سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزد نیکوترین گمانم به تو باش ای گرامی ترین گرامیان! و مرا با عصمت تأیید فرما و زبانم را به حکمت بگشای . [امام زین العابدین علیه السلام ـ در دعای استغفار ـ]

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مسعود صفی یاری

 

 

                                          

آقا مسعود، از تو بعید بود!

 

بالاخره پس از هیاهو و جنجال تبلیغاتی فراوان فیلم سینمایی" اخراجی ها " اولین فیلم بلند مسعود ده نمکی در سینماهای کشور اکران شد . بنده هم مثل خیلی از افراد از قبل با ایده ها ،  افکارو دغدغه ها ی اقای ده نمکی آشنابودم . دیدگاهایی ارزشی و البته بعضا تند اما از سر درد و سوز .

با دیدن فیلم اخراجی ها ناخوداگاه ایه ای از قران کریم در ذهنم نقش بست و هر چه از  زمان نمایش  فیلم  سپری می شد محتوای آیه پررنگ تر و ملموس تر می نمود .

ولئن سئلتهم لیقولن انما نخوض و نلعب قل ابالله و رسوله تستهزئون؟جریان از این قرار بود  که تعدادی از رزمندگان اسلام در جریان جنگ سخت و طاقت فرسای تبوک  به خاطر اینکه مرعوب تبلیغات دشمنان و شرایط خاص آن زمان شده بودند در بین صحبت هایشان هر از چند گاهی باورها و اعتقادات اسلامی را  مورد طعن قرار داده و با مطرح ساختن برخی مسائل باعث دلسردی نیروها ی اسلام و تضعیف روحیه انان

می شدند . پیامبر پس از اطلاع از قضیه روی به انان کرد و ضمن تقبیح این کار از انان توضیح خواست . این افراد به رسول خدا عرضه داشتند : یا رسول الله نگران نباشید ما نظر بدی نداریم فقط خواستیم مقداری شوخی و مزاح کرده باشیم . در این هنگام آیه فوق نازل شد که ای رسول من به این افراد بگو آیا با خدا و رسول او هم سر شوخی دارند . ایا با ارزشهای اسلامی و اخلاقی هم سر مزاح دارند ؟

نمی دانم انگیزه اقای ده نمکی از ساخت و عرضه این فیلم چه بوده و چه هدفی را دنبال می کند اما همینقدر می دانم با نمایش این فیلم ، اولین سوالی که در ذهن هر بییننده خالی الذهن، بخصوص نسل امروز که حماسه دفاع مقدس را درک نکرده اند ، این است که آیا جبهه و جنگی که  مایه مباهات امام راحل (ره) و قبله گاه اولیاء الهی از قبیل حضرت آیه الله بهاءالدینی (ره) و میرزا اقا جواد تهرانی (ره) و بسیاری از اهل دل بود و مظهر مقلب القلوب و الابصار و محول الحول و الاحوال خداوندی ، همین بود که یک رزمنده بسیجی که خود یادگار دفاع مقدس است  در فیلمش اورده است ؟

اتفاقا همین سوال را فرزندانم پس از دیدن فیلم از من کردند . من یک لحظه بهتم زد که در پاسخ چه بگویم .

قبلا فیلم های مشابهی مثل" لیلی با من است " و برخی سریال های تلویزیونی را دیده بودم و استدلالم این بود که سازندگان این فیلم ها از نزدیک جبهه را درک نکرده اند و با فضای ملکوتی آن بیگانه هستند . اما راجع به ده نمکی چه بگویم ؟ کسی که ارتباط قلبی ، عملی و قلمی او با جبهه و جنگ زبانزد است . او خود درد کشیده است و با با حماسه های این دوران مقدس عجین است . و اتفاقا نقطه شگفت همین جاست .

مازیاران چشم یاری داشتیم          خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم

ناچار به فرزندانم چنین پاسخ دادم :

جبهه ای که من و امثال من دیده بودیم با جبهه ای که آقا مسعود ده نمکی به نمایش در اورده زمین تا آسمان متفاوت است .نمی خواهم بگویم بچه های جبهه تافته جدابافته و پاک و معصوم بودند . لکن این را ادعا می کنم در فضای جبهه چنان معنویت , عرفان ، سلوک و در یک کلمه نور الهی طنین انداز بود که هر چیز دیگر را تحت الشعاع خود قرار میداد و هرکس با هر سابقه و تفکری محو این نور  می شد و در پرتو نور معنویت قرارمی گرفت .

بر خلاف آنچه در فیلم مورد  اصرارقرار گرفته و متآسفانه بجز یکی دو صحنه تا آخر فیلم روی آن پافشاری شده است جوانان و نوجوانان   در اوج آرزوها ، هوسها و خواسته های خود را زیر پا گذاشته و به " فرمان خمینی "، " در لشگرحسینی " سر از پا نشناخته جان  خود را در طبق اخلاص می گذاشتند. و این وجه غالب جبهه بود .

