد ، بوی قربانی ، قربانی کردن نفس ، قربانی عزیزترین چیزها در برابر محبوب و بوی عشق و عاشقی . نماز عید ، زیارت عاشورا ......
پرواز .....ملکوت ...
ماه ذیحجه عطر ولایت دارد و بوی غدیر را در زمین و زمان می پراکند . یا علی گفتیم و عشق آغاز شد ،
من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه "
عید غدیر عید گل های یاس است و تجلیگاه پیوند رسالت و امامت ، روز اتمام نعمت و اکمال دین ، روزی که لبخند وتبسم مومنین شرافت و عظمت بالاتری یافته و رحمت و عنایت خاصه الهی در دنیا و آخرت را به ارمغان می اورد .
ماه ذیحجه بوی دیگری دارد ... بوی خون ... بوی کربلا ... بوی حسین ...زینب ...عباس ...علی اکبر ...علی اصغر ...رقیه .... عطش .... تازیانه ... خیمه ها.. بوی هفتاد دو حاجی که همه با رنگ خدایی در شط خون شنا کردند . السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
هفتاد و حاجی همه با رنگ خدایی
از مکه برون گشته شده کرببلایی
هر پیر وجوان در ره معشوق فدایی
جسم وسرشان کرده زهم میل جدایی
ماه ذیحجه آغاز شده است .... سی ونه روز دیگربه حماسه عشق بازی و رقص شمشیر باقی مانده است .....سی ونه روز دیگر حسین به دیدار خدایش می رود ... آغوش مادرش .... جدش ... پدرش ...حسنش .... محسن .....
این ماه برای سالک الی الله بسیار با ارزش است. یکی از شبهای قدر در این ماه میباشد و کسی در آن متولد شده که خداوند بواسطه او وعده پیروزی به تمامی دوستان، پیامبران و بر گزیدگانش - از زمانی که پدر ما حضرت آدم (علینبیناوآلهوعلیهالسلام) در زمین ساکن شده - داده است. و وعده داده، بوسیله او بعد از پر شدن زمین از ظلم جور، آن را پر از قسط و عدل نماید. از مقام آن همین بس که ماه رسول خدا صلواتاللهعلیه بوده و حضرتش صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: "شعبان ماه من است، خداوند کسی را که مرا در ماهم یاری کند، بیامرزد."
شرافت ماه شعبان
این ماه برای سالک الی الله بسیار با ارزش است. یکی از شبهای قدر در این ماه میباشد و کسی در آن متولد شده که خداوند بواسطه او وعده پیروزی به تمامی دوستان، پیامبران و بر گزیدگانش - از زمانی که پدر ما حضرت آدم (علینبیناوآلهوعلیهالسلام) در زمین ساکن شده - داده است. و وعده داده، بوسیله او بعد از پر شدن زمین از ظلم جور، آن را پر از قسط و عدل نماید. از مقام آن همین بس که ماه رسول خدا صلواتاللهعلیه بوده و حضرتش صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: "شعبان ماه من است، خداوند کسی را که مرا در ماهم یاری کند، بیامرزد."
کسی که از این دعوت بزرگ آگاه شود، باید بکوشد که از دعوت شدگان این دعوت گردد. این جانشین و برادر او امیرالمؤمنین علیهالسلام است که میفرماید: "از زمانی که ندای منادی رسول خدا صلواتاللهعلیه را که برای روزه این ماه ندا میکرد شنیدم، هیچگاه روزه این ماه را از دست نداده و در تمام عمرم آن را از دست نخواهم داد؛ اگر خدا بخواهد." این درباره روزه این ماه بود؛ و میتوان کمک به آن حضرت صلواتاللهعلیه را از جهات دیگر مانند نماز، صدقه، مناجات و تمام کارهای خیر با روزه این ماه مقایسه نمود.
مناجات شعبانیه
این مناجات، مناجات معروفی است و اهلش به خاطر آن با ماه شعبان مانوس شده و به همین جهت منتظر و مشتاق این ماه هستند....
تمام کلام این که این مناجات، از اعمال مهم این ماه است؛ و نه تنها ماه، که سالک نباید بعضی از فرازهای آن را در طول سال ترک کند و در قنوتها و سایر حالهای عالی خود، خیلی با آن مناجات نماید و وقتی که می گوید: "و دیدگان قلبهای ما را با نور نگاه آن به حضرتت روشن بفرما تا آنگاه که چشمهای دل پردهها و مانعهای نوری را پاره کرده و به معدن بزرگی برسد و روحهای ما به عزت پاکیت وصل شود." از گفته خود غافل نباشد. و تامل کند، آیا قلب او چشم دیدن نور را دارد؟...
به هر حال این مناجات بزرگی است و یکی از ارمغانهای آل محمد صلواتاللهعلیه میباشد که بزرگی آن را کسی که قلب سالم و گوش شنوایی داشته باشد، درک میکند. و اهل غفلت از درک فواید و نورهای آن بیبهرهاند...
سایر اعمال این ماه
1- از اعمال مهم در این ماه روزه است؛ باندازهای که با حالش مناسب باشد...
درباره روزه هر کدام از روزهای این ماه اخبار مفصلی وارد شده است. و من فقط روایتی را که در کتاب (من لا یحضره الفقیه) آمده است، نقل میکنم. امام صادق علیهالسلام فرمود: "کسی که روز اول ماه را روزه بگیرد، حتما وارد بهشت میشود. و کسی که دو روز را روزه بگیرد خداوند در هر شب و روزی (به چشم رحمت) به او مینگرد و در بهشت هم به این نگاه ادامه میدهد. و کسی که سه روز روزه بگیرد، با خداوند در عرش و بهشت او دیدار میکند."...
2- از اعمال مهم در این ماه صلواتی است که در نیمروز هر روز این ماه فرستاده میشود؛ و اول آن چنین است: «اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد، شجرة النبوة...»
3- یکی دیگر از اعمال این ماه، همانگونه که در کتاب اقبال است بجا آوردن نماز و خواندن دعاهای این شبهاست. سالک باید در رابطه با این اعمال جدی بوده، و به هر کدام از ذکر و فکر و این اعمال که نشاط دارد، با در نظر گرفتن اولویتها اقدام کند....
4- یکی دیگر از کارهای مهم در این ماه عمل به این روایت است. امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند: "در هر پنجشنبه شعبان آسمانها زینت شده و آنگاه فرشتگان عرض می کنند: خدای ما! روزهداران شعبان را ببخش و بیامرز و دعایشان را اجابت فرما. بنابراین کسی که دو رکعت نماز بجا آورد که در هر رکعت سوره فاتحه را یک بار و قل هو الله احد را صد بار بخواند و بعد از سلام دادن صد بار بر پیامبر صلیاللهوعلیهوالهوسلم درود فرستد، خداوند تمام خواستههای دینی و دنیایی او را بر آورده میفرماید. و کسی که یک روز آن را روزه بگیرد، خداوند بدن او را بر آتش حرام میکند.
نیمه شعبان
روز و شب نیمه شعبان زمان بسیار شریفی است که جهات زیادی باعث این شرافت و بزرگی شده است. از قبیل:
الف- از شبهای قدر میباشد و شب تقسیم رزقها و عمرها چنانچه در روایات زیادی وارد شده است. و در بعضی از آنها آمده است: خداوند این شب را برای امت قرار داده است؛ چنانچه شب قدر را برای رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم قرار داده. و این اشکال که بنابراین، لازم میآید که شب قدر، بیش از یک شب باشد را می توان به این بیان پاسخ گفت که تقدیر، مراتب و مراحل گوناگونی دارد.
ب- از اوقات زیارتی امام حسین علیهالسلام میباشد که غیر از فرشتگان صد هزار پیامبر علیهمالسلام آن حضرت علیهالسلام را زیارت میکنند. و این مطلب نشانه عظمت این شب است.
ج- از شبهایی است که تاکید به زنده نگهداشتن آن شده و اعمال و عبادات بسیار ارزشمندی در آن وارد شده که میتوان گفت: در هیچ شبی اعم از شب قدر یا غیر آن مانند یا بیشتر از آن نیامده است.د- شب میلاد امامی است که گیتی را از عدالت پر کرده، زمین را پاک مینماید و در تمام زمینههای دینی و دنیایی حاکمیت دارد.
