سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از لغزش جوانمردان در گذرید که کسى از آنان نلغزید ، جز که دست خدایش برفرازید . [نهج البلاغه]
در این مطلب مختصر تلاش می شود مواردی را به صورت بسیار خلاصه و گذرا مطرح کرد، زیرا برای خوانندگان فهیم و حلیم، اشاره ای کافی است.
1. هر سخنی که با صلوات بر محمد (ص) و آل محمد (علیهم السلام) شروع شود و با همین ذکر به پایان برسد، حتماً مورد توجه و عنایت خدای سبحان قرار می گیرد.
2. پنج عبارت اولیه صلوات شعبانیه جایگاه و خواستگاه این خاندان پاک را نشان می دهد. وتاکید دارد، انسان که بخواهد گوهر حقیقت دین را بیابد ، باید به سراغ معدن علم و حکمت برود و از آن خاندان وحی مدد بجوید. (إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی) که بزرگان دین فرموده اند، این دو هرگز از هم جدا نیستند و نمی شوند.
3. هنگامی که مشکلات عظیم جهان را فراگیرد، همچنان که موج های سهمگین دریا ها را به تلاطم در می اورد، و در اینچنین هنگامه ای باید به کشتی نجاتی پناه گرفت و بهترین کشتی نجات در زمانه گرفتاری و مشکلات و فتنه ها، کشتی نجات اهل بیت (ع) است و لا غیر (الْفلکِ الْجاریةِ فی الُّلحج الغامِرَةِ ).
4. در تبعیت از ولایت نیز نباید افراط و تفریط کرد. بلکه باید آنچه را که آن بزرگواران از ما می خواهند، به همان دستورات عمل کرد نه بیشتر و نه کمتر تا روزی فرا نرسد که افرادی به نام تبعیت افراطی از ولایت، از دین خارج شوند و و یا برعکس به دلیل تهاون و سستی در عمل به دستورات ولایت امر، تلاشهای شبانه روزی آنها هباءاً منثورا شود و به جای اینکه به هدایت و تعالی برسند به سوی گمراهی و ظلالت حرکت کنند (الْمُتقدِّمُ لَهُم مارقٌ ؛ وَ الْمتاخّرُ عَنهم زاهِق).
5. اخلاق با همه گستره اش و همه ابعادش مورد نیاز شدید هر جامعه ی بشری می باشد و بدون آن جوامع بشری رو به انحطاط و سراشیبی سقوط و از بین رفتن همه ی ارزشها می روند. در چنین شرایطی پناهگاه استوار و مأمن واقعی مردم انسانهای کاملی هستند که خود از گناه واشتباه مبرا و پاک هستند و این افراد کسانی غیر از اهل بیت پاک و مطهر پیامبر اکرم (سلام الله علیهم) نمی توانند باشند. که در واقع اطاعت از آنها دستور موکد خداوندی است.
6. ایمان به هر امر با ارزش هنگامی فایده دارد و موجب تعالی انسان می شود که قرین و همراه با عمل صالح باشد. و بهترین عمل صالح نزد خداوند سبحان خدمت به خلق الله است. به ویژه کسانی که خداوند از فضل و کرم خود به آنها مال و منال عنایت کرده است. و این افراد به صرف همدردی و مواسات با فقیران و نیازمندان، به جایی نمی رسند بلکه باید در رفع گرفتاریهای مالی آنها بکوشند و دل از مال خود در راه رضای او بکنند تا خداوند نیز دلهای آنها را زنده کند و آنها را در دنیا و آخرت خوار و ذلیل ننماید.
7 . همه باید بدانند که هر کس در روز قیامت با ارائه ایمان خالص و عمل صالح، پاداش می گیرد. وبه قول آن شهید بهشتی: (بهشت را به بها بدهند نه به بهانه). لذا رسول الله نیز در ماه شعبان روزها را روزه می گرفت و شبها را به عبادت و شب زنده داری خالصانه برای حق باری و تعالی می گذراند. و پناه به خدا، آن گونه نبود که خود بگوید و لی عمل نکند. و بشر نیز باید از این بزرگترین اسوه و الگوی انسانها تبعیت کند و کارهایی را که موجب ارتقای مقام انسانیت او می شود، با اخلاص و خضوع تمام انجام دهد.
در پایان از خداوند منان خواستاریم تا همه ما را مورد لطف و کرم خود قرار دهد و رسول الله (ص) را شفیع ما قرار دهد و ما را به راه راست رهنمود فرماید تا اینکه در روز قیامت در حالیکه او از ما راضی و خشنود باشد، با او ملاقات کنیم و ما را در بهشت برین خود سکنی دهد. آمین رب العالمین.
                                                                                                                                                   تابان


مسعود صفی یاری ::: چهارشنبه 88/5/7::: ساعت 8:40 صبح نظرات دیگران: نظر
 

 

در آیین اسلام زمانها و مکانهای مقدسی وجود دارد که توصیه به عبادت و نیکی در این زمانها و مکانها شده است.از جمله زمانهایی که برای آن فضلیت و برتری ویژه ای فراتر از مکان قائل شده اند سه ماه قمری رجب،شعبان و رمضان است.
شعبان از ریشه شعب یا شعبه است کنایه از آنکه در این ماه خیر و نیکی بسیار منشعب (تقسیم)می گردد و روزی بندگان تقسیم می شود و تمامی امور مقدره عالم علیحده علیحده می شود لهذا به این اسم نامیده شده است (از غیاث اللغات). در لغت نامه دهخدا در مورد واژه شعبان آمده است :
ماه هشتم از ماههای قمری پس از رجب و پیش از رمضان ، و هلال آن را به گل بینند و روز سوم آن عید مولود حسین بن علی (ع) و روز پانزدهم آن عید تولد امام دوازدهم و پانزدهم آن ایام البیض (روزهای روشن)است که اعمال مستحبه ای دارد. شعبان را شعبان المعظم نیز می خوانند چرا که این ماه متعلق به پیامبر خدا محمد(ص) می باشد.و آن حضرت این ماه را روزه مى‌گرفت و به ماه رمضان وصل مى‌کرد و مى‌فرمود شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب می‌شود.
اهمیت ماه شعبان چنان بود که رسول خدا (ص) هر گاه هلال ماه شعبان را مى‌دید به مُنادیى امر مى‌فرمود که در مدینه بانگ می زد: اى اهل مدینه من از جانب رسول خدا برای شما پیامی دارم. ایشان مى‌فرماید آگاه باشید همانا شعبان ماه من است پس خدا رحمت کند کسى را که یارى کند مرا در این ماه من و روزه بگیرد. 
 همچنین از حضرت علی(ع) نقل شده هر که براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا در ماه شعبان روزه بگیرد؛ خداوند او را دوست می‌دارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او می‌گرداند و بهشت را براى او واجب می‌کند.
البته ناگفته پیداست که بشارت بهشت برای انجام یک کار نیکو مانند روزه گرفتن در چنین ماهی  امتیازی است از برای مؤمنین و نه لزوماً شرط آخر و کافی برای رستگاری و رسیدن به بهشت.
در دیگر روایت های صادر شده از امامان باز بر اهمیت این ماه به همان مضمون پیشین تأکید شده چنانکه  از حضرت صادق(ع) روایت شده است که چون ماه شعبان فرا می‌رسید امام سجاد(ع) اصحاب خود را جمع مى‌نمود و مى‌فرمود اى اصحاب من مى‌دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول (ص) مى‌فرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى نزدیکی به پروردگار خود روزه بدارید.   
 
