سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ تبارک و تعالی ـ، شخصی را دوست دارد که در میان جمعیّت، بی آن که هرزه درایی کند و ناسزایی گوید، شوخ باشد، با تفکّرش تنها شود، با عبرت ها خلوت گزیند، و با نماز، شب زنده داری کند . [امام باقر علیه السلام]

جنـجـال هـا و سرو صداهای اخیر پـیرامـون یکی از آخرین فیلم های اکران شده در سینماها را پیگیری می کردم . ماجرای صدور مجوز و اکران فیلم « من مادر هستم » در سینما های کشور را می گویم .

 انصار حزب الله و جمعی از متدینین و نیروهای ارزشی خواستار توقف اکران فیلم شده و در مقابل  عوامل فیلم و مسئولین سینمایی و برخی مقامات مسئول بر تصمیم خود پافشاری کرده و اکران فیلم ادامه یافت . نوع نگاه و استدلال دو طرف جالب بود ، منتقدین فیلم رویکرد و سیاست سینمایی و هنری کشور بخصوص فیلم مورد اشاره را خلاف ارزش های دینی و اخلاقی و همچنین آرمان های انقلابی می دانند  و برای این نظر خود مصادیق متعددی هم ارائه کردند اما در مقابل مدافعین فیلم که عمدتاً خود عوامل فیلم بودند ، نگاه خود را به امری فراتر ار بحث فیلم دوخته اند و به تسویه حساب ها و اهانت های مشمئز کننده ای روی آورده اند که هر آدم منصف و معتدلی را حساس می کرد .

 به عنوان مثال مسعود فراستی از مدافعین فیلم با کاملاً شیطانی خواندن انتقادات حجه الاسلام علیزاده در نقد فیلم ، گفت « هیچکس نماینده خدا نیست » و این توهین آشکار فراستی به روحانیت و تفکر حوزوی در بین دعواها و جنجال ها تحت الشعاع قرار گرفت.

 فراستی در فرازی دیگر نگاه مخالفان را که در واقع ناشی از دغدغه های شرعی و اخلاقی بود را نگاه متحجرانه دانست و با تفکیک بین اخلاق و فرهنگ بدعت جدیدی را در زمینه فرهنگی پایه گذاشت .

 مسعود فراستی در شرایطی که مقام معظم رهبری موضوع سبک زندگی را مورد توجه قرار داد اظهار داشت" این فیلم یک سبک زندگی را مطرح می کند" و نهایتاً مشخص نمی کند که سبک زندگی مطرح شده در فیلم که مبتنی بر زنا ، خیانت ، مشروب و روابط کثیف محرم و نامحرم است . سبک زندگی مورد تأیید است یا مورد نقد ، هر چند با اخلاقی خواندن فیلم ، دیدگاه ایشان کاملاً روشن می شود .

در اهانت صریح دیگری وی خطاب به یکی از منتقدین می گوید ، شما ( انصار حزب الله ) غیر از قمه کشی چیزی بلد نیستند و با نا آگاه خواندن طیف مقابل خود اظهار می کند . مبارزه فرهنگی مبارز ه ای طولانی است و این مبارزه با شانتاژ و قمه میسر نمی شود .

 فریدون جیرانی کارگردان فیلم که البته نوع تفکر ات و دیدگاههای وی در مجموعه برنامه های هفت شبکه 3 بر همگان روشن شد نیز چنین افاضه می کند « من در فیلم تابو شکنی نکرده ام  وقتی می خواهید بگویید مشروب خوردن چیز بدی است باید نشان بدهید که مصرف می شود " لابد آقای جیرانی در فیلم های بعدی خیلی چیزهای دیگر را هم نشان خواهد داد تا به زعم خود قبح آن را منتقل کند . آن وقت تفاوت سینمای انقلاب با سینمای مبتذل چه چیزی می تواند باشد .

نسخه آقای جیرانی این است که خط قرمزها را رها کنید و از محدودیت های شرعی و اخلاقی و هنجارهای اخلاقی عبورکنید و نهایتاً اینکه هدف وسیله را توجیه می کند و البته سرانجام این نسخه کاملاً شفاف است و بر اساس آن باید نسخه اخلاقیات و حیا و غیرت و تمام ارزشهای مورد نظر اسلام را پیچید و کناری گذاشت .

 آنچه خواندید تحلیل و قضاوت نویسنده بر اساس شنیده ها و تحلیل ها بود اما با توجه به اینکه یکی از بهانه های عوامل فیلم « من مادر هستم » این بود که منتقدین بدون دیدن فیلم به نظر و تحلیل می نشینند، به مناسبتی در یکی از سینماهای تهران به تماشای فیلم نشستم ، هرچند براساس موارد پیش گفته ، حال و هوای فیلم از نوع دفاع و البته تفکر سازندگان و مدافعین آن کاملاً روشن بود و از کوزه همان برون تراود که در اوست .