اعمال مهم نیمه شعبان
اولین کاری که سالک باید در این شب انجام بدهد این است که از لذت و آسایش دنیا در این شب چشم پوشی نماید. و آنگاه برای استفاده بیشتر از آن و تصحیح اعمال خود باید فرض کند که شب خداحافظی او با این دنیا و تمام اعمال بوده و فردای آن روز قیامت است. و نیز قبل از فرا رسیدن شب باید اعمالی را که در آن میخواهد انجام بدهد مشخص نماید و اگر دو عمل در فضیلت یکسان بود سختتر را انتخاب کند.
2- از اعمال مهم نمازهایی است که وارد شده است...
3- از اعمال مهم عمل به حدیثی است که در کتاب اقبال روایت شده: رسول اکرم صلواتاللهعلیه فرمودند: "شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرئیل آمد و گفت: محمد! چرا در این شب خوابیدهای؟ گفتم: جبرئیل! مگر چه شبی است؟ گفت شب نیمه شعبان است. محمد! برخیز. آنگاه مرا بلند کرده و به بقیع برد، سپس گفت: سرت را بلند کن، زیرا این شبی است که درهای آسمان در آن باز میشود: درهای رحمت. در «رضوان»، در «مغفرت» در «فضل» در «توبه» در «نعمت» در «جود» و در «احسان». و خداوند به عدد موها و پشمهای گاو و گوسفند مردم را از آتش جهنم آزاد میکند، زمان مرگ را در آن ثبت کرده و بمدت یک سال روزیها را تقسیم میکند. و هر چه را که در تمام سال اتفاق میافتد فرو میفرستد. محمد! کسی که این شب را با گفتن «الله اکبر»، «سبحان الله» و «لا اله الا الله» و دعا نماز و قرآن خواندن و انجام اعمال مستحب و استغفار کردن زنده نگهدارد بهشت منزل و استراحتگاه او خواهد بود و گناهان گذشته وآیندهاش بخشیده میشود...
پس این شب را زنده بدار و شب زنده داری و نزدیکی به خدا، با عمل در این شب را، به امتت دستور بده؛ زیرا شب شریفی است. در حالی نزدت آمدم که تمام فرشتهها در آسمان پاهایشان را جفت کردهاند عدهای تسبیح میکنند، عدهای در رکوع، عدهای در سجود و گروهی ذکر میگویند. شبی است که کسی دعا نمیکند مگر این که مستجاب می شود، کسی چیزی نمیخواهد مگر این که به او داده میشود، کسی درخواست مغفرت و بخشش نمیکند، مگر این که بخشیده میشود، کسی توبه نمیکند مگر این که توبهاش پذیرفته میشود. کسی که از خیر این شب محروم شود، از خیر بزرگی محروم شده است.
رسول خدا در این شب دعا میکرد و میگفت: "اللهم اقسم لنا من خشیتک....."...
4- بجا آوردن سجدههایی که دعاهای مخصوصی در آن خوانده میشود...
5- نزدیکی جستن به امام زمان (عج) کسی که حجت عصر، ولی امر، راز دارنده بزرگ، صاحب غیبت الهی و دعوت پیامبر گونه، وارث پیامبران و جانشین جانشینان، آقا، امام و مولای ما، امام قائم مهدی است، جان ما و تمام جهانیان بفدایش که میتوان با زیارت، مناجات، عرض شوق و شکایت از دوری او، دعا، نماز، دلسوختگی از دوری او، شکر نعمتها، اهدا طاعات، بذل جان، توسل، پیوستن، پناه جستن و در خواست کمک، پیروزی و فیض و شفاعت به آن حضرت (عج) نزدیک شد....
6- خواندن دعایی که با این عبارت شروع میشود «اللهم بحق لیلتنا و مولودها.....»
7- زیارت امام حسین علیهالسلام و حضور در آرامگاه شریف آن حضرت علیهالسلام که در روایت خیلی نسبت به آن سفارش شده است. و باید او را با زیارت مخصوص این شب زیارت کند.
8- خواندن دعای کمیل: در سجده...
9- زیارت امام حسین علیهالسلام در بارگاه شریف یا از مکانهای دور. زیارت آن حضرت علیهالسلام نماز و عمل مخصوصی دارد که در کتاب اقبال آمده است و کسی که او را زیارت کند، مانند کسی است که خدا را در عرش او زیارت کرده باشد.
10- سجده و گفتن ذکرهای آن که از رسول خدا صلواتاللهعلیه روایت شده همراه با حضور قلب و با توجه به معانی و دورغ نگفتن در آنچه میگوید. همچنین خواندن دعاهایی که برای بین رکعتهای نماز شب در کتاب اقبال روایت شده. و نیز غفلت نکردن از دعای گرانقدری که در نماز وتر یا بعد از آن خوانده میشود.
11- محاسبه اعمال این شب. گمان می کنم اگر با آگاهی و خوب حساب کند بخصوص اگر از هدایت خدا در این مورد کمک بگیرد- باندازهای از عمل خود استغفار میکند که اگر این شب را خوابیده بود، این مقدار استغفار نمیکرد...
آخرین جمعه شعبان
یکی دیگر از اوقات مهم ماه شعبان برای سالک الی الله آخرین جمعه آن است. از کتاب عیون از عبدالسلام بن صالح هروی نقل شده که میگوید: در آخرین جمعه شعبان به دیدن ابیالحسن علیبنموسی الرضا علیهالسلام رفتم حضرت فرموند: "ابا صلت! بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است؛ کوتاهی گذشته خود را در این ماه جبران کن و بسیار دعا و استغفار کن و خیلی قرآن بخوان، و از گناهانت توبه کن، تا وقتی ماه رمضان میآید مخلص برای خدا باشی و هیچ امانتی به گردنت نباشد مگر این که آن را رد کنی و هیچ کینهای از مومنی در دلت نباشد مگر این که آن را از بین ببری و از هر گناهی که انجام میدهی، دست بردار. تقوای خدا را پیشه کن و در نهان و آشکارت به او توکل کن «و کسی که به خدا توکل کند خدا برای او کافی خواهد بود» و در باقیمانده این ماه این دعا را زیاد تکرار کن: "اللّهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفرلنا فی ما بقی منه، خدایا اگر در این مدت که از شعبان گذشته، ما را نبخشیدهای، در مدتی که از آن مانده ما را بیامرز، زیرا خداوند متعال به احترام ماه رمضان، در این ماه افراد زیادی را از آتش رها میکند."...
سه روز آخر شعبان
روزه این سه روز برای کسی که تمام این ماه را روزه نگرفته، فضیلتی دارد که سزاوار نیست مراقب آن را ترک کند. صدوق رحمة الله از امام صادق علیهالسلام روایت نموده است: "کسی که سه روز آخر شعبان را روزه گرفته و آن را به ماه رمضان وصل کند، خداوند روزه دو ماه پیدرپی برای او مینویسد."...
... یکی از اعمال مهم ماه رمضان در شب آخر شعبان است و آن دعایی است که در کتاب اقبال برای این شب و شب اول ماه رمضان، روایت نموده است. و اهل آن تکلیف آمادگی برای وارد شدن در میهمانی خداوند متعال را به تفصیل از این دعا میفهمند.
کتاب المراقبات نوشته عالم عامل و عارف کامل مرحوم آیتالله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره)
رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» فرمودند: إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِی فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِی عَلَى شَهْرِی [1]
من فرستاده خدا به سوی شما هستم، بدانید که شعبان ماه من است، خدا رحمت کند کسی را که مرا در این ماه همراهی و مدد نماید.
این حدیث شریف روشن میکند که روح و روان انسانها در این ماه آنچنان آمادهی ارتباط با حقایق معنوی میشود که میتوانند رسالت رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» را بفهمند و بفهمانند و از این طریق، رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» را یاری کنند.
