هر چند رهبر فرزانه انقلاب در مناسبتهای گوناگون و نشستهای خصوصی و عمومیتذکرات و ایدههای سازندهای در باب ضرورت تحول در برنامهها و تجدید نظر در ساختار حوزه علمیه بیان فرموده و بر آن تأکید ورزیدهاند اما سخنان ارزشمند،صریح،متقن و روشنگرانه ایشان در تاریخ 8/9/1386 نقطه عطفی در این باب به حساب آمده و مسؤولیت و تکلیف مدیران محترم حوزه علمیه را سنگینتر مینماید.
این سخنان حاوی نکات قابل تأمل بسیاری است که هر یک به فراخور خویش میتواند نقش مهمیدر بالندگی و شکوفایی حوزه داشته باشد.
مناسب است در سالی که به نام نوآوری و شکوفایی نامیده شده است حوزه علمیه با تأسی به دیدگاههای مقام ولایت جلودار و پیشتاز تحول و نوآوری شده و از ثمرات و خروجیهای مؤثر و عمیق آن جامعه را بهرهمند سازد.
پر واضح است اگر این بار نیز با سخنان وایدههای رهبری،شعاری و سطحی برخورد گردد و صرفا به تکرار سخنان ایشان و یا تحلیلهای ظاهری از آن پرداخته شود حوزه همچنان در معضلات و مشکلات موجود غوطه ور شده و به تدریج راه برون رفت نیز بسته خواهد شد.
به تعبیر دیگر مطالبات رهبری در زمینه ایجاد تحول و نو گرایی در حوزه و درنتیجه شکوفایی و بالندگی آن بیش از آنکه به تحسین و تحلیلهای تئوری نیاز داشته باشد به شجاعت، جسارت، اقدامات عملی،عمیق و ریشهای احتیاج دارد.
همانطور که مقام معظم رهبری اشاره کردند این تحول ونوگرایی لاجرم اتفاق خواهد افتاد و حوزه بدان تن خواهد داد اما شایستهتر این است که خود حوزه مدیریت آن را عهدهدار شده و فرایند آن را در اختیار داشته باشد.
سرمایه بینظیر و ارزشمندی که امروز حوزه در اختیار دارد و فرصت مغتنمیرا ایجاد کرده که غفلت از آن بیتردید پشیمانی به بار خواهد آورد.
حمایت قاطعانه مقام ولایت از تحول و پشتیبانی علمای اعلام و بزرگان دینی از آن و وجود هزاران طلبه جوان،خوش فکر، خلاق و فعال زمینه را برای این کار فراهم تر از گذشته نموده است.امروز همه اذعان دارند کتب درسی موجود متناسب با زمان و اقتضائات آن نیست و همه معتقدند در شیوههای تحصیلی حوزه باید تجدید نظر اساسی گردد.
آیا کسی با این نکته مخالف است که شیوه پرداخت شهریه به طلاب بدترین و حقارت آمیزترین شیوه بوده و با عزت مندی، کرامت و شأن حوزویان سازگاری ندارد؟
آیا اینکه وقت گرانقدر بسیاری از طلاب صرف مسائلی مانند اخذ شهریه و اشتغال به برخی درسهای غیر ضروری میگردد سخن گزافی نیست این در حالی است که آموزههای دینی و اساتید بزرگوار بیشترین تأکید را بر اشتغال از فرصت و استفاده بهینه از وقت و عمر را داشته و دارند.
اینکه چشمانداز حوزه برای طلاب شاغل در آن مشخص نیست و خروجی ملموس ومشخص برای آن در سطوح مختلف تعریف نشده، جای نگرانی ندارد؟
برخی ازسرمایههای حوزه پس از سالها درس، مهارت و برخورداری از امکانات حوزه درست در موقعیتی که باید به بهرهبری برسد و در راستای تحصیلی خویش شکوفا شوند و جامعه و مردم را از آن بهرهمند سازند به دلایل زیادی از بدنه حوزه منفصل و در بخشهای دیگر مشغول به فعالیت میگردند که هیچ سنخیتی با طلبگی، رشتهاصلی و ماهیت واقعی آنان ندارد.
آیا امکان ندارد حوزه علمیه که هزینههای گزافی بر رشد و تربیت نیروهای تحت پوشش خود میکند برنامه جامعی نیز برای بهرهگیری مستمر از استعدادهای شگرف طلاب و بکارگیری آنان در راستای ماهیت فرهنگی، تبلیغی و پژوهشی به عمل آورد؟
امروز بسیاری از طلاب اهل نظر صاحب ایدههای عمیق و مؤثر بوده و مراکز مختلف از وجود آنان استفاده میکنند، سؤال این است؛ به تعبیر رهبری این مشکل پویا وجوان چه مقدار در تصمیمگیریهای کلان حوزه بکارگیری شده و مؤثر واقع میشوند؟
نکند بعضی از این افراد خوشفکر و فرهیخته به خاطر ابتکارات،ایدهها و نوآوری خود محکوم به فاصله گرفتن از حوزه شوند و بذری را که حوزه آن را پروریده ورشد داده «در غیر ما وضع له» ثمر دهد؟
موارد مطرح شده تنها گوشهای از مسائلی است که باید به آن پرداخته و راهکارهای اساسی برای آن در نظر گرفته شود.
شایسته است متولین بزرگوار و اساتید معظم حوزه نگرانیهای عمیق رهبری از وضع موجود حوزه را جدی گرفته و در رفع دغدغههای معظم له تلاشهای عملی را مد نظر قرار دهند. نکند در آینده این دغدغهها نیز به دغدغههای پیشین ایشان افزوده شود که هنوز محقق نشده است!
رهبری انقلاب وجود مدیریت کار آمد برای تحقق تحول در حوزه را اصلی مهم تلقی کرد و تدوین چشمانداز، نظام نامه، اساسنامه و هر اقدام مثبت دیگر را منوط به آن دانسته و بهرهگیری از بدنه کارشناسی قوی،شورای برنامهریزی،تکنیکهای مدرن و آمارگیری دقیق و نظام ارزشیابی را مورد تأکید قرار دادند.
نکته مهم دیگری که در بیانات رهبر انقلاب وجود داشت احیاء آزاد اندیشی در حوزه بود. امروز حوزه به لحاظ مسائل فقهی، مستحدثه، اوضاع سیاسی و اجتماعی و شرایط خاص داخلی وخارجی مواجه با نظرات و فتاوای فقهی گوناگون وبعضا متضادی است که غالبا هم در فضای سیاسی و نه علمیمورد ارزیابی قرار گرفته و تحلیل میشوند در حالی که شأنیت حوزه علمیه ایجاب میکند با این قبیل موضوعات برخوردی کاملا علمیو منطقی نموده و با تدارک کرسیهای مباحثه و مناظره زمینه را برای ارزیابی و تشخیص آراء صحیح و مفید فراهمتر نماید. تردیدی نیست کوتاهی حوزه در این زمینه موجب سیاسی شدن موضوعات علمیو فقهی و سوء استفاده معاندان ونابخردان میگردد.