دوران طلبگی را در نجف اشرف میگذراندیم. گرمای آن روزهای نجف بسیار شدید و طاقت فرسا بود. به مناسبت شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها دوستان طلبه شربت خنک تهیه کرده بودند. بعد از اقامه نماز مغرب و عشا و نوشیدن شربت مشغول بحث و گفتگو شدیم. در همین حین «آقا شیخ حیدر علی اصفهانی» وارد شد. ایشان از طلابی بود که بسیار به او علاقهمند بودم و از هم صحبتی با او به وجد میآمدم.
بین حرفها و مباحث دوستانه، مدیر مدرسه علمیه از آقا شیخ حیدر علی خواست چیزی بگوید. وی رو کرد به ما و گفت: سؤالی میپرسم و از شما میخواهم خوب فکر کنید و بعد بدون شوخی و صادقانه جواب من را بدهید. سؤال او این بود اگر در این شرایط تجرد و طلبگی و زندگی در غربت به شما پیشنهاد شود بین ازدواج با یک دختر زیبا روی و دارای مال و مکنت و یا زیارت جمال زیبای مولای متفیان حضرت علی علیهالسلام، یکی را انتخاب کنید، شما الحق والانصاف کدام یک را ترجیح میدهید؟
چون او از ما خواسته بود به سؤالش صادقانه پاسخ دهیم چند نفری که در آن حجره بودیم، به فکر فرو رفتیم. یکی از دوستان گفت: مگر خود حضرت نفرمودهاند که «فمن یمت یرنی: هرکس موقع مرگ مرا خواهد دید؟» چون حضرت را در آن موقع خواهم دید، لذا من ازدواج با دختر زیبا را انتخاب میکنم. همه از این سرهم بندی او به خنده افتادند.
هر یک از حاضران چیزی میگفت. تا اینکه نوبت به من رسید، آقا شیخ حیدر علی پرسید: جعفری، تو کدام یک را انتخاب میکنی؟
من بدون تأمل جواب دادم: من زیارت جمال علی بن ابیطالب علیهالسلام را میخواهم. قدری که بحث به مسائل دیگر کشید، به من حال عجیبی دست داد، به طوری که برخاستم و به حجره خودم رفتم. در آن حال، حالتی شبیه رویا به من دست داد که چهره امیرالمؤمنین علیهالسلام در برابر من مجسم و ظاهر شد. چهره به حدی نورانی و زیبا بود که از دیدن آن به وجد و شعف افتادم و از خود بیخود شدم. پس از لحظاتی که به حال خود برگشتم، برخاستم و دوباره به حجره دوستان وارد شدم. وقتی آنها متوجه تغییر حالت من شدند، پرسیدند: جعفری چه شده؟ نمیخواستم حقیقت را بگویم. اما آنها اصرار کردند و من هم به ناچار آنچه را که اتفاق افتاده بود برایشان تعریف کردم.
علامه جعفری بیان میکردند که این خاطره از خاطرات بزرگ زندگی من است و هر چه دارم از کراماتی است که به دنبال این امتحان الهی نصیب من شده است.
این استاد فرزانه و چهره تابان علمی 25 آبان ماه سال 1377 چشم از جهان فرو بست و در دارالزهد حرم مطهر امام رضا علیهالسلام به خاک سپرده شد. روحش شاد