امیرالمؤمنین «علیهالسلام» در رابطه با حدیث فوق میفرمایند: مَا فَاتَنِی صَوْمُ شَعْبَانَ مُنْذُ سَمِعْتُ مُنَادِیَ رَسُولِ اللَّهِ«صلّیاللهعلیهوآله» یُنَادِی فِی شَعْبَانَ وَ لَنْ یَفُوتَنِی فِی أَیَّامِ حَیَاتِی صَوْمُ شَعْبَانَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ [2] از آن وقت که سخن منادیِ رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» را که فرمود شعبان ماه من است، شنیدم تاکنون روزه آن ماه از من فوت نشده و إنشاءالله تا آخر عمر هم فوت نخواهد شد.
امام صادق «علیهالسلام» فرمودند: صَوْمُ شَهْرِ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةٌ وَ اللَّهِ مِنَ اللَّه.[3] روزهی پشت سر هم دو ماه شعبان و رمضان به خدا سوگند توبه و توجه خدا است به بنده. که این توجه؛ توجه خاصی است، غیر از توجهی که خداوند به همه بندگان دارد و موجب گشودن رازهایی بر قلب انسان میشود، تا در زندگی فردی و اجتماعی بهترین موضعگیری را نماید.
حضرت رسول«صلّیاللهعلیهوآله» فرمودند: «مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ أَوَّلِ شَعْبَانَ وَ یَقُومُ لَیَالِیَهَا وَ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ إِحْدَى عَشْرَةَ مَرَّةً دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ شَرَّ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ شَرَّ أَهْلِ الْأَرَضِینَ وَ شَرَّ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ وَ شَرَّ کُلِّ سُلْطَانٍ جَائِرٍ .[4] هرکس 3 روز از اول ماه شعبان را روزه بدارد و در شبهای آن، 2 رکعت نماز بگذارد که در هر رکعت سوره فاتحه را یکمرتبه و «قلهواللهاحد» را 11 مرتبه بخواند، شرّ اهل سماوات و شرّ اهل زمینها و شرّ ابلیس و لشکریان او و شرّ هر سلطان ستمگری از او دفع میشود.
در این حدیث، رمزها و رازهای دقیقی هست. همینقدر ملاحظه میفرمایید که چگونه بستر تعالی انسانها در این ماه فراهم شده و موانع سلوک انسان دفع میگردد، حال چه موانع آسمانی مثل اعمال نیکی که منجر به عُجب و غرور میشوند، و چه موانع زمینی مثل حبّ دنیا و سایر حرصهای زمینی، ماه شعبان بستر خلاصی از همه این موانع است، از جمله شرّ ابلیس و شرّ حاکمان ظالم تا انسان بتواند در رسالت تاریخی خود به بهترین نحو مؤثر باشد.
وقتی رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» میفرمایند: فمَنْ صَامَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعِینَ حَسَنَةً، الْحَسَنَةُ تَعْدِلُ عِبَادَةَ سَنَة [5] هرکس روز اول ماه شعبان را روزه بدارد، خداوند عزّوجلّ هفتاد عمل نیک برای او مینویسد که هریک از آنها با عبادت یکسال برابری میکند.
این حدیث خبر از آن میدهد که در این ماه جان انسانها چنان وسعتی مییابد که هفتادبرابر زمانهای دیگر امکان قبول انوار الهی را دارد، و به عبارت دیگر دریچههای عالم غیب در این ماه به روی کسی که خود را با اعمال این ماه آماده کند، به نحو فراوانی گشوده شده است، تا راه ارتباط با حقایق ربّانی را کشف کرده و در ماه رمضان بهراحتی بتواند از آن ارتباط استفاده نماید. چنین انسانی است که حتی در امور اجتماعی میتواند بر موضع حق مقاومت نماید.
تأکید پیامبر خدا«صلّیاللهعلیهوآله»بر روزه کامل ماه شعبان نشان میدهد در این ماه شرایط خاصی برای تجلی انوار الهی بر قلب صائم فراهم است. به تعبیر امام باقر «علیهالسلام»؛ روزهی این ماه «طُهْراً مِنْ کُلِّ زَلَّةٍ وَ وَصْمَةٍ وَ بَادِرَةٍ» [6] موجب جدایی از هر لغزش و عیب و ننگ و خطا و گناه میگردد و قلب انسان را آماده برای ملاقات خدا در ماه رمضان میکند.
وقتی حضرت صادق«علیهالسلام» میفرمایند: «صِیَامُ شَعْبَانَ ذُخْرُ الْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ یُکْثِرُ الصِّیَامَ فِی شَعْبَانَ إِلَّا أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ مَعِیشَتِهِ وَ کَفَاهُ شَرَّ عَدُوِّهِ وَ إِنَّ أَدْنَى مَا یَکُونُ لِمَنْ یَصُومُ یَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أَنْ تَجِبَ لَهُ الْجَنَّة». [7] روزه شعبان، اندوخته بنده براى روز رستاخیز است و هیچ بندهیى نیست که در شعبان فراوان روزه بگیرد مگر اینکه خداوند کارهاى زندگى او را اصلاح و شرّ دشمن او را کفایت مىفرماید و کمترین پاداش براى کسى که یک روز از شعبان روزه بگیرد، این است که بهشت براى او واجب مىشود.
این حدیث شریف خبر از آن میدهد که جهتگیری جان چنین فردی به سوی بهشت خواهد بود و راه سیر به بهشت را پیدا میکند و به آنسو حرکت خواهد کرد. هنر دیگرش باید آن باشد که با اعمال معنوی دیگر، به این سیر سرعت بخشد و از توقفگاههای خود بکاهد. نکتهی دقیق در حدیث فوق پیامی است برای مبارزان با دشمنان اسلام که روزهی این ماه موجب بهرهمندشدن آنها از الطاف الهی است تا بر دشمنان فائق آیند.
رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» با پردهبرداشتن از سرّی از اسرار عالم غیب فرمودند: «شَعْبَانُ شَهْرِی وَ شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ صَامَ یَوْماً مِنْ شَهْرِی کُنْتُ شَفِیعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ صَامَ یَوْمَیْنِ مِنْ شَهْرِی غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ شَهْرِی قِیلَ لَهُ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ». [8] شعبان ماه من است و رمضان ماه خدای عزّوجل است. هرکس یک روز از ماه من را روزه بدارد، در روز قیامت شفیع او خواهم بود، و هرکس 2 روز از آن را روزه بدارد، خداوند گناهان گذشته او را میبخشد و هرکس 3 روز از آن را روزه بدارد، به او گفته میشود؛ عملْ از سر گیرد زیرا تمام موانع ارتباط او با خدا مرتفع شده.
چنانچه ملاحظه میفرمایید، در این دستورات بحث رویکرد انسان در میان است به سوی فرامین خدا و تغییر جهتدادن انسان از یک زندگی عادی به طرف یک زندگی روحانی و معنوی و اینهمه ثواب که در حدیث فوق و امثال آن ذکر میشود، به جهت تغییر جهتی میباشد که انسان در غوغای زندگی و در عادت به خوردن، یکمرتبه باید جهت عادی خود را تغییر دهد و به سیره رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» برگشت نماید و لذا است که در ثواب اولین روزه این ماه حضرت میفرمایند: «کُنْتُ شَفیعُه یَوْمَ الْقِیامة» من در قیامت شفیع او میشوم و راه سیر به سوی خدا را برای او میگشایم. چون در دنیا و در کشاکش روزمرّگیها با فرارسیدن ماه شعبان به رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» تأسی کرد و به محبت رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» وارد ماه شعبان شد.
در همین رابطه حضرت سجاد«علیهالسلام» هنگام ظهر در تمام روزهای ماه شعبان و نیز در شب نیمه ماه شعبان دعای مشهور صلوات بر محمّد و آل او را میخواندند تا رشتهی پیوند انسان با رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» در این ماه کامل گردد. خداوند به همه ما کمک فرماید تا موفق به پیروی از سنت رسولش گردیم و نهایت مقاومت و پایداری در مسیر دینداری را در مقابل دشمنان اسلام نصیب خود کنیم.
