سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نادان را نبینى جز که کارى را از اندازه فراتر کشاند ، و یا بدانجا که باید نرساند . [نهج البلاغه]

زمستان 86  با همه برکاتش فرا رسید. پیش بینی شده بود زمستان سختی خواهیم داشت. بارش برف، سرما، یخبندان و همه مسائلی که از اقتضائات این فصل به شمار می‌رود. طبیعی است هم مردم و هم مسؤولان ضمن آمادگی باید برنامه ریزی‌های ویژه‌ای برای استقبال و بدرقه از این فصل پر برکت داشته باشند. تدارک و سرویس لوازم گرما‌زا، پوشاک زمستانی، تمهید و آماده سازی امکانات و تجهیزات مناسب برای پیشگیری از آسیب‌های احتمالی و اطلاع‌رسانی منطقی و متعادل به مردم از بدیهی‌ترین فعالیت‌هایی است که باید در جامعه انجام گیرد.

 آغاز بحران

بارش برف آن هم درحجمی بسیار پایین فی نفسه بحران نیست اما در شرایطی می‌تواند بحران ساز باشد. کما اینکه در بسیاری از نقاط سردسیر حتی بیشتر از یک متر برف می‌بارد  یخبندان و سرمای هوا تا چند ماه طول می‌کشد ولی نشانه‌ای از بحران و به هم ریختگی امور درآن نقاط دیده نمی‌شود. حال چگونه بارش رحمت الهی به زحمتی طاقت فرسا و کلافه کننده برای مردم تبدیل شده معلول مسائل بسیاری است که حتما باید به آن پرداخته شود. غفلت از این عوامل و سرگرم شدن به مباحث جزیی وبی فایده سودی به حال مردم و حتی مسؤولان نخواهد داشت.

بدین ترتیب بارش اولین برف و بروز اولین موج سرما درقم به یک باره شرایط بحرانی را در قم حاکم کرد. احتمالا با توجه به اطلاع رسانی خوب رسانه‌ها مردم پیش بینی چنین وضعی را می‌کردند و این زمینگیر شدن و انفعال مسؤولان و مدیران استان بود که شرایط را حادتر نمود. روزهایی که گویی شهر مرده و سررشته امور از دست در رفته و به طور کلی قفل شده بود.

 آنچه اتفاق افتاد :

بر اثر بارش چیزی حدود 20 سانتی متر برف معابر اصلی و فرعی استان به خصوص شهر قم غیر قابل تردد شد. در خیابان‌ها به جز برخی مسافرین بخت برگشته و کارمندانی که طبق صلاحدید جدید جناب آقای استاندار برای خدمت به مردم محکوم به پیاده‌ روی روی برف، یخ‌نوردی و سرماخوردگی شدید شده بودندکسی دیده نمی‌شد.

از آن چند هزار تاکسی‌های شیک و رنگارنگ همیشگی که زینت بخش خیابان‌های قم بود خبری نبود. تمام شهر  را اکه می‌گشتی شاید به اندازه تعداد انگشتان دست هم تاکسی نمی‌یافتی. تازه همین تعداد هم مثل همیشه فقط منتظر کلمه شیرین و دوست‌داشتنی «دربستی» بودند. به طوری که راننده‌ای از یک کارمند مبلغ پنجاه‌هزار ریال برای مسیر میدان امام خمینی(ره) تا 45 متری صدوق مطالبه می‌نمود.

آژانس‌ها رسماً از مشتریان خود تا پنج برابر کرایه درخواست می‌کردند. بی سرو سامانی و آشفتگی شهر بحران زده قم به جایی رسید که مردم از ترس قحطی به نانوایی‌ها هجوم برده و با درهای بسته نانوایی‌ها و یا صف‌های طویل چند ده نفری مواجه شدند. منابع توزیع آب شیرین یخ بست و به سرنوشت لوله‌های آب خانگی پیوست. ترکیدگی کنتورهای آب به اوج رسید و اقلام ضروری همچون پارو، ضدیخ، پشم شیشه و به خصوص زنجیر چرخ از دو تا ده برابر قیمت واقعی فروخته شد.

