انتخابات یازدهم ریاست جمهوری از زوایای مختلف دارای اهمیت و حساسیت مضاعفی است که آن را بسیار مهم و سرنوشت ساز کرده است، اهمیت این دوره از انتخابات به اندازهای است که مقام معظم رهبری آن را مصداق و جلوه حماسه سیاسی و امری حیثیتی برای نظام اسلامی قلمداد فرمودهاند.
بدیهی است برای تحقق این حماسه جهادی و حرکت جهشی نیاز به عزمی جدی، همگانی و مسئولانه است که هم مسئولان، هم مردم و هم نامزدها باید به آن مبادرت کنند.
الف) وظیفه مسئولان اجرایی:
مسئولان باید به این نکته واقف باشند که مسئولیت و حاکمیت امانتی است که مردم برای دوره مشخصی به آنان سپردهاند و اکنون وقت آن است این امانت، صادقانه و خالصانه به فرد دیگر و تیم دیگری سپرده شود. آنان باید با بسترسازی مناسب، تجمیع ظرفیتها و قابلیتها و همسو شدن با آرمانها و منویات مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) و براساس قانون اساسی، انتخاباتی پرشور، سالم و در شان نظام اسلامی را مدیریت کنند.
بدیهی است هرگونه بغض و بهانه تراشی، اعمال سلیقه، دخالت دادن گرایشات باندی و جریانی، استفاده از بیتالمال به نفع جریان حاکم و یا جریان موردنظر، استفاده ابزاری و سوءاستفادهاز امکانات، برنامهها و ظرفیتها و مقبولیتها در راستای تخریب دیگران حاشیهسازی و سیاهنمایی، ایجاد فضای یاس و نا امیدی در جامعه و مواردی از این قبیل با اصل امانتداری و مسئولیت در نظام اسلامی منافات دارد.
هیچ مسئولی حق ندارد به خاطر منافع شخصی و یا منافع سیاسی، حزبی و باندی از خط ولایت و قانون اساسی عبور کرده و سپس آن را با روشهای عوامفریبانه و منحرفانه توجیه کند.
ما از قرآن آموختهایم هر فردی از ولی امر خویش جلوتر و یا عقبتر بیفتد هلاک میشود و هر کس مشمول این نهی قرآنی گردد شایستگی تصدی مسئولیت در نظام اسلامی را ندارد.
بنابراین مسئولان نظام بهویژه مسئولان قوه اجرایی باید به این نکته مهم توجه کنند مبادا تفکرات الحادی و انحرافی، غرور و لجبازی و دلبستگی به قدرت هرچند در پوشش خدمت به مردم آنان را به پرتگاه مقابله با ولایت و قانون اسلامی بکشاند که در این صورت مردم ثابت کردهاند با هیچ کس عقد اخوت نبستهاند و هر فرد و جریانی قدمی هرچند کوچک از خط امام و رهبری و قانون سیاسی فاصله بگیرد مطرود ملت خواهد شد و اگر کسی این را باور ندارد نگاهی به گذشته انقلاب و سالهای پیشین بنماید تا سرگذشت امثال بنیصدر برای او عبرتی شود.
ب) وظیفه مردم
مردم آگاه و نجیب ایران اسلامی همواره با بصیرتی ژرف و اعتقادی راسخ نسبت به نظام و ولایت، اوج وفاداری خود را نشان داده و با از خودگذشتگی و بزرگواری از کنار برخی کوتاهیها و قصور مسئولان گذشته و آن را نه به حساب نظام و ولایت که به حساب بیکفایتی افراد مینویسند.
اما با توجه به حسیاسیت این دوره از انتخابات و ضرورت نگاه بصیرانه، عمیقتر و تحلیل ژرفتر به موضوع موارد زیر به عنوان تذکر یادآوری میشود.