در ماه شعبان با تکرار ذکر «لا إله الاّ الله، وَ لا نَعْبُدُ إلاّ إیّاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدّین وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرکُون» که میگویی: إله و معبود و مطلوبی جز «الله» - که جامع جمیع کمالات است- در هستی نیست، پس باید دل به او سپرد، و جز او را عبادت نمیکنیم،
خالصانه دین را برای او میدانیم، هرچند مشرکان جهتهای فراوان دیگری را در جلو ما میگذارند تا از دین خدا عدول کنیم و به مکتبها و تئوریهای آنها برگردیم. آری با تکرار این ذکر جهت توحیدیِ جان را تقویت میکنی، همچنان که با استغفارهای این ماه، موانع تجلی انوار الهی را برطرف مینمایی.
حضرت صادق«علیهالسلام» فرمودند: هرکس در ماه شعبان هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ » خداوند نام او را در افق مبین -جایگاهی وسیع در جلو عرش مینویسد- زیرا در این ذکر از معبود خود با نظر به اسم «رحمان» و «رحیم» و «حیّ و قیّومِ» او میخواهی موانع ارتباط با خودش را برای تو برطرف کند و بتوانی با نظر به انوار اسماء مذکور به سوی او نظر کنی.
ماه، ماه نزدیکی به خدا است و زمینه ارتباط به شدت فراهم است و لذا از امیرالمؤمنین«علیهالسلام» هست که رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآله» فرمودند: «آسمانها در پنجشنبههای ماه شعبان آراسته میگردد و فرشتگان میگویند: پروردگارا! روزهداران این روز را بیامرز و دعایشان را اجابت فرما!». و لذا هرکس در پنجشنبههای ماه شعبان، 2 رکعت نماز بگذارد که در هر رکعت، پس از حمد سوره «قل هواالله احد» را صدبار بخواند و بعد صدمرتبه بر پیامبر و آل او صلوات بفرستد، همه نیازها و تقاضاهای دینی او برآورده میشود.
از این روایت، رازهایی آشکار میشود. همین اندازه به این فکر کن که میفرمایند: «تَتَزَیّن السّموات» آسمانها زینت داده میشوند، همانطور که زینت عقل که آسمان جان انسان است به برخورداری حکمت و معرفت است، آسمان دنیا حامل معارف و حقایق عالیه خاصی در آن روز میشوند که آن معارف و حقایق بر روزهدار نازل میگردد. و نیز به این فکر کن که میفرمایند: «فتقول الملائکه...» ملائکه از خداوند تقاضا میکنند؛ مثل آن است که قوه بینایی و چشم شما با دیدن چیزی از جان شما طلب آن چیز را بکند. حدیث فوق خبر میدهد در آن روز کرّوبیان عالم قدس نظر خاص به صائمان آن روز دارند تا روزهداران در سیر و سلوک خود در نهایت راحتی بتوانند به مقصد برسند.
پی نوشت:
[1] - مصباح المتهجد، ج 2، ص 825
[2] - مصباح المتهجد، ج 2، ص 825
[3] - من لا یحضره الفقیه، ج2، ص93
[4] - الوسائل، ج 8، ص 104
[5] - أمالی الصدوق، ص 23 - المجلس السابع ثوابالاعمال، ص86
[6] - حضرت صادق میفرمودند: پدرم بین روزهی ماه شعبان و رمضان یک روز – و بنا بر حدیث دیگر دو روز – فاصله میانداخت. (ثواب الأعمال، ص 84)
بمناسب شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها بخشی از بیانات مقام معظم رهبری درمورد مادرسادات را به نقل از وب سایت مشرق می توانید ملاحظه کنید :
فاطمه زهرا (سلاماللَّهعلیها) مجمع همه خیرات
ما باید خودمان را به این مرکز نور نزدیک کنیم؛ و نزدیک شدن به مرکز نور، لازمه و خاصیتش، نورانى شدن است. باید با عمل، و نه با محبت خالى، نورانى بشویم؛ عملى که همان محبت و همان ولایت و همان ایمان، آن را به ما املاء مىکند و از ما مىخواهد.
با این عمل، باید جزو این خاندان و وابستهى به این خاندان بشویم. اینطور نیست که قنبرِ درِ خانهى على (علیهالسّلام) شدن، کار آسانى باشد. اینگونه نیست که «سلمان منّا اهلالبیت» شدن، کار آسانى باشد.
ما جامعهى موالیان و شیعیان اهلبیت(علیهمالسّلام)، از آن بزرگواران توقع داریم که ما را جزو خودشان و از حاشیهنشینان خودشان بدانند؛ «فلان ز گوشهنشینان خاک درگه ماست». دلمان مىخواهد که اهلبیت دربارهى ما اینطور قضاوت کنند؛ اما این آسان نیست؛ این فقط با ادعا به دست نمىآید؛ این، عمل و گذشت و ایثار و تشبه و تخلق به اخلاق آنان را لازم دارد.

عزیزان من! عظمت فاطمهى زهرا سلاماللَّهعلیها، در سیرهى آن بزرگوار آشکار است. یک مسأله این است که ما چه شناختى از فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها داریم؟ این یک حرف است. بالاخره دوستان اهل بیت علیهمّالسّلام، در طول زمان، تا آنجا که توانستند سعى کردند به حقِّ دختر پیغمبر، فاطمهى زهرا سلاماللَّهعلیها معرفت پیدا کنند. چنین هم نیست که کسى خیال کند همانطور که در زمان ما، این بزرگوار اینقدر در دلها عزیز و در چشمها شیرین است، همیشه همینطور بوده است. امروز بحمداللَّه دورانِ اسلامى است، دورانِ حکومت قرآن است، دورانِ حکومت علوى و حکومت اهل بیت علیهمالسّلام است و آنچه در دلهاست، بر زبانها جارى مىشود. قدیمىترین دانشگاه اسلامى در دنیاى اسلام - مربوط به قرن سوم و چهارم - به نام فاطمهى زهرا سلاماللَّهعلیهاست. نام دانشگاه معروف «الازهر» در مصر از نام فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها گرفته شده است. در گذشته بهنام فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها دانشگاه تأسیس مىکردند.
حتّى خلفاى فاطمى که بر مصر حکومت مىکردند، شیعه بودند. قرنهاست که شیعه سعى کرده به حقِّ این بزرگوار معرفت پیدا کند. این، یک مسأله است. مسألهى دیگر این است که ما باید راه را از همهى ستارگان بیاموزیم؛ «و بالنّجم هم یهتدون». انسان عاقل اینگونه است. از ستاره باید استفاده کرد. ستاره در آسمان است و مىدرخشد. آنجا عالمِ عظیمى است. مگر این ستاره همینى است که من و شما مىبینیم؟ بعضى از ستارگان که در آسمانند و مثل یک نقطه سوسو مىزنند، کهکشانى هستند. گاهى یک ستاره بزرگتر است از کهکشان راه شیرى که میلیاردها ستاره داخل آن است! - قدرت الهى که حدّ و اندازهاى ندارد - ولى من و شما آن را یک ستارهى کوچکِ درخشان مىبینیم. خوب؛ مقصود از این مطالب چیست؟ مقصود این است انسان عاقلى که خدا به او چشم داده است، باید از این ستاره براى امرى در زندگى استفاده کند. قرآن مىگوید: «و بالنّجم هم یهتدون»؛ به وسیلهى آن راه را پیدا مىکنند.
نسل حضرت زهرا سلام الله علیها نسل یازده خورشید فروزان
مصداق کوثر براى نبىاکرم، چیزهاى گوناگون است. یکى از برجستهترین مصادیق کوثر، وجود مقدس فاطمهى زهراست؛ که خداوند متعال در این وجود مبارک، دنبالهى معنوى و مادى پیامبر را قرار داد.
برخلاف تصور دشمنان ملامتگر، این دختر بابرکت، این وجود ذىجود، آنچنان مایهى بقاى نام و یاد و مکتب و معارف پیامبر شد که از هیچ فرزند برجسته و باعظمتى، چنین چیزى مشاهده نشده است. اولاً از نسل او یازده امام و یازده خورشید فروزان، معارف اسلامى را بر دلهاى آحاد بشر تابانیدند؛ اسلام را زنده کردند؛ قرآن را تبیین کردند؛ معارف را گسترانیدند؛ تحریفها را از دامن اسلام زدودند و راه سوء استفادهها را بستند.