اما چرا ماه شعبان اینچنین خاص و ویژه است. این پایه از اهمیت دادن به یک دور? زمانی از برای انجام عبادت و اعمال نیکی چون روزه را می توان از میان حدیث دیگری دریافت .مضمون این حدیث به شرح زیر است:
 "امام صادق (ع) از علی(ع) روایت کرده که ایشان مى‌فرمود: از زمانى که بانگ منادى رسول خدا (ص) در ماه شعبان را شنیدم ، از من روزه شعبان ترک نشد و تا مدتى که حیات دارم از من ترک نخواهد شد، ان شاء الله تعالى. سپس مى‌فرمود که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است. "
 مهمترین نکته شاید همان توبه و پوزش از گناهان در این زمانهای سفارش شده است.امری که چنانچه جمع مسلمانان بدان همت گمارند بی شک تاثیرات اجتماعی خود را نیز نشان می دهد.چرا که جدای از اینکه این اعمال بگونه ای مستحبی و شخصی است اما نتیجه ای جمعی برای جامعه خواهد داشت. 
 جامعه ای که متوجه زمانها و مکانهای مقدس آئینش باشد و در رعایت احترام آن بکوشد،جامعه ای کمتر آلوده به گناه است و از دیگر سوی به آرامش معنوی نزدیک تر است.



مسعود صفی یاری ::: سه شنبه 88/5/6::: ساعت 12:35 عصر نظرات دیگران: نظر
این ماه برای سالک الی الله بسیار با ارزش است. یکی از شبهای قدر در این ماه می‌باشد و کسی در آن متولد شده که خداوند بواسطه او وعده پیروزی به تمامی دوستان، پیامبران و بر گزیدگانش - از زمانی که پدر ما حضرت آدم (علی‌نبینا‌و‌آله‌وعلیه‌السلام) در زمین ساکن شده - داده است. و وعده داده، بوسیله او بعد از پر شدن زمین از ظلم جور، آن را پر از قسط و عدل نماید. از مقام آن همین بس که ماه رسول خدا صلوات‌الله‌علیه بوده و حضرتش صلی‌‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: "شعبان ماه من است، خداوند کسی را که مرا در ماهم یاری کند، بیامرزد."
شرافت ماه شعبان
این ماه برای سالک الی الله بسیار با ارزش است. یکی از شبهای قدر در این ماه می‌باشد و کسی در آن متولد شده که خداوند بواسطه او وعده پیروزی به تمامی دوستان، پیامبران و بر گزیدگانش - از زمانی که پدر ما حضرت آدم (علی‌نبینا‌و‌آله‌وعلیه‌السلام) در زمین ساکن شده - داده است. و وعده داده، بوسیله او بعد از پر شدن زمین از ظلم جور، آن را پر از قسط و عدل نماید. از مقام آن همین بس که ماه رسول خدا صلوات‌الله‌علیه بوده و حضرتش صلی‌‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: "شعبان ماه من است، خداوند کسی را که مرا در ماهم یاری کند، بیامرزد."
کسی که از این دعوت بزرگ آگاه شود، باید بکوشد که از دعوت شدگان این دعوت گردد. این جانشین و برادر او امیرالمؤمنین علیه‌السلام است که می‌فرماید: "از زمانی که ندای منادی رسول خدا صلوات‌الله‌علیه را که برای روزه این ماه ندا می‌کرد شنیدم، هیچگاه روزه این ماه را از دست نداده و در تمام عمرم آن را از دست نخواهم داد؛ اگر خدا بخواهد." این درباره روزه این ماه بود؛ و می‌توان کمک به آن حضرت صلوات‌الله‌علیه را از جهات دیگر مانند نماز، صدقه، مناجات و تمام کارهای خیر با روزه این ماه مقایسه نمود.
مناجات شعبانیه
این مناجات، مناجات معروفی است و اهلش به خاطر آن با ماه شعبان مانوس شده و به همین جهت منتظر و مشتاق این ماه هستند....
تمام کلام این که این مناجات، از اعمال مهم این ماه است؛ و نه تنها ماه، که سالک نباید بعضی از فرازهای آن را در طول سال ترک کند و در قنوتها و سایر حالهای عالی خود، خیلی با آن مناجات نماید و وقتی که می گوید: "و دیدگان قلبهای ما را با نور نگاه آن به حضرتت روشن بفرما تا آنگاه که چشمهای دل پرده‌ها و مانعهای نوری را پاره کرده و به معدن بزرگی برسد و روح‌های ما به عزت پاکیت وصل شود." از گفته خود غافل نباشد. و تامل کند، آیا قلب او چشم دیدن نور را دارد؟...
به هر حال این مناجات بزرگی است و یکی از ارمغان‌های آل محمد صلوات‌الله‌علیه می‌باشد که بزرگی آن را کسی که قلب سالم و گوش شنوایی داشته باشد‌، درک می‌کند. و اهل غفلت از درک فواید و نورهای آن بی‌بهره‌اند...