بوی گند زباله‌های انباشته شده، سر تاسر شهر را فراگرفت و مردم مستأصل و نگران منتظر فرجی بودند.

در یکی از خیابان‌های اصلی مردی را دیدم که با نگرانی تمام در صدد بود همسر بیمارش را به مطب و یا بیمارستان برساند اما نه راه پیاده داشت چون یخبندان و سرما اجازه این کار را نمی‌داد و نه راه سواره چون حتی پرنده هم در آن خیابان پر نمی‌زد و نهایتا مأیوسانه به خانه برگشت.

 اکنون چه وضعیتی داریم ؟

اکنون هم که دو هفته از امواج برف و سرما می‌گذرد هنوز بسیاری از مشکلات و مسائل گفته نشده و یا به طور کامل برطرف نشده است.

هنوز هم کوچه‌ها و خیابان‌های بسیاری بر اثر انباشته شدن برف و یخ‌زدگی مسدود بوده و زندگی مردم را مختل نموده است.

خانواده‌های بسیاری با یخ‌زدگی آب لوله‌کشی سر در گریبانند و راه چاره‌ای نمی‌یابند.

مسیر مجامع، مساجد، مدارس، و حتی اطراف حرم مطهر کامل پاکسازی نشده است. زباله‌های انباشته شده بسیاری در کنار خانه‌ها، کوچه‌ها و خیابان‌ها به چشم می‌خورد.

مسافری که به خاطر حسن تدبیر مسؤولان محترم مجبور شده بود روز عاشورا عطای تاکسی و اتوبوس را به لقایش ببخشد و راهی طولانی از حرم مطهر به یکی از مناطق قم را بپیماید بیشتر از آنکه از فقدان وسیله نقلیه عمومی گلایه کند از بی‌توجهی مسؤولان به اوضاع بهداشتی خیابان‌ها و تجمیع زباله‌ها ناله می‌کرد و مردم و مسؤولان را به رعایت بیشتر حرمت حرم مطهر و شهر مذهبی قم فرا می‌خواند. صف‌های طولانی پمپ بنزین‌ها هنوز ادامه دارد. مردم از داشتن آب‌شیرین به علت یخ‌زدگی منابع و کمبود آن معذب هستندو...

 احساس مسؤولیت، لطفا کمی بیشتر!

بی شک بیشترین سهم در آرامش و تسکین قلوب مردم را عذرخواهی جناب آقای استاندار از مردم و ورود ایشان به عرصه مدیریت بحران داشت. حداقل مردم احساس کردند نماینده عالی دولت در استان وضعیت و عمق مشکلات مردم را درک می‌کند. اما آیا این عذر خواهی کافی است؟!

مردم توقع دارند این مسأله روشن شود که چرا به رغم پیش‌بینی‌های قبلی هواشناسی و اعلام رسمی شهر قم به عنوان یکی از شهرهای بحرانی در کشور تمهیدات و پیشگیری‌های لازم در این رابطه به عمل نیامد؟

نگرانی مردم این است، مدیرانی که نتوانند بحران کوچکی مثل بارش برف را مدیریت کنند چگونه از عهده بحران‌های جدی‌تر و بزرگ‌تر برخواهند آمد. چرا مگر نه اینکه اقتضاء مدیریت کار آمد این است که مدیران همواره چندین قدم جلوتر از دیگران باشند؟!

تأسف بارتر اینکه برخی دوستان چشمان خود را به روی حقایق بسته و به نحوی اظهار نظر می‌کنند که گویا هیچ اتفاقی در شهر نیفتاده است. بر خلاف گفته برخی از اعضای شورای محترم شهر، هیچ احدی توقع ندارد، شهرداری برف پشت بام خانه‌های آنان را پاکسازی کند اما توقع اینکه بعد از دو هفته اوضاع شهر به حالت عادی برگردد توقع بی‌جایی است؟!

اینکه می‌بایست حریم مساجد، مدارس، مجامع و بخصوص حرم مطهر حضرت معصومه‌(س) پاکسازی می‌شد«نگاه سیاسی» و «بهره بردای جناحی» است؟

اینکه مردم توقع دارند بعد از روزها آب شرب آنان تأمین شود و برای تهیه یک ظرف بیست لیتری آب شیرین دوساعت در صف نایستند «جو سازی» است.