یکى از این یازده امام، حسینبنعلى (علیهالسّلام) است که پیامبر طبق روایت فرمود: ((انا من حسین و حسین سفینة النّجاة و مصباح الهدى)). با آن همه آثار و برکاتى که در آن شخصیت، در آن شهادت و بر آن قیام در تاریخ اسلام مترتب شده است، او یکى از ذرارههاى فاطمهى زهراست.
یکى از این خورشیدهاى فروزان، امام باقر، و یکى دیگر امام صادق (علیهماالسّلام) است که معارف اسلامى، مرهون زحمات آنهاست. نه فقط معارف شیعى، که ائمهى معروف اهل سنت، یا بىواسطه، یا باواسطه، بهرهمندان از فیض دانش آنها هستند. این کوثر فزایندهى روزبهروز درخشندهتر، نسل عظیم پیامبر را در تمام اقطار اسلامى پراکند؛ که امروز هزاران، بلکه هزاران هزار خاندانهاى مشخصِ شناخته شدهى در همهى دنیاى اسلام، نمودار بقاى نسل جسمانى آن بزرگوارند؛ همچنان که هزاران مشعل هدایت در دنیا نمودار بقاى معنوى آن مکتب و آن وجود مقدسند؛ این کوثر، فاطمهى زهراست. سلام خدا بر او، درود همهى انبیا و اولیا و فرشتگان و آفریدگان پروردگار بر او تا روز قیامت.
فاطمهى زهرا (سلامالله علیها) عارفترین انسانها به مقام پیغمبر و امیرالمؤمنین (ع)
اینکه فاطمهى زهرا (سلامالله علیها) - که در آن زمان عارفترین انسانها به مقام پیغمبر و امیرالمؤمنین بود - فرمود اگر دنبال على راه مىافتادید، شما را به چنین سرمنزلى هدایت مىکرد و از چنین راهى مىبرد، به همین خاطر است؛ ولى بشر زیاد اشتباه مىکند.
من رزق سال کشور را در شب های فاطمیه میگیرم
یکی از نقل قول های که در سال های اخیر به شدن مورد توجه قرار گرفت مربوط می شد به کلامی که رهبری معظم انقلاب بعد از مراسم عزای حضرت زهرا (س) هنگام صرف شام به یکی از حاضران فرمودند.
یکی از حاضرین در سفـره شام مراسم ایام فاطمیه بیت رهـبری نـقل کرده است که سخنران مراسم ، بعـد از سخنرانی در حسینه امام خمینی (ره) هنگام صرف شام در محضر مقام معظم رهبری به ایشان عرضه داشت :« برخی گلایه می کنند که چرا حضرتعالی با این کسالت جسمانی ، این قدر برای مراسم وقت می گذلرند و از اول تا آخر مراسم وقت می گذارند و از اول تا آخر مجلس فاطمیه و روضه را می نشینند .»
معظم له نیز در جواب فرمودند : « آنها نمی دانند، من رزق سال کشور را در شب های فاطمیه میگیرم .»

در دنیا و در رسانههاى جمعى عالم، در طول سالهاى متمادى، کسانى که نه براى زن، نه براى جنس انسان و نه براى کرامتهاى انسانى، جز در محاسبه با پول ارزشى قائل نیستند - که متأسّفانه در تمدن کنونى مغرب، نقش مهمى را در همه عرصهها ایفا مىکنند - مسأله زن را هم براى خودشان در میدانهاى مختلف به صورت یک سرمایه و یک وسیله سوداگرى درآوردند؛ روى آن بحث مىکنند، فرهنگسازى مىکنند، تبلیغ مىکنند و ذهنهاى مرد و زن همه دنیا را در سر دو راهىِ یک وسوسه و گمراهىِ بزرگ قرار مىدهند. در چنین شرایطى، جا دارد زن مسلمان با تأمّل در مفاهیم اسلامى و ارزشگذاریهاى اسلامى و با دقّت در خطوطى که در نظام اسلامى براى پیشرفت زنان و مردان پیشبینى شده است، هویّت خود را بازیابى کند و قامت رساى استدلال را در مقابل سفسطهها و وسوسههاى عوامل صهیونیسم و سرمایهگذارى و زراندوزى به نمایش درآورد.
فاطمه زهرا سلامالله علیها قلّه این فضائل اسلامی
خودِ الگوی فاطمهى زهرا سلامالله علیها که در دوران کودکى، در بعد از هجرت پیغمبر به مدینه، در داخل مدینه و در همهى قضایاى عمومى آن روز پدرش -که مرکز همه حوادث سیاسى اجتماعى بود - حضور داشت، نشاندهنده نقش زن در نظام اسلامى است. البته فاطمه زهرا سلامالله علیها قلّه این فضائل است.
شما دخترانِ فاطمه هستید؛ فرزندان فاطمه زهرا هستید؛ دنبالهروان فاطمه زهرا هستید
بدانید امروز در هیچ جاى دنیا زنانى که مثل این مادران شهداى ما، مادر دو شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید باشند، نیستند. در جامعه ما، مادرانى با این خصوصیات که از پدرها بهتر و قویتر و آگاهانهتر ایستادند، در این میدان بسیارند. این همان تربیت اسلامى است؛ این همان دامان پاک و مطهّر و نورانى فاطمه زهرا سلامالله علیهاست. شما دخترانِ فاطمه هستید؛ فرزندان فاطمه زهرا هستید؛ دنبالهروان فاطمه زهرا هستید.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار گروه کثیری از بانوان 79/6/30
مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) در ادامه تدابیر حکیمانه و عالمانه خویش در روزهای پایانی سال 1392 سیاستها و خط مشیهای اقتصاد مقاومتی را ابلاغ فرموده و مسئولین و مردم را به مداقه در آن و اجرای دقیق آن فراخواندند. این ابلاغ در شرایطی صورت گرفت که دنیای کفر با سردمداری آمریکای پلید و کشورهای غربی به بهانه انرژی هسته ای حلقه های محاصره اقتصادی را تنگ تر کرده و از اقتصاد بهعنوان حربه ای برای به تسلیم کشاندن نظام اسلامی و کوتاه آمدن از اصول و آرمانهای انقلابی استفاده کرده و هر از چندگاهی با تطمیع، تهدید و سیاست مزدورانه چماق و هویج به زعم خام خود سعی در به زانو درآوردن جمهوری اسلامی ایران دارند. غافل از اینکه شیر زنان و دلاورمردان ایرانی،مسلمانند و فرزند رمضان و هر وقت اقتضا کند،به فرمان ولی امر، تیغ از نیام برکشند و آموزه های عاشورایی خود را به رخ دشمنان و بدخواهان خواهند کشید.
مقام معظم رهبری مثل همیشه با هوشیاری تمام ونگاهی ژرف و اندیشمندانه با طرح موضوع اقتصاد مقاومتی و ابلاغ سیاست های کلی آن،میدان تهدید را به اقیانوسی از فرصت ها مبدل ساخته وتوطئه شوم دشمن را در نطفه خفه کردند و این در شرایطی بود که برخی از ساده لوحان و ساده دلان علیرغم تذکرات رهبری با دیدن لبخندهای دروغی دشمن در معرض فریب و شکارقرار گرفته بودند و به تصور خویش زمینه را برای آشتی با شیطان بزرگ فراهم می دیدند. هرچند دروغگویی و خلف وعده های مکرر آمریکایی ها در جریان توافق نامه هسته ای چهره خبیث و نیت شوم آنان را روشن تر و نمایان تر کرد، با این وصف بهترین استراتژی برای مقابله با ترفند اقتصادی و تدارک جنگ اقتصادی توسط دشمن طرح اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر فرزانه انقلاب بود که بسیار بهنگام و دقیق صورت گرفت.