1 – در انتخابات به جوسازیها و شعارها اتکاء نشود بلکه به عملکردها و شاخصهای اساسی توجه شود. مقام معظم رهبری از ابتدای سالجاری توجه همگان را به انتخابات و جایگاه و حساسیت آن معطوف کرده و با تبیین شاخصههای رئیس جمهور مطلوب راهی روشن فرا راه همگان نمایان ساخته است. مناسب است مردم فهیم بهویژه نخبگان و جوانان با تامل کافی در بیانات رهبری و تطبیق مصداقها با شاخصها و انتخاب اصلح با رای حداکثری، حماسه سیاسی 92رابه تضمین اساسی و ریشهای برای اسلامیت، جمهوریت و سلامت نظام اسلامیتبدیل کرده و برای همیشه امید بدخواهان خارجی و منحرفان داخلی را به یاس مبدل سازند.
2 – آنچه در این دوره مهم است حضور پرصلابت و حداکثری برای تحقق حماسه سیاسی در صحنه انتخابات است .لذا لازم است همه مردم نسبت به اصل حضور در انتخابات احساس وظیفه و تکلیف کرده و انتخابات 92 را به خاطرهای خوشایند و امیدزا برای دوستان و ناگوار و تلخ برای دشمنان تبدیل کنند.
3 – واضح است رئیس جمهور کشور اسلامی ایران که برگرفته از هویتی دینی و فرهنگی و نظام ولایتی است باید از گذشته ای قابل دفاع ، کاملا روشن و شفاف، کارآمدی کاملا محرز و مستند و قابل عرضه، ولایتمداری بیچون و چرا، ایمانی ناب و خالص و نه التقاطی برخوردار باشد.
بدیهی است فردی که گذشتهاش مبهم بوده و یا قابل دفاع نیست و هیچ ردپایی از وی در دوران مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی، عرصه دفاع مقدس و صحنههای دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی در طول سه دهه گذشته به چشم نمیخورد شایستگی سکانداری کشتی انقلاب در دریای متلاطم و طوفانهای مهیب امروزرا ندارد.
4 – پس از گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلابهای دیگر زمان آزمون و خطا سپری شده است. افرادی که کارآمدی آنان حتی در سطح یک اداره و وزارتخانه زیرسوال است و از کمترین تدبیر و حکمت در اداره امور نیز بیبهرهاند چگونه مدعی مدیریت کلان کشور میشوند؟
5 - مقام معظم رهبری پایبندی به انقلاب و ارزشها را از جمله شاخصهای رئیس جمهور مطلوب برشمردند، مردم باید با حساسیت و وسواس این شاخص را در خصوص تک تک کاندیداها و گذشته و رویکرد فعلی آنها مورد دقت قرار دهند. آیا فرد ویا جریانی که برای رسیدن به قدرت، ارزشهای اخلاقی و آرمانهای انقلابی را به مسلخ برده و برای خوشایند دیگران، جلب آرا و تحسین بیگانگان، به راحتی مبانی اخلاقی و اصول انقلابی را زیرپا میگذارند مستحق جلوس و در کرسی ریاست جمهوری اسلامی ایران هستند؟
6 – رهبر فرزانه انقلاب بارها مسئولان را از کشاندن اختلافات به سطح جامعه و سیاهنمایی نسبت به نظام و دستاوردهای آن و حاشیهسازی بر حذر داشتهاند. اما متاسفانه افرادی هستند که بهویژه در این روزها به تریبون دشمن تبدیل شده و ارکان نظام و قانون اساسی را رسما به چالش کشیده و با ایجاد تردید و بد بینی نسبت به باورها و ارزش هاوسخنان نسنجیده علنا جامعه را دچار تشویق و نگرانی کرده و به تذاکرات ناصحانه رهبری بیاعتنایی میکنند. بدون تردید مردم به خوبی چهره واقعی این افراد و جریان منتسب به آنان را شناخته و وصیت امام راحل را هنوز به خاطر دارند که نگذارید که انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان سپرده شود.
7 -امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) همواره پایبندی به قانون را از جمله ضروریات دانسته و به آن توجه کردهاند اما امروز کارنامه برخی افراد جریانات منتسب به آنان مملو از قانونشکنی و بیاعتنایی به قانون اساسی است، آنان نگاه و نظر ناقص والبته قابل نقد خود را حاکم بر همه چیز و همه کس میدانند و درسر سودای دیگری دارند.