مگر مسؤولیت این همه اتفاق را چه کسی پذیرفته که پیشنهاد می‌شود بایستی از دانش آموزان برای برف روبی و پاکسازی معابر استفاده می‌شد؟ آیا همه این توقعات به حساب «پلکانی برای صعود» گذاشته می‌شود؟

جای شکر دارد «آفتاب مهربان و بی‌منت» با اراده خداوند چند روزی تابید و زمینه را برای هر چه پرشورتر برگزار شدن مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورای حسینی فراهم‌تر کرد، وگرنه مردم از این فیض هم بی‌بهره می‌شدند.

 چرا فرا فکنی؟!

مجموعه شورای محترم شهر و به خصوص شهردار محترم، مسؤولان مستقیم خدمات شهری و تنظیم امور و مدیریت مسائل مربوط هستند. فرافکنی، توجیهات سطحی و برچسب زدن به دیگران نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند که نوعی ضعف، انفعال و فرار از مسؤولیت تلقی می‌گردد.

کم ترین توقع از این عزیزان این بود که به خاطر مشکلات و معضلات سختی که در روزهای اخیر برای مردم ایجاد شد، روزهایی که نه تنها امکانات و قابلیت‌ها که ذهن و فکر بعضی از مدیران نیز یخ بسته بود همانند جناب استاندار از حضرت معصومه‌(س)، مراجع معظم، علماء و مردم نجیب قم عذر خواهی کنند. یادمان باشد «برف به زودی آب می‌شود» ولی نوع برخورد و نگاه مسؤولان همچنان در ذهن‌ها خواهد ماند.

 چرا سفر چین و ما چین؟!

درست در شرایطی که مردم بیشترین احتیاج را به حضور مؤثر مسؤولان شهری داشتند آن بزرگواران در سفر«چین» به سر برده و موکلین خود را تنها گذاشتند.

فارغ از اهداف و دستاوردهای احتمالی این سفر باید به این عزیزان یاد آور شد، چرا راه دور می‌روید؟

همین اصفهان در برخی موارد حداقل پنجاه سال از ما جلوتر است. در تهران مدیریت شهری چنان با اقتدار و تدبیرامواج سرما را در هم کوبید که شیرینی برف همچنان درذائقه مردم تهران مانده است.

سری به مشهد مقدس بزنید که چگونه حتی در سخت‌ترین شرایط زوار ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) را گرامی داشته و با هماهنگی کامل و مدیریتی قوی خاک قدم زوار رضوی را توتیای چشم خود می‌نمایند؟!

سفری به شهرهای سردسیر کشور که بعضا حتی بیش از یک متر برف در آنها می‌بارد ولی ذره ای از امور جاری شهر قفل نمی‌شود بزنید خوب است به جای رؤیا پردازی و افکار آرمانی،‌طرح ‌ها و پروژه‌های نیمه تمام که برخی از آن‌ها از همان آغاز، بوی ناکامی می‌داد هر چه سریع‌تر تعیین تکلیف چهره شهر زیباتر و مطلوب‌تر شود.

 آخرین نکته :

باید از گذشته درس گرفت. باسعه صدر و اخلاق نیکو تذکرات و انتقادات را پذیرفته و آن را حمل بر غرض ورزی و یا سیاسی کاری نکرد و با برنامه‌ریزی منسجم‌تر،‌ کارشناسی‌تر و واقع بینانه‌تر همراه با همدلی، هماهنگی ووحدت رویه، موانع و مشکلات را از پیش پا برداشت و اجازه نداد بحران های کوچکی از قبیل آنچه پیش آمده آبرو و حیثیت استان و توانایی مدیران آن را به چالش بکشاند. بدیهی است خداوند متعال و ارواح پاک علما، صلحا و شهدا و به خصوص حضرت فاطمه معصومه(س) ناظر و شاهد اعمال و نیات بوده و هر کس در مقابل گفته‌ها و کرده‌های خویش باید پاسخگو باشد.



مسعود صفی یاری ::: سه شنبه 86/11/23::: ساعت 11:59 صبح نظرات دیگران: نظر