اقتصاد مقاومتی اقتصادی انقلابی است
رهبر فرزانه انقلاب در ابلاغیه خویش اقتصاد انقلابی را الگوی اقتصاد بومی و علمی و برآمده از فرهنگ انقلابی اسلامی خواندند و آن را تنها راه حل غلبه بر مشکلات اقتصادی و شکست دشمنان و آن را راهبرد حرکت صحیح اقتصاد کشور به سوی اهداف عالی نظام قلمداد فرموند.
اقتصاد مقاومتی، جهاد مقدس
رهبر فرزانه انقلاب در فراز دیگری از ابلاغیه از اقتصاد مقاومتی بهعنوان جبهه مقدس تعبیر فرموده و با این نگاه از سویی به حاکمیت و گسترش نگاه جهادی و از سوی دیگر نیت پاک و مقدس در راستای اجرای الگوی اقتصاد اسلامی و مبتنی بر آموزه های وحیانی قرآن کریم و اسلامعزیز تاکید کرده اند. بدیهی است تا نگاه جهادی و نیت خالص و فضای پاک و قدیمی در محیط اقتصادی فراهم نشود نیل به اهداف اقتصاد مقاومتی نیز میسر نخواهد بود.
اقتصاد مقاومتی رمز تحقق حماسه اقتصادی نکته ظریف دیگری که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره دارند این نکته است که تحقفق حماسه اقتصادی که به دنبال شکل گیری حماسه سیاسی ملت غیور ایران در انتخابات یازدهم باید شکل بگیرد در گرو تدوین نقشه راه و اجرای اقتصاد مقاومتی البته با هماهنگی و هم افزایی قوای کشور و نقش آفرینی مردم و هم فعالان اقتصادی می باشد.
الزامات تحقق اقتصاد مقاومتی
مقام معظم رهبری در بخش اصلی ابلاغیه و همچنین در سخنرانی های چند سال اخیر الزامات و بایسته های تحقق اقتصاد مقاومتی را مشخص و تبیین فرمودند براین اساس الزامات عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی به شرح زیر است.
1 – مدیریت مصرف
بحث مدیریت مصرف از منظر مقام معظم رهبری آنقدر مهم بود که یکسال را بهعنوان سال اصلاح الگوی مصرف نامگذاری کردند.
مدیریت مصرف هم ریشه در اعتقادات دینی و اخلاقی مردم دارد و هم بهعنوان یک ضرورت عقلی و فطری قابل طرح است که بخصوص در شرایط بحران و حصر اقتصادی باید بیشتر مورد دقت قرار گیرد. آنچه در قرآن کریم و آموزه های دینی بهعنوان لزوم پرهیز از اسراف و.. . آمده ناظر به همین موضوع مدیریت مصرف است این موضوع در شرایط امروز آنقدر مهم و خاص است که مقام معظم رهبری پرهیز از اسراف را در شرایط امروزی یک حرکت جهادی و اجر آن را اجر جهاد فی سبیل الله اعلام فرمودند. (1)
همین نکته خمیر مایه یکی از سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی قرار گرفته و طی آن صرفه جویی در هزینه های عمومی کشور و مدیریت مصرف با تاکید بر اجرای سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف مورد توجه واقع شده است.
2 – استفاده ازتولید داخلی
یکی از اهداف و دستاوردهای انقلاب اسلامی که در شعار حماسی و اسیاسی استقلال آزادی جمهوری جلوه داشت قطع وابستگی و دلبستگی به اجانب و اتکاء به خود و تقویت و مصرف تولید داخلی
بود این امر هم در سخنان و دیدگاه های امام راحل(ره) و هم در راهبردها و بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به روشنی و صراحت بهعنوان یکی از اصلی ترین سیاست های نظام جمهوری اسلامی ایران مورد تاکید قرار گرفته و می گیرد چنانچه در فرازی از سخنان رهبر فرزانه انقلاب آمده است:
دستگاه های دولتی و حاکمیتی تولید غیرایرانی را مصرف نکنند آحاد مردم هم مصرف تولید ایرانی را به مصرف کالاهایی با مارک خارجی ترجیح دهند خود مردم راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند (2)
در بندهای 7 و 8ابلاغیه اخیر نیز افزایش تولید داخلی نهاده ها و کالاهای اساسی و اولویت دادن به تولید محصولات بهعنوان بخشی از سیاست های مورد نظر مطرح شده است.
3- کاهش وابستگی به نفت
از جمله لوازم اسیاسی و موثر نیل به اهداف اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی به نفت است که بارها از سوی رهبر انقلاب مطالبه شده است معظم له با ذکر این نکته که وابستگی به نفت میراث
شوم صد ساله ما است جایگزینی نفت با فعالیت های اقتصادی و درآمدزای دیگر را بزرگترین حرکت مهم در زمینه اقتصاد دانسته است(3)
و در ابلاغیه مورد بحث نیز در بند 13 مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق انتخاب مشتریان راهبردی ایجاد تنوع در روش های فروش، افزایش صادرات گاز، افزایش صادرات برق و.. . بهعنوان بخشی از راهبردهای مورد نظر مطرح شده است.(4)
4- بصیرت اقتصادی و مقاومت مدبرانه در مقابل دشمن
دشمن پس از ناکامی در جنگ نظامی گزینه جنگ فرهنگی و به دنبال آن جنگ اقتصادی را روی میز گذاشت و با بسیج تمامی امکانات و ظرفیت ها و یادگیری از کشورهای مختلف اروپایی، غربی و حوزه خلیج فارس و مسدود کردن تنگه های اقتصادی به مقابله با نظام اسلامی برخواست.
بدیهی است در مقابل دشمن باید آرایش جنگی گرفت و مهمترین رکن آرایش جنگی بصیرت و شناخت دشمن و اهداف و میدان مبارزه است. لذا مقام معظم رهبری بهعنوان سکاندار بصیر و هوشمند انقلاب با تحلیل و تبیین اهداف دشمن از فشارهای اقتصادی همگان را به هوشمندی و بصیرت فراخوانده و اظهار داشتند: هدف دشمن را درفشار اقتصادی بشناسید و اینکه آنها طراحی کرده اند که بر روی اقتصاد کشور متمرکز شوند و به رشد ملی لطمه بزنند و اشتغال، رفاه ملی و دلدادگی مردم به نظام را از بین ببرند(5)
مقام معظم رهبری با درک بسیار واقع بینانه از نقشه های دشمن شعارهای سالهای اخیر را عموما با محتوای اقتصادی عنوان کرده و نامگذاری سال ها را به اصلاح الگوی مصرف اهمیت مضاعف، کار مضاعف، جهاد اقتصادی، تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی و.. . را نه بهعنوان شعار زودگذر که بهعنوان بستر یک حرکت عمومی اقتصادی اعلام فرموده و به مقاومت مدبرانه در مقابل ترفندهای اقتصادی دشمن تاکید فرمود و اقتصاد مقاومتی را بهعنوان استراتژی نظام در مواجهه با دشمن معرفی کردند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی ماهیت و شاخصه های اقتصاد مقاومتی را چنین تبیین کردند "اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی که همراه با مقاومت باشد مقاومت در مقابل کارشکنی دشمن و خباثت دشمن"(6)
در فراز دیگری معظم له وظیفه خطیر امروز را به این شرح متذکر شدند که وظیفه ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیرقابل نفوذ، غیرقابل تاثیر از سوی دشمن حفظ کنیم و نگه داریم.
اقتصاد باید مقاوم باشد باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئه دشمن قرار گیرد مقاومت کند.(7)
و در فرازهای دیگر از ایشان می خوانیم: اگر کشور در مقابل فشارهای دشمن از جمله در مقابل تحریم ها مقاومت مدبرانه کند نه فقط این حربه کُند خواهد شد بلکه در آینده امکان تکرار چیزهای دیگر وجود نخواهد داشت(8)
یک اقتصاد مقاوم باید اقتصادی باشد که در ساخت درونی خود مقاوم باشد(9) همین نکته در بند 12ابلاغیه سیاست های اقتصاد مقاومتی با ذکر این مطلب که افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیب پذیرین اقتصاد کشور باید مورد توجه قرار بگیرد مطرح شده است.