سایر اعمال این ماه
1- از اعمال مهم در این ماه روزه است؛ باندازه‌ای که با حالش مناسب باشد...
درباره روزه هر کدام از روزهای این ماه اخبار مفصلی وارد شده است. و من فقط روایتی را که در کتاب (من لا یحضره الفقیه) آمده است، نقل می‌کنم. امام صادق علیه‌السلام فرمود: "کسی که روز اول ماه را روزه بگیرد، حتما وارد بهشت می‌شود. و کسی که دو روز را روزه بگیرد خداوند در هر شب و روزی (به چشم رحمت) به او می‌نگرد و در بهشت هم به این نگاه ادامه می‌دهد. و کسی که سه روز روزه بگیرد، با خداوند در عرش و بهشت او دیدار می‌کند."...
2- از اعمال مهم در این ماه صلواتی است که در نیمروز هر روز این ماه فرستاده می‌شود؛ و اول آن چنین است: «اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد، شجرة النبوة...»
3- یکی دیگر از اعمال این ماه، همانگونه که در کتاب اقبال است بجا آوردن نماز و خواندن دعاهای این شبهاست. سالک باید در رابطه با این اعمال جدی بوده، و به هر کدام از ذکر و فکر و این اعمال که نشاط دارد، با در نظر گرفتن اولویتها اقدام کند....
4- یکی دیگر از کارهای مهم در این ماه عمل به این روایت است. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: "در هر پنجشنبه شعبان آسمانها زینت شده و آنگاه فرشتگان عرض می کنند: خدای ما! روزه‌داران شعبان را ببخش و بیامرز و دعایشان را اجابت فرما. بنابراین کسی که دو رکعت نماز بجا آورد که در هر رکعت سوره فاتحه را یک بار و قل هو الله احد را صد بار بخواند و بعد از سلام دادن صد بار بر پیامبر صلی‌الله‌وعلیه‌واله‌وسلم درود فرستد، خداوند تمام خواسته‌های دینی و دنیایی او را بر آورده می‌فرماید. و کسی که یک روز آن را روزه بگیرد، خداوند بدن او را بر آتش حرام می‌کند.

نیمه شعبان

روز و شب نیمه شعبان زمان بسیار شریفی است که جهات زیادی باعث این شرافت و بزرگی شده است. از قبیل:
الف- از شبهای قدر می‌باشد و شب تقسیم رزقها و عمرها چنانچه در روایات زیادی وارد شده است. و در بعضی از آنها آمده است: خداوند این شب را برای امت قرار داده است؛ چنانچه شب قدر را برای رسول خدا صلی‌‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قرار داده. و این اشکال که بنابراین، لازم می‌آید که شب قدر، بیش از یک شب باشد را می توان به این بیان پاسخ گفت که تقدیر، مراتب و مراحل گوناگونی دارد.
ب- از اوقات زیارتی امام حسین علیه‌السلام می‌باشد که غیر از فرشتگان صد هزار پیامبر علیهم‌‌السلام آن حضرت علیه‌السلام را زیارت می‌کنند. و این مطلب نشانه عظمت این شب است.
ج- از شب‌هایی است که تاکید به زنده نگهداشتن آن شده و اعمال و عبادات بسیار ارزشمندی در آن وارد شده که می‌توان گفت: در هیچ شبی اعم از شب قدر یا غیر آن مانند یا بیشتر از آن نیامده است.
د- شب میلاد امامی است که گیتی را از عدالت پر کرده، زمین را پاک می‌نماید و در تمام زمینه‌های دینی و دنیایی حاکمیت دارد.

                                                                               

اعمال مهم شب نیمه شعبان

اولین کاری که سالک باید در این شب انجام بدهد این است که از لذت و آسایش دنیا در این شب چشم پوشی نماید. و آنگاه برای استفاده بیشتر از آن و تصحیح اعمال خود باید فرض کند که شب خداحافظی او با این دنیا و تمام اعمال بوده و فردای آن روز قیامت است. و نیز قبل از فرا رسیدن شب باید اعمالی را که در آن می‌خواهد انجام بدهد مشخص نماید و اگر دو عمل در فضیلت یکسان بود سخت‌تر را انتخاب کند.
2- از اعمال مهم نمازهایی است که وارد شده است...
3- از اعمال مهم عمل به حدیثی است که در کتاب اقبال روایت شده: رسول اکرم صلوات‌الله‌علیه فرمودند: "شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرئیل آمد و گفت: محمد! چرا در این شب خوابیده‌ای؟ گفتم: جبرئیل! مگر چه شبی است؟ گفت شب نیمه شعبان است. محمد! برخیز. آنگاه مرا بلند کرده و به بقیع برد، سپس گفت: سرت را بلند کن، زیرا این شبی است که درهای آسمان در آن باز میشود: درهای رحمت. در «رضوان»، در «مغفرت» در «فضل» در «توبه» در «نعمت» در «جود» و در «احسان». و خداوند به عدد موها و پشمهای گاو و گوسفند مردم را از آتش جهنم آزاد می‌کند، زمان مرگ را در آن ثبت کرده و بمدت یک سال روزیها را تقسیم می‌کند. و هر چه را که در تمام سال اتفاق می‌افتد فرو می‌فرستد. محمد! کسی که این شب را با گفتن «الله اکبر»، «سبحان الله» و «لا اله الا الله» و دعا نماز و قرآن خواندن و انجام اعمال مستحب و استغفار کردن زنده نگهدارد بهشت منزل و استراحتگاه او خواهد بود و گناهان گذشته وآینده‌اش بخشیده می‌شود...
پس این شب را زنده بدار و شب زنده داری و نزدیکی به خدا، با عمل در این شب را، به امتت دستور بده؛ زیرا شب شریفی است. در حالی نزدت آمدم که تمام فرشته‌ها در آسمان پاهایشان را جفت کرده‌اند عده‌ای تسبیح می‌کنند، عده‌ای در رکوع، عده‌ای در سجود و گروهی ذکر می‌گویند. شبی است که کسی دعا نمی‌کند مگر این که مستجاب می شود، کسی چیزی نمی‌خواهد مگر این که به او داده می‌شود، کسی در‌خواست مغفرت و بخشش نمی‌کند، مگر این که بخشیده می‌شود، کسی توبه نمی‌کند مگر این که توبه‌اش پذیرفته می‌شود. کسی که از خیر این شب محروم شود، از خیر بزرگی محروم شده است.
رسول خدا در این شب دعا می‌کرد و می‌گفت: "اللهم اقسم لنا من خشیتک....."...
4- بجا آوردن سجده‌هایی که دعاهای مخصوصی در آن خوانده می‌شود...
5- نزدیکی جستن به امام زمان (عج) کسی که حجت عصر، ولی امر، راز دارنده بزرگ، صاحب غیبت الهی و دعوت پیامبر گونه، وارث پیامبران و جانشین جانشینان، آقا، امام و مولای ما، امام قائم مهدی است، جان ما و تمام جهانیان بفدایش که می‌توان با زیارت، مناجات، عرض شوق و شکایت از دوری او، دعا، نماز، دلسوختگی از دوری او، شکر نعمتها، اهدا طاعات، بذل جان، توسل، پیوستن، پناه جستن و در خواست کمک، پیروزی و فیض و شفاعت به آن حضرت (عج) نزدیک شد....
6- خواندن دعایی که با این عبارت شروع می‌شود «اللهم بحق لیلتنا و مولودها.....»
7- زیارت امام حسین علیه‌السلام و حضور در آرامگاه شریف آن حضرت علیه‌السلام که در روایت خیلی نسبت به آن سفارش شده است. و باید او را با زیارت مخصوص این شب زیارت کند.
8- خواندن دعای کمیل: در سجده...
9- زیارت امام حسین علیه‌السلام در بارگاه شریف یا از مکانهای دور. زیارت آن حضرت علیه‌السلام نماز و عمل مخصوصی دارد که در کتاب اقبال آمده است و کسی که او را زیارت کند، مانند کسی است که خدا را در عرش او زیارت کرده باشد.
10- سجده و گفتن ذکرهای آن که از رسول خدا صلوات‌الله‌علیه روایت شده همراه با حضور قلب و با توجه به معانی و دورغ نگفتن در آنچه می‌گوید. همچنین خواندن دعاهایی که برای بین رکعت‌های نماز شب در کتاب اقبال روایت شده. و نیز غفلت نکردن از دعای گرانقدری که در نماز وتر یا بعد از آن خوانده می‌شود.
11- محاسبه اعمال این شب. گمان می کنم اگر با آگاهی و خوب حساب کند بخصوص اگر از هدایت خدا در این مورد کمک بگیرد- باندازه‌ای از عمل خود استغفار می‌کند که اگر این شب را خوابیده بود، این مقدار استغفار نمیکرد...
آخرین جمعه شعبان

