• وبلاگ : خانه طلبگي
  • يادداشت : 18سوال از رئيس صدا و سيما
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    السلام عليكم

    نكات بسيار جالبي بود!

    التماس دعا

    يا علي مدد

    يه نيگا به آرشو هم انداختم. بازم ميگم: دستخوش بابا....

    سلام عليكم!من از علمايي مثل شما خوشم مياد.چون معناي واقعي روحانيت رو زنده مي كنند. اينكه روحاني در برابر پديده هاي فرهنگي واكنش نشون بده‍ خيلي عاليه! احسنت! اين هم بگم كه واقعاً صدا و سيما خيلي خيلي مشكل داره.90 درصدش مشكله! اون 10 درصدش هم جاي بحث داره!

    اول كاري بگم كه برخلاف اسمم فكر نكنيد من واقعاً حزب اللهي مدرنيته شده هستم!! اون علامت سئوال بزرگي كه جلوي اسمم نوشته، در واقع اينو نفي مي كنه. اينو گفتم تا از روي اسمم به طرز تفكرم پي نبريد....اما نوشته شما(ظاهرا كه اينا موضوعات مطرح شده است نه نظر شخصي شما):

    با شماره هاي 4 و 6 و 8 و تا حدودي 9 و 11(اين يكي رو خيلي خيلي موافقم. مخصوصاً با ديدن قسمت آخر ميوه ممنوعه حالم گرفت!) و 12 و 16 و 17 واقعاً موافقم.

    با شماره هاي ...مخالفم به اين دليل:

    شماره 2: ببينيد! ما آدم داريم اصلاً شكل آدم نداره! سر و وضع و رفتارش به آدم نمي خوره. دلش اين قدر قسي شده كه حتي پدر و مادرش رو نمي شناسه...حالا به نظر شما اين آدم ميتونه بياد با مسجد درست بشه؟ با مسجد كه حتماً درست ميشه. اما نه با اين مساجدي كه ما داريم. مساجدي كه ما داريم انصافاً از لحاظ قدرت فرهنگي در سطح پاييني هستند ، به جز تعداد محدودي....پس لازمه كه با هركس مثل خودش برخورد بشه. مثل يه چيز معروف كه ميگه: آدمي رو اگه ميخواي هدايت كني، بايد از اونجايي كه اون دوست داره، شروع كني و به اونجايي كه خودت ميخواي برسوني...اگه قرار باشه يك بد اخلاق رو خوش اخلاق كني، بايد خودت اول باهاش خوش اخلاق باشي.....

    شماره 3: اينم اشتباهه. چون صدا و سيما يكي از كارهاي خوبش پخش منابر علماي بزرگي بود كه اين خودش واقعاً باعث هدايت تعداد زيادي از افراد ميشد. خصوصاً كساني كه اون عالم رو دوست داشتند و بهش دسترسي نداشتند. اگه اين كار باعث ميشه مردم به مساجد و پاي منابر نروند، پس به نظر شما بايد اينگونه برنامه ها قطع شوند؟؟

    شماره 4: اين استفاده ابزاري نيست. برعكس! نوعي احترامه. چون از علما راهنمايي مي گيرند. اما اين وسط علماي ما خيلي كم كارند! مخصوصاً در بخش هنر! خود مقام معظم رهبري فرموده اند كه عالماي ما بايد در اين زمينه ها دين را وارد كنند. اما به نظر من در گزينش اين عالم بايد دقت شود. مثلاً اشكالات فاحش ديني در فيلم را نمي توان به كارگردان و...نسبت داد. چون فيلم يك مشاور مذهبي داشته، مشاور مذهبي بايستي از اينها جلوگيري كند كه نكرده...البته ممكن است اينها بعضي هايشان روحاني نما باشند و بخواهند ارزش روحانيت را در اذهان عمومي خراب كنند.

    شماره 9: اين يكي يه جوري كار كردن روش سخته!

