کربلا، درس جهاد کبیر از منظر رهبر معظم انقلاب
1. میگویند تاریخ بزرگترین معلم انسانهاست و گذشته، چراغ راه آینده است. پس اگر تاریخ، حکم "معلم" و "چراغ راه" را دارد، باید بتوان از آن درس فرا گرفت و بر مسیر حرکت نور تاباند تا بهتر و درستتر به پیش رفت. از این منظر، واقعهی عاشورای سال 61 هجری نیز اگرچه بیش از 14 قرن از آن گذشته است، اما حاوی درسها و عبرتهایی برای امروز ماست. یک سؤال مهم آن است «که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر جامعهی اسلامی به آن حدّی رسید که کسی مثل امام حسین ناچار شد برای نجات جامعهی اسلامی، چنین فداکاریای بکند؟ 71/4/22» رهبر انقلاب، درست در همان روزهایی که عدهای از خواص جامعه، مسابقهی ثروت و مانور رفاه و تجمل به راه انداخته بودند، به این پرسش پاسخ دادند: «وقتی خواصِ طرفدارِ حق، یا اکثریت قاطعشان، در یک جامعه، چنان تغییر ماهیت میدهند که فقط دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا میکند؛ وقتی از ترس جان، از ترس تحلیل و تقلیل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن، حاضر میشوند حاکمیت باطل را قبول کنند و در مقابل باطل نمیایستند و از حق طرفداری نمیکنند و جانشان را به خطر نمیاندازند؛ آن گاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسینبنعلی علیهالسّلام- با آن وضع- آغاز میشود! 75/3/20»
2. پرسش بعدی اما این است که اساسا چرا امام حسین، با همهی مخالفتی که از جانب دوستان و آشنایان میبیند، باز هم میفرمایند: "مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَهُ"، "مثل منی، با مثل یزید بیعت نمیکند". جواب این پرسش را باید در معنای دقیق مفهوم "جهاد" جستجو کرد. اساسا «جهاد فقط بهمعنای قتال و جنگ نظامی نیست؛ جهاد یک معنای بسیار وسیعتری دارد. 95/3/3» و «در بین جهادها، جهادی هست که خدای متعال در قرآن آن را جهاد کبیر نام نهاده. 95/3/3» میفرماید: "فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا کَبیرًا". (فرقان، آیهی 52) رمز عدم بیعت امام حسین با چون یزیدی را میبایست در معنای جهاد کبیر دانست: «این تقسیمبندی غیر از تقسیمبندی جهاد اکبر و جهاد اصغر است. جهاد اکبر که از همه سختتر است، جهاد با نفس است، همان چیزی است که هویت و باطن ما را حفظ میکند؛ جهاد اصغر، مجاهدت با دشمن است، منتها در بین جهاد اصغر یک جهاد هست که خدای متعال آن را جهاد کبیر نام نهاده. جهاد کبیر یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن، از کافر؛ از خصمی که در میدان مبارزهی با تو قرار گرفته اطاعت نکن. اطاعت یعنی چه؟ یعنی تبعیت؛ تبعیت نکن. تبعیت نکردن در کجا؟ در میدانهای مختلف؛ تبعیت در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در میدان فرهنگ، در میدان هنر. در میدانهای مختلف از دشمن تبعیت نکن. 95/3/3»
بنابراین «امام حسین در مقابل چنین وضعیتی مبارزه میکرد. مبارزه او بیان کردن، روشنگری، هدایت و مشخّص کردن مرز بین حقّ و باطل -چه در زمان یزید و چه قبل از او- بود. منتها آنچه در زمان یزید پیش آمد و اضافه شد، این بود که آن پیشوای ظلم و ضلالت، توقّع داشت که این امام هدایت پای حکومت او را امضاء کند؛ «بیعت» یعنی این. میخواست امام حسین را مجبور کند به جای اینکه مردم را ارشاد و هدایت فرماید و گمراهی آن حکومت ظالم را برای آنان تشریح نماید، بیاید حکومت آن ظالم را امضا و تأیید هم بکند! قیام امام حسین از اینجا شروع شد. 81/1/9»
3. باری، تاریخ معلم بزرگ انسانها است و حال ما در برابر این پرسش قرار داریم، که وظیفهی ما در عصر حاضر، و در مقابلهی با دشمن درونی و بیرونی چیست؟ جواب روشن است: «آن ایستادگی، امروز هم واجب و لازم است. امروز قدرت استکباری امریکا میخواهد ملت ایران و ملتهای مبارز مسلمان را در همه دنیا، از سطوت خود بترساند. امروز سیاستی که امریکا به دوستان و دستیاران خودش املا میکند، این است که هر مقاومتی در راه تسلّط مطلق استکبار را باید از بین ببرند. میگویند: اکنون که بسیاری از دولتها در مقابل ما تسلیم شدهاند، چرا طرفداران اسلام تسلیم نمیشوند؟! چرا ملتهای اسلامی تسلیم نمیشوند؟! چرا ملت ایران تسلیم نمیشود؟! میخواهند ملتهای مسلمان را بترسانند. امروز، آن روزی است که ملتهای اسلامی نباید در مقابل ظاهر قدرتمندانه استکبار، دچار ترس و تردید شوند. 71/4/10» زنده نگاهداشتن حادثهی کربلا، بیش از هر چیزی به همین دلیل است. که «اگر پیام امام حسین را زنده نگه میداریم، اگر نام امام حسین را بزرگ میشماریم، اگر این نهضت را حادثه عظیم انسانی در طول تاریخ میدانیم و بر آن ارج مینهیم، برای این است که یادآوری این حادثه به ما کمک خواهد کرد که حرکت کنیم و جلو برویم و انگشت اشارهی امام حسین را تعقیب کنیم و به لطف خدا به آن هدفها برسیم و ملت ایران انشاءا...خواهد رسید. 71/4/10»