یکی دیگر از اوقات مهم ماه شعبان برای سالک الی الله آخرین جمعه آن است. از کتاب عیون از عبدالسلام بن صالح هروی نقل شده که می‌گوید: در آخرین جمعه شعبان به دیدن ابی‌الحسن علی‌بن‌موسی الرضا علیه‌السلام رفتم حضرت فرموند: "ابا صلت! بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است؛ کوتاهی گذشته خود را در این ماه جبران کن و بسیار دعا و استغفار کن و خیلی قرآن بخوان، و از گناهانت توبه کن، تا وقتی ماه رمضان می‌آید مخلص برای خدا باشی و هیچ امانتی به گردنت نباشد مگر این که آن را رد کنی و هیچ کینه‌ای از مومنی در دلت نباشد مگر این که آن را از بین ببری و از هر گناهی که انجام می‌دهی، دست بردار. تقوای خدا را پیشه کن و در نهان و آشکارت به او توکل کن «و کسی که به خدا توکل کند خدا برای او کافی خواهد بود» و در باقیمانده این ماه این دعا را زیاد تکرار کن: "اللّهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفرلنا فی ما بقی منه، خدایا اگر در این مدت که از شعبان گذشته، ما را نبخشیده‌ای، در مدتی که از آن مانده ما را بیامرز، زیرا خداوند متعال به احترام ماه رمضان، در این ماه افراد زیادی را از آتش رها می‌کند."...

سه روز آخر شعبان
روزه این سه روز برای کسی که تمام این ماه را روزه نگرفته، فضیلتی دارد که سزاوار نیست مراقب آن را ترک کند. صدوق رحمة الله از امام صادق علیه‌السلام روایت نموده است: "کسی که سه روز آخر شعبان را روزه گرفته و آن را به ماه رمضان وصل کند، خداوند روزه دو ماه پی‌درپی برای او می‌نویسد."...
... یکی از اعمال مهم ماه رمضان در شب آخر شعبان است و آن دعایی است که در کتاب اقبال برای این شب و شب اول ماه رمضان، روایت نموده است. و اهل آن تکلیف آمادگی برای وارد شدن در میهمانی خداوند متعال را به تفصیل از این دعا می‌فهمند.

کتاب المراقبات نوشته عالم عامل و عارف کامل مرحوم آیت‌الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره)
                                                                                                                                    منبع: اخبار شیعیان 


مسعود صفی یاری ::: سه شنبه 88/5/6::: ساعت 12:8 عصر نظرات دیگران: نظر

اگر در ماه شعبان هیچ هدیه‌ای نبود جز مناجات شعبانیه، همان برای همه‌ی سالکان کوی دوست کافی بود. در این مناجاتِ عظیم‌الشأن دیگر سالک در مرحله‌ی دعا نیست که بین او و معبودش فاصله باشد. شرایط برای «نجوا» و مناجات آماده شده است تا بتوان قصّه دل و جان را بدون هیچ حجابی با معبودِ محبوب در میان گذارد و غوغایی به‌پا کند که:

چه حلقه‌ها که زدم بر درِ دلْ از سر سوز به بوی صبح وصال تو در شبانِ دراز

وقتی در ابتدای این مناجات می‌گویی: «وَ اَقْبِلْ عَلَیَّ إذا ناجَیْتُک» بر من نظر فرما در حالی که با تو نجوا می‌کنم. داری قصّه‌ی دلی را در میان می‌گذاری که پس از سال‌ها دوری خداوند به خلوت‌خانه‌ی خود راهش داده‌اند. چه درد و دل‌هایی که در این مقام و در این مناجات مطرح است، خدا کند خودش راز بگشاید و همچنان که قلب حضرت علی«علیه‌السلام» را به حرف آورد تا آن حضرت با پروردگارش این‌چنین درد و دل کرد، ما نیز به نحوی شایسته وارد این مناجات گردیم. چه بگویم؛

هرچه گویی‌ای دمِ هستی از آن پرده‌ای دیگر بر آن بستی بدان

این شما و این مناجات و این‌همه راه اُنس با خدا. وقتی در اواسط دعا گفتی: «إلهی هَبْ‌ لی قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شُوقُهُ» معبودا! قلبی ببخش که شوقش مرا به تو نزدیک کند. آری وقتی به این دعا رسیدی ما را از دعای خود فراموش مکن وگرنه آن‌وقتی که می‌گویی: «إلهی هَبْ لی کَمالَ الْإنْقطاعِ إلَیْک» و در آن فراز نهایت انقطاع از غیر خدا را طلب می کنی،که چیزی برای تو نمانده است تا من بخواهم آن‌جا به تو التماس دعا بگویم.