20ist.com

بر این اساس عوامل فیلم یاد شده ، بخصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که مجوز اکران آن را صادر کرده در خصوص موارد زیر باید پاسخگو باشند :

 1-سیا ه نمایی از جامعه ایرانی : وقتی در یک فیلم همه عناصر آن گرفتار شهوت ، بی بند و باری و شرابخواری هستند برداشت مخاطب نسبت به جامعه چه می تواند باشد ؟ عوامل و مدافعین فیلم  از کجا به این نتیجه رسیده اند که جامعه ایرانی ، جامعه ای بی بند و بار و شهوتران است ؟.

2- اشاعه فحشا : به فرض محال که جامعه ایرانی و یا بخشی و یا اقلیتی از آن دچار معضل بی بند و باری و فحشاء باشند . با کدام مجوز شرعی ، اخلاقی و عرفی صحنه های کثیف مشمئز کننده شرابخواری و ارتباطات نامشروع ، تختخواب خون آلود و .... در پرده سینما نمایش داده می شود ؟ اگر به قرآن ، روایات و مبانی شرعی رجوع کنیم که شدید اً از این عمل زشت نهی شده و از آن به عنوان اشاء فحشاء یاد شده و اگر از منظر عرف به آن نگاه کنیم که بعید است افکار عمومی با دریدن پرده های حیا و عفت و غیرت موافق باشند . مگر اینکه به نسخه ارائه شده آقای جیرانی برگردیم که معتقد است برای نشان دادن زشتی باید هر زشتی را در معرض تماشای مردم بگذاریم که دقیقاً نسخه ای سکولار و مبتنی بر اباحه گری است و ناشی از فهم نادرست ایشان و سایر عوامل از مفهوم صحیح اخلاق ، دین و ارزش ها .

20ist.com

 3- اهانت به مردم : مدافعین فیلم بارها در دفاعیات خود مسئله را ارجاع به مردم داده اند . فارغ از اینکه در موضوعات اخلاقی و شرعی مرجع اصلی حکم خداست نه قضاوت و برداشت مردم ، باید این نکته را نیز متذکر شد که چرا سازندگان فیلم همه مردم را به کیش خود می پندارند . چرا متوهم شده اند ؟ مردم ایران همان اقشار غیرتمند و متدینی هستند که در زمان ستم شاهی علیه فحشاء و بی بند و باری که اتفاقاً همین سینما یکی از نمادهای اساسی آن بود بپا خواستند انقلاب کردند ، شهید دادند ، 8 سال جنگ تحمیلی را با سربلندی به سرانجام رساندند ، محاصره های اقتصادی و فرهنگی را بخاطر نظام و اسلام تحمل کرده و می کنند . دعاهای عرفه و کمیل و مراسم اعتکاف و مراسم و محافل سوگواری عاشورا و محرم و صفر را همچنان توفنده و باشکوه استمرار می بخشند و در همه صحنه های دفاع از اسلام و شرافت انسانی و اخلاقی حضور دارند و نهایتاً قانون اساسی را پذیرفته اند که مروج و مقوم فضائل اخلاقی اسلام باشد . شما از کدام مردم سخن می گویید ؟ در آخرین برنامه هفت اهانتی گستاخانه به مردم کردید که اگر آن اهانت پاسخ داده می شد کار به اینجا نمی رسید ، آنجا متدینین و ارزشمداران جامعه را اقلیتی منزوی تصور کردید که سینما نمی روند. قیلم های شما را نمی بینند و با شما همراهی نمی کنند . غافل از اینکه شما و طیف شما در اقلیت هستید . دریای خروشان امت اسلامی در جای جای ایران زمین پای اصول و ارزش ها ایستاده اند و به رغم شما جامعه ای اخلاقی مبتنی بر اصول و ارزشهای ناب اسلامی را مطالبه می کنند .

4- اهانت به جایگاه روحانیت : آقای جیرانی فقط در یک صحنه کوتاه از فیلم ، از یک روحانی استفاده کرده است که اگر نگوییم غرضی در کار بوده . همین یک صحنه کافی است تا عدم آشنایی وی با جایگاه و شأنیت روحانی و روحانیت را روشن کند . اینکه پس از فضا سازی عاطفی کامل ، مظلوم نمایی قهرمان داستان که دختری زنا کار است ، ناگهان مخاطب با یک روحانی قرآن به دست خشن مواجه می شود که علیرغم میل بینندگان زمینه را برای اعدام قهرمان داستان مهیا می کند ، چه حسی نسبت به روحانیت پیدا می کند ؟ بگذریم از اینکه حضور ناگهانی و غیر مترقبه و نابجای شخصیت روحانی فیلم اسباب خنده و تمسخر بینندگان فیلم گردید . از این نکته هم نـگذریم که وقتی شخصیت روحانی آیه قرآنی را تلاوت می کند چگونه مورد بی مهری و بی توجهی واقع می شود .