    شماره 14: گناه كبيره نيست. اما به نظر شما بيايد و شكر كند؟ در من استغفار حاج يونس براي كارهاي بدي بوده كه كرده: چون او با يك نتگاه عاشق شده! فيلم هم كاملاً مي فهماند كه از روي هوي و هوس بوده. ضمناً حاج يونس گناه خود را آشكار هم كرده كه اين مخالف نص قرآن است. پس بايستي استغفار كند.

    شماره16: واقعآ همين طوره! خيلي سينماي ايران مسخره است! چون همه اش از زماني كه من خودم را در اين دنيا ديدم روي عشق و ...كار كرده!!!

    شماره 18: فكر كنم اين بازهم به مشاوران مذهبي يا روحانيت برمي گردد. ببينيد! دليل اين كارها چيست؟ چرا اين آدم رو به عنوان شيطان ميارند؟ به نظر شما اگه يه شخص كارشناس يا عالم در مسايل ديني و كامل رو ميذاشتند مشاور مذهبي، بازهم اين اتفاق مي افتاد؟ طبيعي است كه يك كارگردان يا فيلمنامه نويس كه ارتباط زيادي با روان شناسي ديني ندارد، اينطور بنويسد. پس عيب از اينجاست. نه از آنجا.!!

    براي تاكيد بازهم شماره 11 رو ميگم! واقعاً همين طوره. آخر ميوه مممنوعه خيلي مزخرف بود. در واقع اگهفيلم اندكي بار مثبت اخلاقي داشت، با همون قسمت آخر همه رو به باد فنا داد!!!...

    من صاحب نظر نيستم و اينها فقط تحليل هاي من براساس آگاهي هاي منه و هيچ ادعايي هم ندارم. ممكنه طبيعتاً در بعضي جاها اشتباه هم كرده باشم. اما بالاخره من به عنوان كسي كه در بطن كارم، ميدونم چه خبره‍ اينا رو نوشتم...اصلاحشون با شما.....منتظر شما هستم.دوست دارم با عالماني مثل شما بيشتر گفتگو و رابطه داشته باشم..يازهرا...

    ما رو لينك كني دعات مي كنيم

    مرسي از سوالات زيباتون وبلاگتون خيلي زيباست حاج اقا واسه ما هم دعا كنيد واقعا محتاجم به دعا

    بهتون تبريك ميگم براي وبلاگه محشرتون

    اگه به ما هم افتخار بديد خوشحال ميشم البته اگه لايق باشم

    خيلي خوشحالم كه متنه زيباتون منتخب شدش

    اميدوارم هميشه زير اسمان خدا شاد وخدايي باشيد

    حاج اقا من تبادل لينك كردم منتظرتونم

    سلام.

    از حساسيت و اعلام اعتراض علما خوشحال شدم.

    حضور مسؤولين صدا و سيما در چنين جلسه هايي هم باعث خوشحالي است و اميدوارم ادامه داشته باشد.

    حقير هم مطلبي با عنوان«مردم، مسخره صدا و سيما» نوشتم.

    به اميد تزريق نيروهاي مؤمن، شجاع ، متخصص و ساختارشكن در صدا و سيما و ايجاد اصلاحات اساسي در اين رسانه ملّي

    + فرشاد 

    سلام اقاي صفياري

    حالتون كه خوبه منم يه جوون بيجاريم خواستم سري بزنمو سلامي.

    يه سوال چرا صفي ياري رو جدا نوشتيد مگه از اقوام حاج اقا صفياري اينجا نيستيد

    با اجازه بابياي

    به نام خدا

    سلام عليكم

    قصه جالبي بود. كاش از نتيجه هم سخن مي‏گفتيد. بالاخره نتيجه چه شد؟ چه تصميمي گرفته شد؟

    به نظر من مشكل عمده اين است كه رياست صدا و سيما در اختيار كساني است كه از معارف اسلامي اطلاعات سطحي دارند. نمي‏دانم تصور شده است، صدا و سيما يك كار صرف فني است كه رئيس آن يك مهندس قرار داده مي‏شود؟ كار فني در صدا و سيما اصل است يا فرع؟

    شايد اگر يك روحاني باسواد و خوش سليقه و خوش‏فكري ريئس صدا و سيما مي‏شد، بسياري از مشكل‏ها حل مي‏شد.