و آن دعا که حضرت امیر المؤمنین(ع) و امامان ( علیهم السلام) در ماه شعبان مى‏خواندند این است:

 

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

اى خدا درود فرست بر محمد و آلش

وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ‏

و چون تو را بخوانم دعاى مرا اجابت فرما و هرگاه تو را ندا کنم ندایم بشنو

وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ‏

و چون با تو مناجات کنم به حالم توجه فرما که من بسوى تو گریخته‏ام و در حضور حضرتت ایستاده در حالى که به درگاهت به حال پریشانى تضرع و زارى مى‏کنم

رَاجِیاً لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی‏

و به آنچه نزد توست چشم امید دارم و تو از دلم آگاهى و حاجتم را مى‏دانى و ضمیر مرا مى‏شناسى

وَ لاَ یَخْفَى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ‏

و هیچ امرى از امور دنیا و آخرت من بر تو پنهان نیست

وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی‏

و آنچه مى‏خواهم که به زبان اظهار کنم و از حوایجم سخن گویم و آنچه براى حسن عاقبتم به تو امید دارم همه را مى‏دانى

وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَکُونُ مِنِّی إِلَى آخِرِ عُمْرِی‏

و حکم تقدیر تو بر من اى سید من در باطن و ظاهرم تا آخر عمر جارى و نافذ است

مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلاَنِیَتِی وَ بِیَدِکَ لاَ بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی‏

و هر زیادت و نقصان و سود و زیان بر من وارد آمد همه به دست توست نه غیر تو

إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی‏

اى خدا اگر تو مرا از رزقت محروم سازى دیگر که تواند مرا روزى دهد و اگر تو مرا خوار گردانى که مرا یارى تواند کرد

إِلَهِی أَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ‏

اى خدا به تو پناه مى‏برم از غضب تو و از ورود خشم و سخطت

إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ‏

اى خدا اگر من لایق رحمتت نیستم تو لایقى که بر من از فضل و کرم بى‏پایانت جود و بخشش کنى

إِلَهِی کَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَقُلْتَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ‏

اى خداى من گویا من اکنون در حضور تو ایستاده‏ام و حسن توکلم بر تو به سرم سایه لطف انداخته و آنچه از کرم و احسان تو را شایسته است با من بجا آورده‏اى عفو و آمرزشت مرا فرا گرفته است

إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْکَ بِذَلِکَ‏

اى خدا اگر تو مرا عفو کنى که از تو سزاوارتر به عفو است

وَ إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِی‏

و اگر اجلم نزدیک شد و عمل صالحم مرا به تو نزدیک نکرد من هم اقرار به گناهانم را وسیله عفوت قرار داده‏ام

إِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَیْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا

خدایا من در توجهم به نفس خود بر خویش ستم کردم پس اى واى بر نفس من اگر تو او را نیامرزى

إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلاَ تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی‏

اى خدا چنانکه لطف و احسانت در تمام مدت زندگى شامل حالم بود پس در مرگ مرا از احسانت محروم مساز

إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی إِلاَّ الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی‏

اى خدا چگونه مایوس از احسانت بعد مردنم شوم و حال آنکه تو در تمام عمرم با من جز نیکى و احسان نکردى

إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلَى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ‏

اى خدا با من آن کن که تو را شاید (نه آنچه مرا باید) و باز هم به فضل و کرم بر گنهکارى که در لجه گناه از جهل و نادانى فرو رفته ترحم فرما

إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى‏

اى خدا تو در دار دنیا گناهانم را از تمام خلق پنهان داشتى و من در آخرت به ستاریت از دنیا محتاجترم

إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ‏

و چون لطف کردى و گناهانم را بر هیچ بنده صالحى آشکار نکردى

فَلاَ تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ

پس روز قیامت هم مرا مفتضح و رسوا در حضور جمیع خلایق مگردان

إِلَهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی وَ عَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی‏

خدایا جود و بخششت بساط آرزوى مرا گسترده و عفو تو بهتر از عمل من است

إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ إِلَهِی اعْتِذَارِی إِلَیْکَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ‏

اى خدا آن روزى که میان بندگانت حکم مى‏کنى آن روز مرا به لقاء خود شاد گردان اى خدا من چون کسى به درگاهت عذر مى‏خواهم که به قبول عذر سخت محتاج است

فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ‏

پس عذرم بپذیر اى کریمترین کسى که گنهکاران از او معذرت مى‏طلبند

إِلَهِی لاَ تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لاَ تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لاَ تَقْطَعْ مِنْکَ رَجَائِی وَ أَمَلِی‏

اى خدا حاجتم را رد مکن و دست طمعم را از درگاهت محروم برمگردان و امید و آرزویم از لطف و کرمت منقطع مساز

إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی‏

اى خدا اگر تو اراده خوارى من داشتى به هدایت و احسانت سرافرازم نمى‏کردى و اگر مى‏خواستى مرا رسوا سازى در دنیا معافم نمى‏فرمودى

إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْکَ‏

اى خداى من هرگز به تواین گمان نمى‏برم که حاجتى که به تو دارم و عمرم را در طلبش فانى کردم باز روان سازى

إِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لاَ یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى‏

اى خدا حمد و ثنا مختص توست حمد ابدى و دایم سرمدى که همى بیفزاید و هرگز فنا نپذیرد چنانکه تو دوست بدارى و بپسندى

إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ‏

اى خدا اگر مرا به جرمم مؤاخذه کنى تو را به عفوت مؤاخذه مى‏کنم و اگر مرا به گناهانم بازخواست کنى تو را به مغفرتت باز خواست کنم

وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ‏

و اگر مرا به آتش دوزخ برى اهل آتش را آگاه خواهم کرد که من تو را دوست مى‏داشتم

إِلَهِی إِنْ کَانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِکَ عَمَلِی فَقَدْ کَبُرَ فِی جَنْبِ رَجَائِکَ أَمَلِی‏

اى خدا اگر در مقابل طاعتت عملم اندک است در مقابل رجاء و امید به کرمت آرزویم بسیار است

إِلَهِی کَیْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ کَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِکَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاةِ مَرْحُوماً

اى خدا چگونه از درگاه لطفت محروم و ناامید برگردم در صورتى که به جود و احسان تو حسن ظن بسیار داشتم که به حالم ترحم کرده و عاقبت از اهل نجاتم مى‏گردانى

إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ‏

اى خدا عمرم را با درد و غفلت از تو فانى ساختم و بفرسودم جوانیم را در مستى بعد از تو

إِلَهِی فَلَمْ أَسْتَیْقِظْ أَیَّامَ اغْتِرَارِی بِکَ وَ رُکُونِی إِلَى سَبِیلِ سَخَطِکَ‏

اى خدا پس بیدار نشدم روزگارى را که مغرور کرمت بودم و به راه سخط و غضبت مى‏رفتم

إِلَهِی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ قَائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ إِلَیْکَ‏

اى خدا من بنده تو و فرزند بنده توام که در پیشگاه حضورت ایستاده‏ام و کرم و رحمتت را بسویت وسیله خود قرار داده‏ام

إِلَهِی أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ أُوَاجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیَائِی مِنْ نَظَرِکَ‏

اى خدا منم بنده‏اى که به عذر خواهى به درگاهت آمده‏ام از اعمال زشتى که بواسطه قلت حیا به حضورت و در نظرت بجا آورده‏ام

وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ‏

و از تو عفو و بخشش مى‏طلبم که عفو وصف کرم توست

إِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلاَّ فِی وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِکَ‏

اى خدا من قدرتى که از معصیت باز گردم ندارم مگر آنکه تو به عشق و محبت مرا بیدار گردانى

وَ کَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِإِدْخَالِی فِی کَرَمِکَ وَ لِتَطْهِیرِ قَلْبِی مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ‏

یا آنکه چنانکه تو مى‏خواهى باشم و شکر تو گویم چون مرا به کرمت داخل کردى و قلبم را از پلیدیهاى غفلت پاک و پاکیزه گردانیدى

إِلَهِی انْظُرْ إِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَأَطَاعَکَ‏

اى خدا از لطف به حال من چنان بنگر که‏به کسى که او را خواندى و اجابت کرد و به کار طاعت واداشتى و اطاعتت نمود مى‏نگرى

یَا قَرِیباً لاَ یَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ یَا جَوَاداً لاَ یَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ‏

اى نزدیکى که هرگز دور از آنکه فریفته توست نمى‏شوى و اى با جود و کرمى که هرگز بخل بر آنکه امید احسانت دارد نمى‏کنى

إِلَهِی هَبْ لِی قَلْباً یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسَاناً یُرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ‏

اى خدا به من دلى عطا کن که مشتاق مقام قرب تو باشد و زبانى که سخن صدقش بسوى تو بالا رود و نظر حقیقتى که تقرب تو جوید

إِلَهِی إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاَذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ (مَمْلُولٍ)

اى خدا آنکه به تو معروف شد هرگز مجهول و بى‏نام نشود و هر که به تو پناه آورد هرگز خوار نگردد و هر که تو به او توجه کنى بنده دیگرى نشود

إِلَهِی إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنِیرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجِیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ یَا إِلَهِی‏

اى خدا هر که به تو راه یافت روشن شد و هر که به تو پناه برد پناه یافت و من به درگاه تو پناه آورده‏ام پس تو اى خدا

فَلاَ تُخَیِّبْ ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لاَ تَحْجُبْنِی عَنْ رَأْفَتِکَ‏

حسن ظن مرا به رحمتت نومید مساز و از فروغ رأفت و عنایتت مرا محجوب مگردان

إِلَهِی أَقِمْنِی فِی أَهْلِ وَلاَیَتِکَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّیَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ‏

اى خدا مرا در میان اولیاء خود مقام آنکس را بخش که به امید زیاد شدن محبت توست

إِلَهِی وَ أَلْهِمْنِی وَلَهاً بِذِکْرِکَ إِلَى ذِکْرِکَ وَ هِمَّتِی فِی رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ‏

اى خدا و مرا واله و حیران یاد خود براى یاد خود گردان و همتم را بر نشاط و فیروزى در اسماء خود و مقام قدس خویش موقوف ساز

إِلَهِی بِکَ عَلَیْکَ إِلاَّ أَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِکَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِکَ‏

اى خدا به ذات پاکت و به حقى که تو را بر خلق است قسم که مرا به اهل طاعتت ملحق ساز و منزل شایسته از مقام رضا و خوشنودیت عطا فرما

فَإِنِّی لاَ أَقْدِرُ لِنَفْسِی دَفْعاً وَ لاَ أَمْلِکُ لَهَا نَفْعاً

که من قادر نیستم دفع شرى از خود یا جلب نفعى براى خود کنم

إِلَهِی أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوکُکَ الْمُنِیبُ فَلاَ تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ‏

اى خدا من بنده ضعیف گنهکار و مملوک تایب پر عیب و نقص توام پس مرا از آنان که روى از آنها مى‏گردانى و به غفلت از عفوت محجوب شدند قرار مده

إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ‏

اى خدا مرا انقطاع کامل بسوى خود عطا فرما و روشن ساز دیده‏هاى دل ما را به نورى که به آن نور تو را مشاهده کند

حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ‏

تا آنکه دیده بصیرت ما حجابهاى نور را بر دردو به نور عظمت واصل گردد و جانهاى ما به مقام قدس عزتت در پیوندد

إِلَهِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ لاَحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلاَلِکَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَکَ جَهْراً

اى خدا مرا از آنان قرار ده که چون او را ندا کنى تو را اجابت مى‏کند و چون به او متوجه شوى از تجلى جلال و عظمتت مدهوش مى‏گردد پس تو با او در باطن راز مى‏گویى و او به عیان به کار تو مشغول است

إِلَهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْإِیَاسِ وَ لاَ انْقَطَعَ رَجَائِی مِنْ جَمِیلِ کَرَمِکَ‏

اى خدا بر حسن ظنم به تو یأس و ناامیدى مسلط مساز و دست امیدم از دامن کرم نیکویت جدا مگردان

إِلَهِی إِنْ کَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ‏

اى خدا اگر خطاهایم مرا نزد تو پس و خوار گردانیده هم بواسطه حسن اعتمادم به تو از من عفو کن

إِلَهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکَارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقِینُ إِلَى کَرَمِ عَطْفِکَ‏

اى خدا اگر گناهانم مرا از لطف و کرامتهایت دور کرده مقام یقینم مرا به کرم و عطوفتت تذکر مى‏دهد

إِلَهِی إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاِسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلاَئِکَ‏

و اگر غفلت مرا از مهیاى لقاى تو شدن به خواب غرور افکند معرفتم به نعمتهاى بزرگوارت بیدار مى‏گرداند

إِلَهِی إِنْ دَعَانِی إِلَى النَّارِ عَظِیمُ عِقَابِکَ فَقَدْ دَعَانِی إِلَى الْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوَابِکَ‏

اى خدا اگر عقاب و انتقام تو مرا به آتش دوزخ خواند ثواب و عنایتت مرا بسوى بهشت ابد دعوت کرد

إِلَهِی فَلَکَ أَسْأَلُ وَ إِلَیْکَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

اى خدا پس من هر چه بخواهم از تو درخواست مى‏کنم و به درگاه کرمت با ناله و زارى و شوق و رغبت مى‏نالم و از تو مى‏طلبم که درود فرستى بر محمد (ص) و آل محمد

وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لاَ یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لاَ یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لاَ یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ‏

و مرا از آنان قرار دهى که دایم به یاد تواند و هرگز عهد تو نشکنند و شکر و سپاست را لحظه‏اى فراموش نکنند و امرت را سبک نشمرند

إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاکَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْکَ خَائِفاً مُرَاقِباً

اى خدا و مرا به نور مقام عزتت که بهجت و نشاطش از هر لذت بالاتر است در پیوند تا آنکه شناساى تو باشم و از غیر تو رو بگردانم و از تو ترسان و مراقب فرمان باشم

یَا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِکْرَامِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً

اى خداى صاحب جلال و بزرگوارى و درود خدا بر رسولش محمد (ص) و بر اهل بیت پاکش و سلام و تحیت بسیار باد.