حضور مستحکم و حماسی مردم در پاسداری از نظام و قانون اساسی مورد عنایت امام و رهبری به آنان گوشزد خواهد کرد که کسانیکه ناقض قانون هستندودر قانون شکنی و قانون گریزی گوی سبقت را از همه ربوده اند صلاحیت تصدی کرسی ریاست جمهوری که سوگند او مبتنی بر حراست از قانون اساسی است را ندارند.
8 – نخبگان و اندیشمندان زیرساختهای انسانی، فکری و علمی هر جامعه و کلید پیشرفت و تعالی هر کشور به شمار میآیند. بیاعتنایی به نخبگان و اندیشمندان و اتکاء به عوام فریبی و تصمیمات سلیقهای و غیرکارشناسی فاجعهای است که اگر برای مقابله با آن تصمیمی اتخاذ نگردد، خسارات جبران ناپذیری بر پیکره نظام و کشور وارد خواهد شد.
تاکید رهبر فرزانه انقلاب به برخورداری رئیس جمهور مطلوب از تدبیر، حکمت، هندسی صحیح، پرهیز از روزمرگی و عدم اتکاء به نظرات غیرکارشناسی، ناظر به ضرورت توجه به این شاخصها در انتخاب رئیس جمهور آینده است.
9 – ولایتمداری و اطاعت از رهبری امر جدیدی نیست که امروز برخی آن را در شعارهای انتخاباتی گنجاندهاند ولایتمداری امری است که باید عملا به ان تن داد و جاوه های ان در رفتار گفتار و تصمیمات دیده شود. مدعیان ولایتمداری کارنامه تعهد و تمحض خویش به امر ولایت را در دوران انقلاب دوران امام، عصر زعامت رهبری و عرصههای مختلف سیاسی و فرهنگی، اجتماعی و علمی و .... به مردم ارائه کنند.
بدیهی است بزرگترین مصداق ولایتمداری امروز کنار کشیدن افرادی است که خود بهتر از دیگران میدانند شاخصهای مدنظر رهبری برای ریاست جمهوری را ندارند اما همچنان بر حضور خود به عنوان کانیدای ریاست جمهوری وبه بهانه احساس تکلیف و به بهای انشقاق بدنه اصول گرایی اصرار میورزند.
10 – اعتقاد و ایمان به اسلام ناب و مبانی راستین انقلاب اسلامی و رکن رکین ولایت فقیه نیز امری قابل سنجش و لمس است. فرد و یا افرادی به روشنی سخنان التقاطی، افکار انحرافی و بدعتهای عقیدتی و فکری را در نوشتهها و سخنرانیهای خود مطرح کرده و از اصول بدیهی اعتقادی و انقلابی عبور میکنند اما با این حال خود را اصولگراتر از همه میدانند
ج ) وظیفه نامزدهای ریاست جمهوری
نگاه اسلام به مسئولیت نگاه امانتدارانه است و شخصی میتواند امانتدار باشد که از عدالت نسبی برخوردار بوده و به اصول اخلاقی و اسلامی پایبندی عملی داشته باشد. دروغ، تهمت، وعدههای بدون پشتوانه، فریب و نیرنگ و تشویش اذهان از گناهان بزرگ و نابخشودنی و خطاهای غیرقابل اغماض به حساب میآید.
پرواضح است نامزدی که برای به دست آوردن مقام و پست به هر روش و راهی هرچند غیرمشروعمتوسل میشود اصولا صلاحیت تصدی این مسئولیت را ندارد و ورود وی به عرصه انتخابات در نظام اسلامی که عرصه امانتداری صالحانه و صادقانه است خالی از اشکال شرعی و البته حقوقی و قانونی نیست. متاسفانه برخی افراد بدون توجه به هویت ارزشی و پشتوانه معنوی نظام اسلامی انتخابات رابا رقابتهای مادی و جنگ قدرت اشتباه گرفته و با توسل به حربههای تطمیع و تهدید و ابزارهای غیرارزشی فضا را به دست گرفته و به جای اثبات شایستگی خویش تمام تلاش خود را برای تخریب دیگران و حذف آنان از صحنه بکار میگیرند که اینگونه ادبیات و رفتار، هیچ سنخیتی با اصول انقلاب و آرمانهای امام و رهبری ندارد.