5- ترویج با تقبیح گناه : فیلم به پایان می رسد ولی همچنان در این اندیشه ام که نگاه نویسنده ، کارگردان و عوامل فیلم به فعل شنیع زنا و همچنین مشروب خواری و بی بند و باری چه بود ؟ در صحنه های نمایش شرابخواری که اتفاقاً تا حدی پیش رفت که فرد کنترل خود را از دست داده بوتد چیزی در مذمت شرابخواری نشنیدیم و ندیدیم ، صحنه اختلاط و خلوت محرم و نامحرم که با جلوه های ویژه بسیار پر رنگ تر می شود ، در صحنه ای که دختر خانواده با دوست پدر خود به استعمال مشروبات الکلی روی آورده هم که صحنه ها جذاب تر شدند . ، در موارد متعددی لمس بدن نامحرم توسط بازیگر زن داستان به چشم می خورد که لابد از نظر عوامل فیلم این هم اشکال ندارد .، در مذمت صحنه ای که زن و مرد نا محرم روی داشبورد ماشین نشسته و آواز خوانی می کنند و اتفاقاً صدای آواز خوانی زن بسیار برجسته تر است هم که چیزی نشنیدیم .،در مواردی که فیلم ناظر به عمل شنیع زنا بود هم اشاره ای به حرمت و قبح آن نشد . آیا این موارد چیزی جز قبح زدایی از گناه و ترویج اباحه گری است .؟

 6- تحقیر و توهین به قصاص : داستان فیلم، مربوط به ارتباطات ناهنجار و نامشروع بین چند نفر است که منجر به عمل شفیع زنا و شرب و خمر و قتل عمدی می گردد و نهایتاً حکم قصاص صادر می شود . فارغ از اینکه هم متقاضی قصاص و همه قصاص شونده هر دو مرتکب عمل شنیع زنا شده اند . ذکر این نکته مهم است که جریان فیلم از ابتدا تا انتها به گونه ای هدایت می شود که در ذهن مخاطب بار منفی شدیدی نسبت به قصاص شکل می گیرد و بر عکس آن نوعی احساس ترحم و بار عاطفی پیرامون شخصیت های داستان که چنانچه ذکر شد در باتلاق بی بند و باری غرق شده است ایجاد می گردد و تنها در انتهای فیلم هیچ اشاره ای به قبح شرعی و اخلاقی گناهان کبیره و اعمال نا مشروع فیلم نمی گردد و فیلم با مظلوم تمامی قهرمان داستان و آن هم به خاطر قتل عمد و نه به خاطر زنا محکوم به اعدام است پایان می پذیرد .

 7- اهانت به جایگاه و مقام مادر : واژه مادر در عرف اسلامی ایرانی واژه مقدسی است ، واژه ای مترادف با بهشت ، صفا ، ایمان ، امانتداری و معراج و اگر بنا شود مادری بر خود ببالد ، مادری بر خود می بالد که از دامنش مرد به معراج می رود و بهشت زیر پای اوست . مادری که فرزندانی متعهد و اخلاق گرا تربیت می کند و با تربیت فرزندان صالح جامعه ای صالح را بنیان می نهد . سینمای امروز پیش از همه باید از مقام و جایگاه مادر عذر خواهی کند که وی را در فیلم مبتذلی قربانی کرده و از این واژه زیبا و معنوی در فضای کثیف و مبتذل بهره برداری کرده و جایگاه والایش را تا این حد تنزل داده است .

8- حداقل پیام : سازندگان فیلم در دفاعیات خود گفته اند که پیام فیلم این است که زندگی از مسیر ابتذال به سرانجام نمی رسد . در پاسخ انان باید گفت این مقدار از پیام که پیامی حداقلی است را می توان در سینماهای زمان طاغوت و امروز در سینماهای غربی نیز مشاهده کرد . اما سؤال این است که ارائه این پیام حداقلی به چه قیمتی تمام شده است . دهها اصل اخلاقی و شرعی فدا شده است تا شما یک پیام بدیهی را به مخاطب برسانید . آیا شأن سینمای انقلابی این است ؟ .

20ist.com

9- تحقیر حجاب و چادر : در هیچ کجای فیلم اثری از حجاب و چادر به شکل برجسته وجود ندارد . تنها جایی که نویسنده و کارگردان به یاد چادر و حجاب می افتند صحنه اعدام زنی است که علاوه بر شرب خمری و ارتباط نا مشروع عمد نیز مرتکب شده است و وی را با چادر و حجاب به تصویر کشیده است .

10- سینمای زنده : مدافعین فیلم در تجمع مقابل وزارت ارشاد خطاب به منتقدینی که سوز اخلاق و اسلام را داشتند می گفتند بگذارید سینما زنده بماند . ما در پاسخ این عده می گوییم بگذارید اخلاق زنده بماند ، بگذارید عفت ، حیا و غیرت در جامعه زنده بماند . سینمای حیا ستیز همان بهتر که بمیرد ، سینمای اخلاق ستیز همان بهتر که بمیرد . اگر دفاع از اسلام و اخلاق ارتجاع است ما به آن افتخار می کنیم همچنانکه امام امت « ره » در دوران مبارزه در برابر اتهام ارتجاع فریاد اسلامخواهی بر آورد . البته در این میان همراهی صدا و سیما و وزارت ارشاد با این رویکرد سخیف و طلبکارانه از انقلاب و نظام مردم جای سؤال دارد .



مسعود صفی یاری ::: دوشنبه 91/9/27::: ساعت 1:8 عصر نظرات دیگران: نظر