و این از مناجاتهاى جلیل القدر ائمة علیهم السلام است و بر مضامین عالیه مشتمل است و در هر وقت که حضور قلبى باشد خواندن آن مناسب است‏



مسعود صفی یاری ::: سه شنبه 88/5/6::: ساعت 11:57 صبح نظرات دیگران: نظر
 رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِی فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِی عَلَى شَهْرِی»[1] من فرستاده خدا به سوی شما هستم، بدانید که شعبان ماه من است، خدا رحمت کند کسی را که مرا در این ماه همراهی و مدد نماید.

این حدیث شریف روشن می‌کند که روح و روان انسان‌ها در این ماه آنچنان آماده‌ی ارتباط با حقایق معنوی می‌شود که می‌توانند رسالت رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» را بفهمند و بفهمانند و از این طریق، رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» را یاری کنند.

امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» در رابطه با حدیث فوق می‌فرمایند: «مَا فَاتَنِی صَوْمُ شَعْبَانَ مُنْذُ سَمِعْتُ مُنَادِیَ رَسُولِ اللَّهِ«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» یُنَادِی فِی شَعْبَانَ وَ لَنْ یَفُوتَنِی فِی أَیَّامِ حَیَاتِی صَوْمُ شَعْبَانَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ».[2] از آن وقت که سخن منادیِ رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» را که فرمود شعبان ماه من است، شنیدم تاکنون روزه آن ماه از من فوت نشده و إن‌شاءالله تا آخر عمر هم فوت نخواهد شد.

امام صادق «علیه‌السلام» فرمودند: «صَوْمُ شَهْرِ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةٌ وَ اللَّهِ مِنَ اللَّه».[3]‏ روزه‌ی پشت سر هم دو ماه شعبان و رمضان به خدا سوگند توبه و توجه خدا است به بنده. که این توجه؛ توجه خاصی است، غیر از توجهی که خداوند به همه بندگان دارد و موجب گشودن رازهایی بر قلب انسان می‌شود، تا در زندگی فردی و اجتماعی بهترین موضع‌گیری را نماید.

حضرت رسول«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ أَوَّلِ شَعْبَانَ وَ یَقُومُ لَیَالِیَهَا وَ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ إِحْدَى عَشْرَةَ مَرَّةً دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ شَرَّ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ شَرَّ أَهْلِ الْأَرَضِینَ وَ شَرَّ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ وَ شَرَّ کُلِّ سُلْطَانٍ جَائِرٍ ».[4] هرکس 3 روز از اول ماه شعبان را روزه بدارد و در شب‌های آن، 2 رکعت نماز بگذارد که در هر رکعت سوره فاتحه را یک‌مرتبه و «قل‌هوالله‌احد» را 11 مرتبه بخواند، شرّ اهل سماوات و شرّ اهل زمین‌ها و شرّ ابلیس و لشکریان او و شرّ هر سلطان ستمگری از او دفع می‌شود.

در این حدیث، رمزها و رازهای دقیقی هست. همین‌قدر ملاحظه می‌فرمایید که چگونه بستر تعالی انسان‌ها در این ماه فراهم شده و موانع سلوک انسان دفع می‌گردد، حال چه موانع آسمانی مثل اعمال نیکی که منجر به عُجب و غرور می‌شوند، و چه موانع زمینی مثل حبّ دنیا و سایر حرص‌های زمینی، ماه شعبان بستر خلاصی از همه این موانع است، از جمله شرّ ابلیس و شرّ حاکمان ظالم تا انسان بتواند در رسالت تاریخی خود به بهترین نحو مؤثر باشد.

وقتی رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «فمَنْ صَامَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعِینَ حَسَنَةً، الْحَسَنَةُ تَعْدِلُ عِبَادَةَ سَنَة».[5] هرکس روز اول ماه شعبان را روزه بدارد، خداوند عزّوجلّ هفتاد عمل نیک برای او می‌نویسد که هریک از آن‌ها با عبادت یک‌سال برابری می‌کند.

این حدیث خبر از آن می‌دهد که در این ماه جان انسان‌ها چنان وسعتی می‌یابد که هفتادبرابر زمان‌های دیگر امکان قبول انوار الهی را دارد، و به عبارت دیگر دریچه‌های عالم غیب در این ماه به روی کسی که خود را با اعمال این ماه آماده کند، به نحو فراوانی گشوده شده است، تا راه ارتباط با حقایق ربّانی را کشف کرده و در ماه رمضان به‌راحتی بتواند از آن ارتباط استفاده نماید. چنین انسانی است که حتی در امور اجتماعی می‌تواند بر موضع حق مقاومت نماید.

تأکید پیامبر خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله»بر روزه کامل ماه شعبان نشان می‌دهد در این ماه شرایط خاصی برای تجلی انوار الهی بر قلب صائم فراهم است. به تعبیر امام باقر «علیه‌السلام»؛ روزه‌ی این ماه «طُهْراً مِنْ کُلِّ زَلَّةٍ وَ وَصْمَةٍ وَ بَادِرَةٍ»[6] موجب جدایی از هر لغزش و عیب و ننگ و خطا و گناه می‌گردد و قلب انسان را آماده برای ملاقات خدا در ماه رمضان می‌کند.

وقتی حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «صِیَامُ شَعْبَانَ ذُخْرُ الْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ یُکْثِرُ الصِّیَامَ فِی شَعْبَانَ إِلَّا أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ مَعِیشَتِهِ وَ کَفَاهُ شَرَّ عَدُوِّهِ وَ إِنَّ أَدْنَى مَا یَکُونُ لِمَنْ یَصُومُ یَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أَنْ تَجِبَ لَهُ الْجَنَّة».[7] روزه شعبان، اندوخته بنده براى روز رستاخیز است و هیچ بنده‏یى نیست که در شعبان فراوان روزه بگیرد مگر اینکه خداوند کارهاى زندگى او را اصلاح و شرّ دشمن او را کفایت مى‏فرماید و کمترین پاداش براى کسى که یک روز از شعبان روزه بگیرد، این است که بهشت براى او واجب مى‏شود.