خلاصه اینکه راه روشن است و شاخصها کاملا شفاف و مقام معظم رهبری نیز حجت را به همه تمام کردهاند اینک ماییم و شما و انتخابات در پیشرو.
نگاهی به نامه انجمن دانش اموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران به دکتر خاموشی
اخیرا نامه ای از سوی انجمن دانش اموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران به حجت الاسلام دکترسید مهدی خاموشی رییس سازمان تبلیغات اسلامی منتشر و به بهانه فعالیت های سیاسی و انتخاباتی وی مطالبی مطرح شده که قابل تامل است .
دوستان انجمنی که لابد به جهت تکلیف محوری و دغدغه مندی نسبت به اسلام و انقلاب و اوج ولایتمداری واژه مرسوم" اسلامی "را حذف کرده و به عبارت "انجمن دانش اموختگان "قناعت کرده اند در این نامه انتقادی با ذکر دو مقدمه و نوید "فردای دیگر "و بشارت "عزم الهی برای تغییر تاریخ"وتکیه بر "گفتمان عدالت "بدون برخورداری از پیش زمینه های لازم و امار و اطلاعات مستند و درست به نقد های کلی و سطحی در حوزه عملکردی سازمان تبلیغات اسلامی پرداخته وبا توجه به یافته ها و بافته های خویش چنین نتیجه گرفته اند که شرایط خطیر است و در چنین شرایطی ورود شخصیت های دینی و فرهنگی در میدان سیاست و انتخابات هیچ وجاهتی ندارد .نویسنده و یا نویسندگان نامه پا را از این فراتر نهاده وحضور امثال دکتر خاموشی در صحنه مدیریت اصولگرایانه انتخابات را به عنوان قدر ناشناسی و ناسپاسی به اعتماد رهبر معظم انقلاب قلمداد کرده اند .
لابد به زعم آنان قدرشناسی از رهبری مترادف با گوشه نشینی ،بی تفاوتی و عافیت طلبی بوده و تغییر تاریخ،گفتمان عدالت و فردای دیگر باید توسط افرادی غیر از دل بستگان و فداییان انقلاب و رهبری و سرداران و سربازان سر به دار ولایت در جبهه فرهنگی که اتفاقا جبهه اصلی مبارزه با دشمن است رقم بخورد و یا لابد در این اندیشه اند که مقوله مهم و اساسی انتخابات هیچ نقشی در تغییر تاریخ ندارد ! شاید هم بر این اعتقادند که افراد مورد وثوق رهبری نباید در حریان سازی و تحول گرایی انقلابی که ماهیت و جوهره اصلی ان فرهنگ دینی است نقش افرینی نمایند !
آنان بی پروا امثال دکتر خاموشی رابه بهانه کار فرهنگی به بی تفاوتی و حاشیه نشینی در صحنه های سرنوشت ساز انقلاب و نظام اسلامی فرا خوانده و از وی می خواهند میدان سیاست را به دیگران وا بگذارد .حال این دیگران چه کسانی هستند که در سابقه ، تعهد ، تدین وزکاوت از امثال دکتر خاموشی ها جلوترند سوالی است که انان باید پاسخ دهند .انان باید به این سوال نیز پاسخ دهند اگر امثال خاموشی ها از میدان سیاست کنار رفته وبه جای دغدغه سرنوشت و آینده انقلاب و اسلام به فکر سرنوشت و آینده خویش باشند بازیگران مورد نظر حضرات در میدان سیاست چه کسانی هستند . ؟
در این نامه به صراحت نوشته اند:"نیروهای فرهنگی و اعتقادی نظام با همراهی روحانیت معظم با همه توان وارد میدان مبارزه فرهنگی شوند ودر حوزه سیاسی دخالت نکنند" .این در حالی است که امام راحل می فرمایند :" مسأله دخالت در امور سیاسی از بالاترین مسائلی است که انبیاء برای او آمده بودند. قیام بالقسط و مردم را به قسط وارد کردن مگر میشود بدون دخالت در امور سیاسی؟ مگر امکان دارد بدون دخالت در سیاست و دخالت در امور اجتماعی و در احتیاجات ملتها، کسی بدون اینکه دخالت کند، قیام بالقسط باشد؟ «یقوم الناس بالقسط» باشد"
اقایان انجمنی ! فاین تذهبون ؟مگر بنا نبود سیاست ما عین دیانت ما باشد و دیانت ما عین سیاست ما؟اگر دم از ولایتمداری می زنید که ولی امرمسلمین خود سیاسی ترین ومدبرترین چهره جهان معاصر است .همو که می فرماید : « دشمنان اسلام درطول یک قرن و نیم گذشته سعی کرده بودند اسلام رابه طورکلی ازعرصه زندگی جامعه بیرون رانده و باطرح نظریه جدایی دین ازسیاست، دینداری رافقط پرداختن به عبادت و اعمال شخصی قلمداد کنند و با حذف اسلام ازصحنه سیاست جهان، کشورهای اسلامی راعرصه غارتگریها و تاخت و تازهای سیاسی خود نمایند.»