خلوص ، ایثار ، ایمان ، انجام تکلیف ، حفظ اسلام و انقلاب و لبیک به خمینی حرف اول و آخر رزمندگان بود

بسیاری از بچه های جبهه برای فرار از گناه و تمرین مبارزه با نفس به جبهه امده بودند و الحق که در این مصاف نمره عالی گرفتند . یادم نمی رود برخی از آنان علیرغم اینکه دلشان برای خانواده و بستگانشان تنگ شده بود و امکان رفتن به مرخصی هم برایشان میسر بود از این کار سر باز می زدند و میگفتند ، می ترسیم در شهر و کاشانه آلوده دنیا شویم و نوری که خداوند در دلمان روشن کرده با دیدن صحنه های نکبت بار معصیت و شعله های سر کش گناه کم سو شود .

فیلم اخراجی ها نگاه نامناسبی به حضور روحانیت در جبهه دارد .حضور روحانیت در دفاع مقدس آنچنان که در اخراجی ها آمده است  کلیشه ای ، بی اثر ، بی ثمر وتصنعی نبود . بلکه بسیار موثر و کلیدی بود . آنان عمامه بر سر ، لباس رزم بر تن و اسلحه به دوش همگام و همراه با رزمندگان اسلام در دو جبهه فرهنگی و رزمی انجام وظیفه کرده و در تمام صحنه ها فعال و موثر بودند.

در جبهه ای که من به یاد دارم شجاعت ، رشادت ، ایثار و تدبیر غالب بود اما جبهه ای که آقای ده نمکی به تصویرمی اورد بزدلی،  ترس ، بی انگیزگی ، ضعف روحیه ، بی برنامگی و بی تقوایی چند لات بی سرو پا تعمیم داده شده وخروجی آن  فضایی کاملا خلاف واقعیت است .

بسیاری فرماندهان ،انسان هایی والا ، خود ساخته و نمونه کامل اخلاص ، وفا ، صفا ، سعه صدر ، مهرورزی و صلابت بودند نه بی منطق ، عصبی ، بی ظرفیت و تنگ نظر چنانکه متاسفانه در  فیلم چنین وانمود شده است  .

 

چرا بچه های مظلوم  و بی ادعای تخریب افرادی عقب مانده و احساساتی معرفی میشوند ؟

چرا خانواده معظم شهدا را افرادی التقاطی معرفی کرده و در یک دست آنان تسبیح و در یک دست آنان ابزار موسیقی قرار می دهیم ؟

چرا عینک بد بینی و نگاه منفی خود را آنقدر تسری می دهیم که جلوه های ملکوتی و منحصر به فرد دفاع مقدس را تحت الشعاع ذهنیت خود قرار داده و در حق جبهه و جبهه ای ها جفا می کنیم ؟

چرا خدای ناکرده حاضر می شویم  اعتقادات ، ارزشها و ارمان ها ی خود را به خاطر" گیشه " و" خنده چوب حراج بزنیم ؟

راستی جابگاه زین الدین ها ، باکری ها ، حاج همت ها و سایر سرداران دفاع مقدس در کجای این فیلم است ؟

آیا جای عشق به خدا ، امام ، دلهای کربلایی ، امام حسین ، ابوالفضل ، حضرت زهرا ، پیشانی بندها ، نماز جماعت های باحال ، نماز شب ها و راز و نیازها ی سحرگاهی ، دعاها و زیارت عاشوراها که انسان را از فرش به عرش می برد در فیلم خالی نیست ؟

چه اصراری هست همه فیلم را خرج آدم های لات و بی سر وپا کنیم و  و جبهه را متشکل ازمظاهرفساد جامعه ( لوطی ، قماریاز ، معتاد ، هوس ران و دزد و...) معرفی کنیم و آنگاه برای انکه در آخر فیلم پیامی داشته باشیم یکی دو نفر از آنها را قهرمان نشان داده و در مقابل ، شخصیت های مثبت فیلم را ریا کار ، فریب کار ،  عقب مانده و وامانده نشان دهیم ؟

کمی بیندیشیم ، دل چه کسانی را می شکنیم تا دل چه افرادی را به دست بیاوریم ؟ آن هم به چه قیمتی و به چه بهانه ای ؟ امروز مردم دنیا جبهه را ازفیلم آقای ده نمکی خواهند شناخت همچانکه جامعه اسلامی تحت امر ولی فقیه را از فیلم " فقر و فحشای " او شناختند و البته که آنان استقبال خواهند کرد چرا که ما خواسته و نا خواسته حرف دل آنهارا میزنیم و آب به آسیاب دشمن می ریزیم /.

دشمنان اسلام و انقلاب از نداشته های خود صدها فیلم وسریال می سازند و ما به داشته های خود پشت می کنیم . داشته هایی که روزگاری در" شلمچه " و جبهه از آن دم می زدیم .

آقامسعود ،  خودت هم خوب می دانی جنگ تمام نشده  بلکه اسلحه عوض شده . ما حق نداریم این اسلحه را به طرف نیروهای خودی نشانه بگیریم . مگر نمی بینی دشمن محاصره مان کرده است . مگر نمی بینی مولا تنهاست ؟ مگر نمی بینی حرف های آقا فقط و فقط در حد شعار تحویل گرفته می شود ؟

به حرمت امامی که به او عشق می ورزی ، شهدایی که داغشان را بر دل داری و به خاطر دلخوشی سند های زنده دفاع مقدس( جانبازان عزیز ) و به سوز دل " سید علی " با جبهه و جبهه ای ها مهربان تر باش .

 

والسلام

 

 



مسعود صفی یاری ::: شنبه 86/2/1::: ساعت 9:17 عصر نظرات دیگران: نظر