5 – پرهیز ازشعارزدگی
یکی از مهمترین آفاتی که در عرصه های مختلف به چشم می خورد شعارزدگی و نگاه تیزبین به موضوعات است چنانچه در موراد گوناگونی مشاهده میشود که به محض طرح مسئله ای در سخنرانی ها، مقالات و جلسات به آن پرداخته میشود بدون آنکه به عمق آن و لزوم عملیاتی سازی آن توجهی شود. مقام معظم رهبری در موضوع اقتصاد مقاومتی هشدار داده اند که مبادا این بخش نیز دچار شعارزدگی شود.
معظم له با تاکید بر اینکه اقتصاد مقاومتی شعار نیست بلکه واقعیت است همه را به تفکر و کار و تلاش جدی برای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی فراخوانده اند.
6- برنامه ریزی درست در مقابل تعارض ها و دشمنی ها و تحریم ها رهبر فرزانه انقلاب در بیانات روشنگرانه خویش ابعاد دیگری از موضوع اقتصاد مقاومتی را تشریح کرده اند و آن بحث تعارض ها و تقابل ها است. ایشان فرمودند کشور دارد پیشرفت میکند بدیهی است که حرکت به سمت این افق ها معارض ها و معارضه هایی هم دارد بعضی از این معارضه ها انگیزه های اقتصادی دارد بعضی دیگر انگیزه سیاسی دارد بعضی منطقه ای و بعضی بین المللی است.
بدیهی است با موانع باید با تدابیر خاص و سیاستگذاری و اراده جدی برخورد شود و از آن نهراسید و هدف را کم نکرد و دچار انفعال و سستی نشد.لذا رهبر معظم انقلاب در مواجهه با چنین وضعیتی رهنمود قابل توجهی دارند و آن اینکه " درلابه لای این مشکلات در وسط این خارها گام های استوار و همت ها و تصممهایی هم وجود دارد که بناست از وسط این خارها عبور کند و خودش را به نقطه مورد نظر برساند.(10)
و در بیانی دیگر در تبیین شاخصه های وجود ایده اقتصاد مقاومتی فرموده اند: اینجور نیست که اقتصاد مقاومتی معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کار تدافعی باشد نه، اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که به ملت امکان و اجازه می دهد که حتی در شرایط فشار هم رشد و شکوفایی خودشان را داشته باشند یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار در شرایط تحریم و در شرایط دشمن ها و خصومت های شدید می تواند تضمین کننده رشد و شکوفایی یک کشور باشد(11)
معظم له در بیانی دیگر فرموده اند" یعنی ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند و هم آسیب پذیری کاهش پیدا کند و در مقابل ترفندهای دشمنان که همیشگی و به شکل های مختلف خواهد بود آسیب ببیند و اختلال پیدا کند.(12)
7- پایدار کردن اقتصاد مقاومتی
سیاست ها و رویکردها و اقدامات باید به جهتی هدایت شود که منجر به پایدار کردن اقتصاد مقاومتی شود و از نگاه سطحی و مقطعی به آن پرهیز شود چنانچه رهبر انقلاب در سخنان خود این موضوع را هم مورد تامل قرار داده و فرموده اند: باید اقتصاد مقاومتی پایدار شود و یکی از راهکارهای آن همین شرکت های دانش بنیان است که بهترین مظاهر و مهمترین مولفه های مقاومتی است.(13)
چنانچه روزمرگی و تکیه بر مسائل غیرکارشناسی در مسائل اقتصادی نیز از عوامل ناپایدار اقتصادی به شمار می آید. رهبر انقلاب در این خصوص تذکر داده اند که "روزمره فکر کردن در مسائل اقتصادی مضر است، تغییر سیاست های اقتصادی به طور دائم مضر است در همه بخش ها بخصوص در اقتصاد تکیه کردن به نظرات غیرکارشناسی مضر است.(14)
همچنین از دیگر آسیب های پایدار اقتصادی می توان به وابستگی فکری و علمی فعالان و تصمیم گیران اقتصادی اشاره کرد و این موضوع نیز از منظر اندیشمندانه رهبری دور نمانده و ایشان در این خصوص فرموده اند "اعتماد کردن به شیوه های تزریقی اقتصادهای تحمیلی شرق و غرب مضر است سیاست های اقتصاد باید بر مبنای اقتصاد مقاومتی بهعنوان الگوی اقتصاد بومی و انقلابی و اسلامی باشد.(15)
8- مردمی کردن اقتصاد
از دیگر لوازم تحقق اقتصاد مقاومتی کاهش حذف تصدیگری و دولت گرایی و تقویت بخش خصوصی و تکیه بر توانایی ها و استعدادها و ظرفیت های مردمی است. رهبر انقلاب این نکته را نیز مورد تاکید قرار داده و فرمودند "مردمی کردن اقتصاد برابر اصل 44 می تواند یک تحول به وجود بیاورد. توانمند سازی بخش خصوصی و تشویق آنها به فعالیت های اقتصادی با کمک همه قوا....(16)
و در فراز دیگری استفاده از همه ظرفیت های دولتی و مردمی فکرها، اندیشه ها و راهکارهای صاحبنظران و همچنین سرمایه های مردمی تاکید شده است.(17)
پی نوشت ها:
1- مقام معظم رهبری 3/5/1391
2- مقام معظم رهبری3/5/1391
3- مقام معظم رهبری3/5/1391
4- مقام معظم رهبری اسفند 92
5- مقام معظم رهبری3/5/1391
6- مقام معظم رهبری3/5/1391
7- مقام معظم رهبری1/1/1392
8- مقام معظم رهبری3/5/1391
9- مقام معظم رهبری7/2/1392
10- مقام معظم رهبری8/5/1391
11- مقام معظم رهبری16/5/1391
12- مقام معظم رهبری2/6/1391
13- مقام معظم رهبری 8/5/1391
14- مقام معظم رهبری 7/2/1392
15- مقام معظم رهبری 7/2/1392
16- مقام معظم رهبری 3/5/1391
17- مقام معظم رهبری 2/6/1391
یادش بخیر اون روزای بچه گی
ناب ترین لحظه های زندگی
محله های با صفای بیجار
طراوت آب و هوای بیجار
سر کرز، پای دودار، ناو گل
باغ کا زوراووصدای بلبل
کاشی کاری، نونوایی و بنایی
دستفروشی ،جاجگه ، باقلوایی
آلووقندآلویادش بخیر
شانسی وچرخ باری یادش بخیر
بچه های محله الان کجان
دوستای چاق و چله الان کجان
منصورعلی کرد ورضا کا یحیا
مسعود کارحمت ، علی مش میرزا
جمشید و محمود و کر ممدلی
حسن حسین خاطره صندلی
سید تقی، فریدون باصفا
که داد جوونیش رو به راه خدا
بچه های مسجد فاطمیه
هیئتی ها ی باصفای شیعه
بازی اصلی مون چی بود خاک بازی
سرگرمی و تفریح مون آب بازی
فرفره بهترین وسیله مون بود
قرقره سرمایه جیبامون بود
در کاندا هف سنگ و تیله بازی
تو خاک و خل مشغول راه سازی
یادم میاد تو کشو میزمون
پر شده بود آشغالای این و اون
-----------------------------------------
مثل همه بچه های هم رده
هفت ساله بودم بردنم مدرسه
راه خونه تا مدرسه دور بود
تاکسی و سرویس کجا جور بود
پیاده و دوان دوان می رفتم
تو بیابون روی خاکا می جستم
یه روزکه بارون حسابی اومد
کار من بیچاره هم در اومد
آروم آروم داشتم می رفتم کلاس
یه وقت شدم یه آدم آس و پاس
هر دو تا پام گیر کرده بود لا گلا
هر کاری می کردم نمی شد جدا
از یه طرف مدرسه ام دیر شده
از یه طرف پاهام زمینگیر شده
از یه طرف از حاج اقام می ترسم
از کتک اش و سیلی اش می ترسم