شما را چه شده است که در میدان دشمن بازی می کنید؟ آیا اهداف زود گذر جناحی و منافع باندی ارزش اینگونه حرمت شکنی ها را دارد ؟
آیا پذیرش مسئولیت در نظام اسلامی را مغایر با روح هدایت گری خالصانه و مشفقانه در جامعه میدانید؟
آیا به نظر شمادفاع از اصول و ارمان های انقلاب و اسلام و پافشاری برمحکمات نظام اسلامی و اصرار بر حکم قرانی "اداء امانت به اهلش"وپایبندی به راهبرد حکیمانه امام و رهبری مبنی بر حضور دائم و موثر در جامعه و بصیرت افرایی در بین مردم در همه صحنه های انقلاب بخصوص در عرصه سرنوشت ساز انتخابات ریاست جمهوری با اهداف و اصول انقلاب بیگانه است؟
آیا تاثیرات مستقیم و بسیار سرنوشت ساز انتخابات ریاست جمهوری در رویکردها ، سیاست ها و اقدامات فرهنگی کشور را باور ندارید؟
آیا دوران سیاه اصلاحات و آنچه را که بر پیکره فرهنگی کشور رفت را از یاد برده اید؟
آیاخطرجریان فتنه وجریان انحراف را که بسان دو لبه تیغ، فرهنگ اصیل و ناب انقلاب را نشانه رفته اند را نمی نگرید؟
اگر شخصیتی فرهنگی ، ولایت مدار و مورد وثوق رهبری با حفظ تمامی اصول و فرایندهای اخلاقی و قانونی ،به عنوان شخصیت حقیقی ،تمام قد و بدون مصلحت اندیش های رایج و دلبستگی های کاذب ،با روحیه ای تکلیف محورانه در صحنه انقلاب حضور یافته و نقش افرینی نماید جای گلایه دارد؟
ایا حضورموثر و سرنوشت ساز هیت های مذهبی درحماسه پرشکوه و با عظمت نهم دی که بزرگترین مانورسیاسی ولایت مداری ملت ایران بود و چشم فتنه را کور کرد جز با هدایت و برنامه ریزی سازمان تبلیغات اسلامی میسر بود؟
دوستان عزیز،بسیاری از بزرگان ، علما، اندیشمندان و حتی مراجع معظم از باب ادای دین و انجام تکلیف و هدایت گری در انتخاب اصلح وارد میدان سیاست شده و می شوند.جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، جامعه روحانیت مبارز ، تشکل های ریشه دار ولایی و.. همه وهمه بسیج می شوند تا کشور به دست انسان امین و صالحی سپرده شود .آیا توصیه شما این است که همه این بزر گان کناری بنشینند و تصمیم گیری در خصوص مهم ترین مسائل کشور به دیگران سپرده شود؟
زهی تاسف ! از جامعه علمی و دانشگاهی کشور انتظار بیش از این است ، سخنی پخته ، تحلیلی سنجیده ، بصیرتی ژرف ر و اندبشه ای اصول گرایانه
مسعود صفی یاری