    موفق باشيد.

    فرق عشق الهي با عشق دنيوي

    سلام حاجي.ممنونم از اينكه مسايل فرهنگي رو خوب دنبال و كارشناسي مي كنين.ما كه مشتري پر و پا قرص وبلاگتيم يا علي

    به نام خدا و با سلام خدمت برادر بزرگوارم

    از اين كه طلاب معظم در برابر مسائل فرهنگي جامعه تا به اين حد حساس و نگران هستند بي نهايت خوشحالم . حيات فرهنگي جامعه مرهون همين تضارب آراء و نقادي هاست . اگر دغدغه فرهنگ اين سامان از اهم رسالت طلاب ديني نيست پس رسالت كيست ؟

    البته در هر مسئله اي نگرشهاي گوناگون و افقهاي متفاوتي وجود دارد كه تعدد آنها شايد سليقه هاي متفاوتي را نيز موجب شود اما آنچه مسلم است ضرورت حفظ فرهنگ جامعه اسلامي از دو خطر تحجر و اباحه گري افراطي است .

    گرچه در اين ميان انتقاداتي به خود ما طلاب نيز وارد است . حضور كم رنگ و غير كارشناسانه ما در فضاهاي هنري مانند تلوزيون و سينما يا تأتر زمينه را براي فرار مسئولين از انتقادات ما هموار مي سازد . از سوي ديگر جاذبه مساجد متاسفانه به دلائل مختلفي كاهش يافته و جز قشر خاصي از جوانان ، رابطه ديگران با اين گونه مراكز به مراتب كاهش يافته است . اگر نگويم غالب ، برخي منابر يا به تكرار گفته هاي بسيار گفته و كسالت آور تبديل شده يا به ترويج انديشه هاي عوامانه و بيان خوابهاي بي مبنا . ميدان داري مادحين محترم آن هم با هر چه كه فكر مي كنند درست است موجب تلقي اسلام عزا در ميان جوانان شده . برخورد هاي برخي از دوستان هم لباس ما با مردم هم به قدري از سيره رسول الله (ص) فاصله گرفته كه مؤمنان عاكف مسجد را دلزده مي كند تا چه رسد به جوان سرگرداني كه هيچ تعريفي از هويت خود ندارد .

    با اين وجود خداي را شاكريم كه هنوز هستند طلاب ارزشمندي كه با تدبير عالمانه و رفتاري برگرفته از سيره شريف نبوي (ص) مساجدي ويرانه را به مجتمعي آباد بدل كرده اند كه هر روز بلكه هر ساعت محل آمد و شد گروه هاي مختلفي از جوانان و مردمي است كه آرام خود را در ارتباط با خداي خويش مي يابند .

    برادرم ، دلم از اين دست حرفها پر است اما نمي خواهم بيش از اين چشمهاي مباركتان را آزرده خواندن اين خطوط كنم . به هر روي ، تعالي فرهنگ اسلامي را بيش از هر چيز مرهون حساسيت عالمانه و توأم با سعه صدر طلاب گرامي مي دانم و به اين بيان نوراني امام راحل ايمان دارم كه مي فرمود :

    اصلاح فرهنگ رأس همه اصلاحات است

    دغدغه ارزشمندتان را مي ستايم و از درگاه خداوند متعالي علو همت و زيادتي توفيق را برايتان مسئلت دارم . پر حرفي مرا به ديده عفو بنگريد و به حساب همدلي اين برادرتان با دغدغه هاي مقدس خود بگذاريد .

    يا حق