بسم الله الرحمن الرحیم
هر چند ساده زیستی برای همه مطلوب است اما برای مسئولین زیبندهتر است. چرا که ساده زیستی واقعی آنان، آثار و بازخوردهای روانی، فرهنگی، تربیتی، اقتصادی و حتی سیاسی زیادی در سطح جامعه و در میان طبقات مختلف مردم دارد.
ساده زیستی مسئولین و پرهیز آنان از مبتلا شدن به اشرافیگری، تجملپرستی و رفاه زدگی باعث جلب اعتماد عمومی به آنان شده، آرامش و آسایش را در سطح جامعه حاکم نموده و از سوء استفادههای مالی و مفاسد اقتصادی جلوگیری خواهد کرد.
بیشک، اگر سیاستگذاری جامعه به نحوی صورت بگیرد که بجای سوق دهی به سمت اشرافیگری و تجملگرایی به سادگی و قناعت گرایش پیدا کند، بسیاری از تنشهای خانوادگی، رقابتهای منفی دنیایی، کشمکشهای اجتماعی و حرص و طمعهای مشمئز کننده از جامعه رخت بر خواهد بست.
در غیر این صورت شکاف بین مسئولین و مردم و بیاعتمادی آنان به متولیان امور، موجبات دلسردی و دلزدگی توده مردم را فراهم خواهد آورد.
وقتی مسئولی طعم فقر را نچشیده باشد و تجملات و زرق و برق دنیا قلب او را پر کرده باشد، چگونه میتواند برای رفع فقر، فساد و تبعیض برنامهریزی کند چرا که او به جای فکر خدمت به مردم، با تمام توان، خدمت به خود، خانواده و بستگان و ... را مدنظر قرار داده و رفاه خود و وابستگان سببی، نسبی و حزبی خود را بر رفاه مردم ترجیح میدهد.
در این صورت زمینه برای تعرض به اموال بیتالمال، تضییع حقوق ضعفا و شکاف اجتماعی کاملاً مهیا گشته و روحیه استکباری، خود بزرگ بینی و برتری طلبی، سرمستی، غفلت، گناه و دوری از خدا که محصول دنیا زدگی و تجمل پرستی است سراسر جامعه را فرا گیرد.
معیارهای ارزش گذاری انسانها جابجا شده و به جای تقوی، خدمت، صداقت، خلوص و آخرتگرایی، بیتقویی، سوءاستفاده از موقعیت و پست، نمایش ثروت، بهرهمندی از امکانات بیشتر،اتومبیلگرانتر، زیور آلات بیشتر، برجها و ویلاهای مجللتر، لباس شیکتر، ظاهر برازندهتر ملاک ارزیابی افراد میشود.
مسابقه تجملگرایی، چشم هم چشمیها و رقابتها اوج میگیرد و مردم به هر دری میزنند تا به هدف مادی خود برسند و لو با ارتکاب امور حرام و در آمدهای نامشروع و حتی خلاف اخلاق.
بنابراین باید به دامن اسلام برگردیم و اگر میخواهیم جامعهای مبتنی بر ارزشهای معنوی داشته باشیم، ساده زیستی، قناعت، ایثار و همدردی با طبقه آسیبپذیر جامعه را به عنوان خط مشی خود انتخاب نماییم.