این حدیث شریف خبر از آن می‌دهد که جهت‌گیری جان چنین فردی به سوی بهشت خواهد بود و راه سیر به بهشت را پیدا می‌کند و به آن‌سو حرکت خواهد کرد. هنر دیگرش باید آن باشد که با اعمال معنوی دیگر، به این سیر سرعت بخشد و از توقف‌گاه‌های خود بکاهد. نکته‌ی دقیق در حدیث فوق پیامی است برای مبارزان با دشمنان اسلام که روزه‌ی این ماه موجب بهره‌مندشدن آن‌ها از الطاف الهی است تا بر دشمنان فائق آیند.

 

 

رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» با پرده‌برداشتن از سرّی از اسرار عالم غیب فرمودند: «شَعْبَانُ شَهْرِی وَ شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ صَامَ یَوْماً مِنْ شَهْرِی کُنْتُ شَفِیعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ صَامَ یَوْمَیْنِ مِنْ شَهْرِی غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ شَهْرِی قِیلَ لَهُ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ». [8] شعبان ماه من است و رمضان ماه خدای عزّوجل است. هرکس یک روز از ماه من را روزه بدارد، در روز قیامت شفیع او خواهم بود، و هرکس 2 روز از آن را روزه بدارد، خداوند گناهان گذشته او را می‌بخشد و هرکس 3 روز از آن را روزه بدارد، به او گفته می‌شود؛ عملْ از سر گیرد زیرا تمام موانع ارتباط او با خدا مرتفع شده.

چنانچه ملاحظه می‌فرمایید، در این دستورات بحث رویکرد انسان در میان است به سوی فرامین خدا و تغییر جهت‌دادن انسان از یک زندگی عادی به طرف یک زندگی روحانی و معنوی و این‌همه ثواب که در حدیث فوق و امثال آن ذکر می‌شود، به جهت تغییر جهتی می‌باشد که انسان در غوغای زندگی و در عادت به خوردن، یک‌مرتبه باید جهت عادی خود را تغییر دهد و به سیره رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» برگشت نماید و لذا است که در ثواب اولین روزه این ماه حضرت می‌فرمایند: «کُنْتُ شَفیعُه یَوْمَ الْقِیامة» من در قیامت شفیع او می‌شوم و راه سیر به سوی خدا را برای او می‌گشایم. چون در دنیا و در کشاکش روزمرّگی‌ها با فرارسیدن ماه شعبان به رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» تأسی کرد و به محبت رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» وارد ماه شعبان شد.

در همین رابطه حضرت سجاد«علیه‌السلام» هنگام ظهر در تمام روزهای ماه شعبان و نیز در شب نیمه ماه شعبان دعای مشهور صلوات بر محمّد و آل او را می‌خواندند (دعا را در پاورقی ملاحظه فرمایید) [9] تا رشته‌ی پیوند انسان با رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» در این ماه کامل گردد. خداوند به همه ما کمک فرماید تا موفق به پیروی از سنت رسولش گردیم و نهایت مقاومت و پایداری در مسیر دینداری را در مقابل دشمنان اسلام نصیب خود کنیم.

در ماه شعبان با تکرار ذکر «لا إله الاّ الله، وَ لا نَعْبُدُ إلاّ إیّاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدّین وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرکُون» که می‌گویی: إله و معبود و مطلوبی جز «الله» - که جامع جمیع کمالات است- در هستی نیست، پس باید دل به او سپرد، و جز او را عبادت نمی‌کنیم، خالصانه دین را برای او می‌دانیم، هرچند مشرکان جهت‌های فراوان دیگری را در جلو ما می‌گذارند تا از دین خدا عدول کنیم و به مکتب‌ها و تئوری‌های آن‌ها برگردیم. آری با تکرار این ذکر جهت توحیدیِ جان را تقویت می‌کنی، همچنان که با استغفارهای این ماه، موانع تجلی انوار الهی را برطرف می‌نمایی.

حضرت صادق«علیه‌السلام» فرمودند: هرکس در ماه شعبان هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ » خداوند نام او را در افق مبین -جایگاهی وسیع در جلو عرش می‌نویسد- زیرا در این ذکر از معبود خود با نظر به اسم «رحمان» و «رحیم» و «حیّ و قیّومِ» او می‌خواهی موانع ارتباط با خودش را برای تو برطرف کند و بتوانی با نظر به انوار اسماء مذکور به سوی او نظر کنی.

ماه، ماه نزدیکی به خدا است و زمینه ارتباط به شدت فراهم است و لذا از امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» هست که رسول خدا«صلّی‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «آسمان‌ها در پنجشنبه‌های ماه شعبان آراسته می‌گردد و فرشتگان می‌گویند: پروردگارا! روزه‌داران این روز را بیامرز و دعایشان را اجابت فرما!». و لذا هرکس در پنجشنبه‌های ماه شعبان، 2 رکعت نماز بگذارد که در هر رکعت، پس از حمد سوره «قل هواالله احد» را صدبار بخواند و بعد صدمرتبه بر پیامبر و آل او صلوات بفرستد، همه نیازها و تقاضاهای دینی او برآورده می‌شود.

از این روایت، رازهایی آشکار می‌شود. همین اندازه به این فکر کن که می‌فرمایند: «تَتَزَیّن السّموات» آسمان‌ها زینت داده می‌شوند، همان‌طور که زینت عقل که آسمان جان انسان است به برخورداری حکمت و معرفت است، آسمان دنیا حامل معارف و حقایق عالیه خاصی در آن روز می‌شوند که آن معارف و حقایق بر روزه‌دار نازل می‌گردد. و نیز به این فکر کن که می‌فرمایند: «فتقول الملائکه...» ملائکه از خداوند تقاضا می‌کنند؛ مثل آن است که قوه بینایی و چشم شما با دیدن چیزی از جان شما طلب آن چیز را بکند. حدیث فوق خبر می‌دهد در آن روز کرّوبیان عالم قدس نظر خاص به صائمان آن روز دارند تا روزه‌داران در سیر و سلوک خود در نهایت راحتی بتوانند به مقصد برسند.

پی نوشت:

[1] - مصباح المتهجد، ج 2، ص 825

[2] - مصباح المتهجد، ج 2، ص 825

[3] - من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص93

[4] - الوسائل، ج 8، ص 104

[5] - أمالی الصدوق، ص 23 - المجلس السابع‏ ثواب‌الاعمال، ص86

[6] - حضرت صادق می‌فرمودند: پدرم بین روزه‌ی ماه شعبان و رمضان یک روز – و بنا بر حدیث دیگر دو روز – فاصله می‌انداخت. (ثواب الأعمال، ص 84)

                                                                                                                                                  منبیع : رجانیوز



مسعود صفی یاری ::: سه شنبه 88/5/6::: ساعت 11:53 صبح نظرات دیگران: نظر