لباس و کیف و کتابم کثیفه
کارم با حمام و صابون و لیفه
داد می زدم، وحشتی بود تو دلم
یکی منو نجات بده تو گلم
هرچی نیگا می کردم هیچکی نبود
غیر از من و سایه ام هیچکی نبود
یه وقت تو اون لحظه صدایی اومد
انگار فرشته خدایی اومد
باقرسید مصیب ازره رسید
دستامو تند گرفت و محکم کشید
پاهام از اون لای گلا دراومد
قصه پر غصه من سر اومد
------------------------------------------
یه روزی داشتم می رفتم مدرسه
تابخونم ریاضی و هندسه
دختر بیچاره ای با ترس و لرز
اومد پیشم "کرا"به فریادم رس
افتاده یه سگ دنبالم می ترسم
ببین چطور از وحشتش می لرزم
بیاو مردی کن از من دورش کن
تو پسری یه مشت بزن کورش کن
بادی به غبغب اومدم جلوتر
حالا نگو خودم از او ترسوتر
یه هو یه اتفاق بدتر افتاد
سگ دختر رو ول کرد پی من افتاد
دادوبیداد من بلند شد هوا
کمک کنه به من یکی ای خدا
----------------------------------------
حالا بگم برای اون روی ماه
قصه افتادنم و توی چاه
بچه بودم بچه ای شر و بلا
شیطونک و بازیگوش و ناقلا
درسامو خوندم همه رو مو به مو
زدم بیرون، کجا، خونه عمو
مثل همیشه ورجه وورجه کردم
عمورواز دستم دیوونه کردم
توی حیاط خونه شون یه چاه بود
عمیق وپرآب، سیاه مثل دود
یه وقت دیدم دارم می رم ته چاه
داد زدم از ته دلم آه آه
صدای جیغم به هوا بلند شد
آبام آقام از ته چاه بلند شد
عموجونم اون طرفا می چرخید
صدای جیغ و ناله ام را شنید
این ور و اون ور رو نگاه می کنه
صدا می اد ولی خودش گم شده
مسعود کجایی به فدایت عمو
خونه رو گشتم پی تو کو به کو
اومد و اومد تا رسید سر چاه
چاه عمیق و پر خطر روانکاه
جیغ می زدم عمو عمو کجایی
زهره ترک می شم اگه نیایی
کلی تقلا زحمت و وانفساه
بیرون آوردن منو از قعر چاه
انداخت منو با عجله رو شونه
با گریه و ناله آوردن خونه
آقا وآبا نگران و مبحوت
مش قهرمان چی اومد سر مسعود
عموی بیچاره از ترس و غصه
گفت چیزی نیست مونده زیر بشکه
بشکه ای پرآب وپرازآشغالا
افتاده رو این بچه ناقلا
بچه که نیست وروجکه ماشالا
بزرگ که شد عاقل می شه ایشالله
آقا جونم تا این حرفا رو شنید
دو سیلی محکم تو گوشم کشید
بچه مگه عقل و شعور نداری
چی کار به بشکه و درشکه داری
صدای ناله عمو دراومد
نزن باباش تازه از چاه دراومد
شکر خدا صحیح و سالم هستش
به لطف حق از مرگ حتمی رستش
----------------------------------------------
یادش بخیر اون روزای حماسی
تظاهرات وفضای سیاسی
با اون که من سن و سالی نداشتم
مثل یه مرد برو بیایی داشتم
اعلامیه شعار جور می کردیم
تظاهرات ضد شاه می کردیم
توی کلاس عکسای شاه و کندم
به جای اون عکس امام گذاشتم
با بچه ها داد می زدیم مرگ بر شاه
ناظم می گفت به جاش بگید جاوید شاه
الهی چشمات روز بد نبینه
بلایی که سرم اومد نبینه
مدیر منو گرفت زیر لگد
سیلی و مشت و حرفای خیلی بد
شکر خدا شد انقلاب پیروز
فصل زمستان شد بسان نیروز
حالا دیگه وقت کار و تلاشه
همت کن همت چاره سازه
پایه گذاری گروه جهاد
من بودم و بچه های پاک نهاد
نشریه تبلیغ و تئاتر و سرود
گوشه ای از کارای این گروه بود
جهاد سازندگی مون راه افتاد
نور خدا توزندگیمون افتاد
شونه به شونه هم کار می کردیم
گندم و جو ها رو درو می کردیم
-----------------------------------------------
سوم راهنمایی ام تموم شد
حوزه علمیه نصیبمون شد
امثله تصریف هدایه خواندم
سیوطی و لمعه درایه خواندم
مدتی کرد دلم هوای تهران
مدرسه مجد تو قلب ایران
بعد از اون ام مدرسه بهشتی
چه بچه های پاک و خوش سرشتی
چاردهم اردیبهشت هفتاد
قرعه فال دگری برافتاد
دیگه باید عازم قم می شدم
در حرم فاطمه گم می شدم
حضرت معصومه سلام علیک
بانوی مظلومه سلام علیک
گوهر دردانه زهرا تویی
شافعه محشر کبری تویی
بنت رسول اخت رضای غریب
عمه سادات و پناه غریب
قم حرم امن خدای ودود
جلوه پاکی و خلوص و سجود
قم حرم اخت رضای رئوف
مامن و ماوای خدای رئوف
-------------------------------------------------
-
سال هزار و سیصد و شصت و هشت
گلبن بختم به شکوفه نشست
نیمه گم گشته باغ دلم
زد شرری بر دل و بر حاصلم
روز غدیر شه دلدل رسید
جشن وصال گل و بلبل رسید
شیرین و فرهادی به هم رسیدن
خوشه ای از رحمت حق رو چیدن
حاصل این زندگی پر فروغ
هست سه فرزند شلوغ و پلوغ
مطهره محمد و فاطمه
صل علی محمد و آله
-----------------------------------------------
کربلای جبهه ها یادش بخیر
روزای خوب خدا یادش بخیر
سنی نداشتم ولی تکلیف بود
دشمن ما در پی تحریف بود
چند باری هم توفیق جبهه ام بود
جبهه که نه مدرسه عشق بود
عشق خدا به امر پیر خمین
پیشانی بندامون همه یا حسین
ذکر لب بچه ها یا فاطمه
رمز شبای حمله یا فاطمه
چناره مجنون سقز و شلمچه
دو کوهه و مریوان و حلبچه
جبهه و گریه های عارفانه
جبهه و رازهای خالصانه
جبهه و مستی وصال معبود
جبهه و ایثار و رکوع و سجود
یاد تموم شهدایش بخیر
یاد غلام نریمانش بخیر
یوسف بسان شیر نینوا بود
فرمانده رشید جبهه ها بود
حسین همچو مرغ دشت بلا
پرکشید و رفت طرف کربلا
نکته: برخی از کلمات اشعار با لهجه کردی بیجاری آمده است.
نماز و دعا زیر آتش دشمن
در جزیره مجنون که بودیم نمازها را حتی الامکان به جماعت می خواندیم و آنهم با تعقیبات مفصل ، دعای فرج و تسبیحات حضرت زهرا(س) و بعد از اون هم دعای معروف ( خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار) و ... اما نکته مهم این بود که نمازها در حالی اقامه می شد که صدای شلیک و انفجار توپ ها و خمپاره ها لحظه ای قطع نمی شد و سنگرها از صدای مهیب انفجارها به خود می لرزید ،اما رزمندگان اسلام چنان با آرامش و متانت نمازها را به جماعت می خواندند که گویا در امن ترین و آرام ترین نقطه روی زمین هستند.
بعضی وقت ها که بین دو نماز سخنرانی می کردم صدام در صدای غرش گلوله ها و انفجارهای اطراف سنگر گم میشد و گرد و غبار انفجار داشت به شدت به داخل سنگر و سر و روی بچه ها می ریخت اما آنها خم به ابرو نمی آورند.
قرائت دعای کمیل ، دعای توسل و مخصوصا زمزمه زیارت عاشورا همراه با غرش انفجارات و گلوله باران دشمن هم صفای خودش را داشت ....السلام علیک یا ابا عبدالله ...یاابا عبد الله انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم ...اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد....انگار در کربلا هستی و در مقابل جبهه یزیدیان ....