سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حرص دردانشمند [از بدترین چیزهاست] . [امام حسین علیه السلام]

نگاه ، عمل چشم است ؛ امّا با گراها و گرایش‏هاى متفاوت . گاهى چشم ، در اختیار نفس نیک فرما قرار مى‏گیرد و به جلوه‏هاى نیکى در پدیده‏هاى الهى مى‏نگرد و توشه‏اى براى زندگى ابدى بر مى‏گیرد و گاه تحت سیطره نفس بد فرماى ، بدون توجّه به هشدارهاى «ورود ممنوع» به حریم‏هاى محترم وارد شده و حرمت درى مى‏کند .
از نگاه تا نگاه ، تفاوت بسیار است . گاهى نگاه با چشم باز است و گاه با چشمان تمام بسته . بعضى وقت‏ها نگاه ، بذر محبّت در دل مى‏افشاند و وقتى دیگر تخم حسد و کینه و بدگمانى .
زمانى نگاه ، پلّه‏هاى «پیشرفت» است و گاه دیگر ، براى «پسرفت» . گاهى انسان را به هستى مى‏رساند و گاهى به پستى مى‏کشاند .
گاهى اوقات نگاه‏ها عبادت به شمار مى‏آیند: مثل نگاه به صورت پدر و مادر ، و نگریستن به چهره عالم و وقتى هم، سبب معصیت و دورى از رحمت خداوند مى‏شوند .
آدمیزاده با خیلى چیزها «امتحان» مى‏شود . بعضى با «پول» برخى با «شهرت» ، بعضى با «مقام» ، برخى با «فقر» ، بعضى با «بى مهرى» ، برخى هم با «محبوبیّت» و . . . سرانجام کسانى هم با «عشق و محبّت» .
اگر سادگى کنیم ، گاهى یک نگاه و لبخند و محبّت، ما را به «دام» مى‏اندازد . خدا مى‏داند که پشتِ این نگاه‏هاى مسموم و محبت‏هاى فریبا چه درّه هولناک و شبِ تیره و بدبختى هول انگیزى نهفته است!
پلک‏ها که باز است ، در چشم انداز ما خیلى چیزها قرار دارد ، دور یا نزدیک ، خوب یا بد ، روا یا ناروا ، حلال یا حرام .
چشم هم ، مثل دست و زبان و گوش و دل ، محدوده‏هاى «ورود ممنوع» دارد مگر به هرچه «دیدنى» است ، باید نگریست؟ مگر هر چه جلوى چشممان قرار گیرد ، مجاز به تماشاییم؟ مگر من حق دارم دفترچه تو را بى اجازه‏ات بخوانم؟ مگر تو مجازى که بى اذن دوستت ، کیف و کمد او را باز کنى؟ یا به جیب او دست ببرى یا آلبوم عکسش را نگاه کنى یا نامه‏اى را که براى دیگرى آمده ، بى‏اجازه او باز کنى و بخوانى؟ اگر درِ خانه یا اتاقى باز بود مگر باید داخل آن را دید زد؟».
محبّت و دل ، گنجى است که نباید در اختیار هر کس گذاشت. قابلیت طرف را باید سنجید ، اگر لایق بود ، دل به او باید داد . وگرنه ، همان بهتر که دل، محبوبى نداشته باشد و خانه قلب ، تهى باشد» .

استاد جواد محدثی



مسعود صفی یاری ::: پنج شنبه 89/7/1::: ساعت 6:33 عصر نظرات دیگران: نظر